پس از سخنان اخیر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه که مدعی شده بود او باعث پایان یافتن روند مذاکرات صلح و حل مسئله کرد نبوده است و این کار را به حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) نسبت داد، اوزگور پاکسوی روزنامه نگار آژانس بین النهرین، مصاحبه مفصلی با خطیب دجله یکی از اعضای هیات مذاکرات صلح امرالی، که در جریان مذاکرات صلح حضور داشت، انجام داده است.
رجب طیب اردوغان رئیس حزب عدالت و توسعه (AKP) در یک سخنرانی در متینگ تبلیغاتی خود در تاریخ 9 جولای در آمد (دیاربکر) بار دیگر موضع خود را درباره مسئله کرد تغییر داد. اردوغان HDP را مسئول پایان دادن به روند مذاکرات صلح دانست. در حالی که اردوغان در میانه مذاکرات صلح با گفتن جمله «ما مذاکرات صلح را در یخچال گذاشتیم» این مذاکرات را به پایان برده بود.
این مذاکرات چگونه آغاز شد؟
عبدالله اوجالان رهبر در بند حزب کارگران کردستان (PKK) در امرالی، که تحت تدابیر شدید امنیتی از 15 فوریه 1999 در زندان جزیره امرالی در بازداشت بود، در هر فرصتی برای حل مسئله کرد تلاش می کرد. از 27 جولای 2011 که اوجالان در انزوای اجباری به سر برد درگیری های خشونت آمیز آغاز شدند. در 12 سپتامبر 2012 در سالگرد کودتای نظامی 1980 اعتصاب غذا آغاز شد. این ماجرا که به مدت 68 روز ادامه داشت با فراخوان اوجالان پایان یافت. در تاریخ 3 ژانویه 2013 احمد تورک و آیلا آکات آتا نمایندگان حزب صلح و دموکراسی (BDP) به جزیره امرالی رفته و با اوجالان دیدار کردند. پس از این دیدار اعضای HDP و هیات دولت نیز به امرالی رفتند و این مذاکرات تا 5 آوریل 2015 ادامه یافت.
این مذاکرات چگونه به پایان رسید؟
در نتیجه مذاکراتی که 2 سال به طول انجامید، گام های مهمی در دموکراتیزه شدن ترکیه برداشته شد. اعضای هیات امرالی و مقامات دولتی حصول توافق نامه دلمه باغچه را اعلام کرند. اردوغان با وجود این که خودش مشخص کرده بود که در کدام صندلی چه کسی باید بنشیند، یک ماه بعد مفاد این توافق نامه را رد کرد. او در 20 مارس 2016 گفت «من از این تفاهم نامه خبر نداشتم و آن را هم مثبت ارزیابی نمی کنم». پس از این اتفاق انزوای اجباری اوجالان بسیار شدیدتر شد. مذاکرات پس از 5 آوریل 2015 به پایان رسید. دو روز پس از کشته شدن دو افسر پلیس در منطقه جیلان پینار اورفا در 22 جولای درگیری ها از سر گرفته شدند. پس از آن اردوغان در تاریخ 11 آگوست 2015 گفت: «روند مذاکرات را در یخچال گذاشتیم».
در این مصاحبه تلاش شده تا آغاز و پایان روند مذاکرات صلح که بین عبدالله اوجالان رهبر در بند PKK در امرالی، و هیات دولت از سال 2013 تا 2015 ادامه یافت مورد بررسی قرار گیرد.
چرا طیب اردوغان به یکباره سر از دیاربکر در آورد؟ سفر اردوغان به دیاربکر را درست در زمانی که آرای خود را در میان کردها به شدت از دست داده است، چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اردوغان باز هم در یک انتخابات احتمالی دیگر با آرای کُردها بازی خواهد کرد؟
اکنون اردوغان و حزب عدالت و توسعه (AKP) این را فهمیده اند که در مرحله متلاشی شدن هستند و آرای حزب حرکت ملی (MHP) نیز بیش از AKP در حال ریزش است، AKP دید که چگونه آرای کردها را از دست داد و چگونه آرای MHP محو شدند. برای همین هم کردهای درون AKP گفته اند که بروید و با آنهایی که با این همه زحمت آرایشان را به دست آورده بودیم گفتگو کنید و دلشان را به دست بیاورید. آنها می بینند که در حال از دست دادن قدرت هستند. این استیصال را درک می کنند. این استیصال دو چیز به همراه دارد. اول این که آنها به شیوه گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر رفتار کنند. اردوغان فکر کرد که باز هم می تواند با دروغ گفتن آرای مردم کرد را به دست آورد. او در دیدار دیاربکر دروغ های بزرگی گفت. مثلا این که تنها در ترکیه واکسن رایگان است. گوبلز گفته بود باید دروغ های بزرگ بگوییم و انقدر تکرار کنیم تا مردم باور کنند. دوم این که حالا که 6 سال از پایان مذاکرات صلح می گذرد اردوغان آمده و دارد این دروغ ها را می گوید. ما در آن زمان گفته بودیم که چگونه اردوغان زیر میز مذاکره زده است. AKP هم این را انکار نکرده بود. حالا برای جلب دوباره آرای کردها دارد دروغ می گوید.
آیا فکر می کنید اردوغان هنوز هم در چشم کردها اعتباری دارد؟
کردها چگونه به اردوغان نگاه می کنند؟ مردم کرد حافظه سیاسی قوی ای دارند. مردم کرد تجربیات سیاسی زیادی دارند و رنج های زیادی کشیده اند. حافظه آنها قوی است. ما از کودکی مسئله کُرد را می دانستیم. مردم می دانند که از زمان تاسیس حکومت چگونه کردها قتل عام شده اند. چه هزینه های سنگینی برای سخن گفتن به زبان کردی پرداخته اند. تاریخ شفاهی ما بسیار مهم است. روندی که پس از امرالی طی شد در حافظه مردم ما زنده است. مردم ما می دانند که این متولیان منصوب شده چقدر با زبان کردی دشمنی دارند. یعنی همان گونه که MHP آشکارا کُرد ستیز است، AKP هم کاملا کرد ستیز است. بنابراین فکر نمی کنم که این دروغ ها تاثیری بر مردم کرد داشته باشد. با هم خواهیم دید که آیا مردم کرد باز هم در دام دروغ های اردوغان می افتند یا نه.
اردوغان گفت که ما نبودیم که روند مذاکرات صلح را پایان دادیم. با این حال این اردوغان بود که گفت توافق نامه دلمه باغچه را گذاشتیم توی یخچال؛ و او بود که گفت من روند مذاکرات را درست نمی دانم. اردوغان به دنبال چیست؟
حافظه مردم هر چقدر هم ضعیف باشد این روز ها مطبوعات همه چیز را ثبت می کنند. برای مثال این که اردوغان 5-6 سال پیش چه گفته، ثبت شده است. او گفته بود که ما روند مذاکره را گذاشتیم توی یخچال. یا این که توافق نامه دلمه باغچه بی خبر از من انجام گرفته بود. وقتی شما تاریخچه این اتفاقات را دوباره از چشم می گذرانید همه این دروغ ها رنگ می بازند. حافظه مردم هر چه هم که ضعیف باشد باز هم می توانند دروغ را از راست تشخیص بدهند. برای همین هم به نظر من AKP نمی تواند اکنون نتیجه زیادی کسب کند.
روند حل مسئله را چه کسی به پایان برد؟
با فشار از سوی ارگنکون و MHP قرار بر این شد که هم اعضای جماعت فتح الله گولن به تمامی از حکومت تصفیه شوند و هم روند حل مسئله کرد به پایان برسد. اگر بخواهیم بگوییم که چطور روند مذاکرات امرالی به پایان رسید باید بگوییم که در پایان سال 2013 در تاریخ 17 تا 25 دسامبر، ائتلاف بین جماعت گولن و اردوغان به پایان رسید. یک جنگ قدرت هم بین آنها آغاز شد. اردوغان در آن زمان متوجه شد که این ها هم یک باند حکومتی هستند. دسته ای که از 1965 به این سو در حال گروهک شدن در داخل حکومت هستند اما از حوادث 12 ایلول به بعد اینها به بهترین شکل در درون دولت جاگیر شدند. اردوغان خودش را در برابر چند گروه دید. مخالفت با این باندهای درون دولت، با جماعت گولن، و با ارگنکون ها... همه این ها باعث شد که اردوغان به یکباره از ادامه روند منصرف شود. در حال مذاکرات هم بعضی چیزها را می شد فهمید اما بعد کاملا آشکار شد. با فشار از سوی ارگنکون و MHP تصمیم بر این شد که جماعت گولن کاملا منحل شود و روند گفتگو با کردها هم پایان یابد.
آیا این تصمیم هم در زمان روند حل مسئله گرفته شده بود؟
برای این کار روندی در طول سال 2014 ادامه داشت. برای مثال خبر جلسه های بین بازداشت شده های ارگنکون و نماینده های AKP در زندان... این ها به گوش ما می رسید. حتی در یک مورد که خبر منتشر شد، هیات دولت به ما گفت ما از این موضوع خبر نداریم اما پیگیری می کنیم و به شما هم می گوییم. قاعدتا در جلساتی که ما در آن حضور داشتیم اطلاعاتی در این زمینه داده نشد. اما شاید با آقای اوجالان به تنهایی درباره این موضوع حرف زده باشند. در نهایت اکنون ما می دانیم که در سپتامبر 2014 به طور رسمی طرح [سرکوب] تهیه شده است. اصلا از طرف هیچ کدام از مقامات مسئول هم تکذیب نشد. تاریخ این طرح و حمله داعش به کوبانی تقریبا در یک روز است. حتی پس از حمله کوبانی حوادث 6-8 اکتبر گسترش پیدا کرد. پس از آن یک فرمانده داعش توسط YPG اسیر شده بود و از او پرسیده بودند که کوبانی که نفت ندارد و ثروتی هم ندارد. چرا آن را هدف قرار دادید. اطلاعات فرمانده داعش خیلی مهم است. او گفته بود که هدف ما دمشق بود اما به دلیل این که رابطه خوبی با اردوغان داشتیم و او اصرار داشت که باید کوبانی را بگیریم این کار را انجام دادیم. این در حالی بود که اردوغان با کردها پشت میز مذاکره نشسته بود. او در حالی که با کردها مذاکره می کرد از سوی دیگر در حال انجام بزرگترین دشمنی با کردها بود.
پس از آن ارتش ترکیه عفرین را اشغال کرد. اکنون دیگر همه می دانند که آنها در عفرین چه ها کردند. فکر کنید که پیش از جنگ جمعیت کردها در عفرین 96 درصد بود، شهری با 400 تا 500 هزار نفر جمعیت. پس از جنگ جمعیت کردها به زیر 20 درصد رسید. آنها با بیرون راندن کردها از خانه هایشان، سعی در تغییر بافت جمعیتی و تحت فشار گذاشتن کردهای باقی مانده داشتند. این یک دشمنی آشکار با کردهاست. به طور خلاصه از نظر روند مذاکرات امرالی می توانم بگویم اول این به دلیل فشار ائتلاف اردوغان با ارگنکون و MHP بود، و دوم به دلیل فشاری که به دلیل موضوع روژاوا بر او وارد بود.
آیا می توانید درباره موضوع روژاوا بیشتر توضیح بدهید.
فشار آنها در سه حوزه بسیار زیاد بود. اما زمانی که آقای اوجالان به خودشان جواب قاطعی داد، دیگر آن را مطرح نکردند. این سه مورد عبارتند از: اول لغو وضعیت وضعیت خودمختاری در روژاوا - یعنی لغو وضعیت دموکراتیک اعلام شده در کوبانی، قامیشلو، و عفرین - و عقب نشینی از آنها و انحلال کانتون های اعلام شده. دوم مشارکت YPG در ارتش آزاد سوریه - که آن زمان تحت کنترل برادران مسلمان بود. سوم این که YPG به سوریه اعلان جنگ دهد. این ها رد شدند. اساسا بعدها با وجود این که توافق نامه دلمه باغچه وجود داشت باز هم اردوغان در 5 آوریل زیر میز زد. بنابراین این روند تبدیل به جنگ شد. این کاملا روشن است.
ما همه شاهد این بوده ایم که به پایان رسیدن مذاکرات صلح چه هزینه هایی در بر داشت، و این هزینه ها را ما هم پرداختیم و همچنان می پردازیم. مردم ترکیه تا امروز راه حلی ندیدند. چرا در مسئله کرد راه حل پیدا نمی شود؟
در بسیاری از نقاط جهان مشکلاتی وجود دارد. شاید به پیچیدگی مشکلات کردها نباشد اما بالاخره چنین مشکلاتی وجود دارد. آقای اوجالان کسی است که در مواجهه با چنین مشکلاتی سعی در پیدا کردن یک راه حل صلح آمیز دارد. او تنها به ملت کرد فکر نمی کند بلکه در پی پیشبرد سیاست برد - برد برای همه مردم است. بنابراین مذاکرات روند صلح با وجود رویکردهای اردوغان زمانی که داشت به نتیجه می رسید - همان گونه که پیشتر هم با نظارت سازمان ملل در روند سه ساله مذاکرات اسلو به نتیجه نرسید - در امرالی هم به نتیجه نرسید.
در حقیقت این به دلیل ماهیت حکومت در ترکیه است. این که راه حلی برای مسئله کرد پیدا نکنند، و پیوسته کردها را قتل عام کنند، از ویژگی های ذاتی این حکومت است که از بدو تولد با آن است. می دانید که، اتحاد و ترقی آخرین روش برای حکومت عثمانی بود. مردم مسیحی، ارمنی، آشوری، یونانی تقریبا به طور کامل از آناتولی پاکسازی شدند. آنها همین گونه تلاش کردند تا مردم مسلمان مثل کردها، عرب ها، چرکسی ها، و لازها را به طور کامل جذب [هویت و زبان و فرهنگ] ترک، و آسیمیله کنند. وقتی جمهوری ترکیه تاسیس شد روش جمعیت اتحاد و ترقی را پیش گرفت. در اواخر دوران عثمانی آنها با نسل کشی، یا مداخله از دست مردم مسیحی راحت شدند. اما پس از تاسیس جمهوری، از زمان نوشته شدن قانون اساسی در 1924 و طرح اصلاحات شرقی، پس از جنبش شیخ سعید در 1925، آنها حمله های وسیعی را به کردها آغاز کردند. همان طور که می دانید از سال 1925 به مدت 13 تا 15 سال کشتار های بزرگی از جمله قتل عام درسیم را ترتیب دادند. اکنون دقیقا این ذهنیت اتحاد و ترقی در قدرت است. انور پاشا و طلعت پاشا بت های ائتلاف فاشیستی AKP/MHP هستند. آنها به طور کامل کردها را هدف نسل کشی فیزیکی و نسل کشی فرهنگی قرار دادند. آنها سیاستمدارهای کرد را با نسل کشی سیاسی هدف قرار دادند. ماهیت این کشور در طی سال های پس از تاسیس جمهوری ترکیه هیچ تغییری نکرده است. اگرچه آنها بعضی اوقات نشانه هایی از نرم شدن نشان می دهند، اما ذهنیت، همان ذهنیت کشتار کردها است.
این ایدئولوژی همین حالا هم در حال اجرا است. همان کاری که در کردستان ترکیه می کند، در اقلیم کردستان عراق هم می کند، در روژاوا هم می کند، در شنگال هم می کند. هر کجا که کردها با دادن هزینه های سنگین و شهدای بسیار در حال به دست آوردن دستاوردی باشند، ترکیه فورا مداخله می کند و سعی در از بین بردن آن دارد. به یاد داشته باشید که در جریان همه پرسی در اقلیم کردستان آنها که رابطه خوبی با اقلیم، یا حزب دموکرات کردستان و حکومت اقلیم داشتند، اما ما شاهد رفتار شدیدا خصمانه آنها در جریان همه پرسی در اقلیم بودیم. این دشمنی تنها بر علیه کردستان ترکیه نیست، این دشمنی در حال حاضر با همه بخش های کردستان است که کردها را در معرض نسل کشی قرار داده است. اصلا شک نکنید که اگر شرایط بین المللی به آنها اجازه دهد همان کاری را که با ارمنی ها کردند با کردها هم خواهند کرد. به همین دلیل راه حل وجود ندارد. تا زمانی که این ذهنیت بر جامعه مسلط باشد هیچ راه حلی وجود ندارد. ما شاهد بودیم که آقای اوجالان در طی روند مذاکرات صلح برای پیشبرد سیاست برد - برد خود، چقدر انعطاف پذیر رفتار می کرد. اما با این وجود زیر میز زدن نشان دهنده ذهنیت این حکومت است.
درگیری و اختلاف بین AKP و MHP هر روز عمیق تر می شود. هر آن احتمال این که از هم جدا شوند وجود دارد. آیا سفر اردوغان به دیاربکر رابطه ای با این موضوع دارد؟ آینده ائتلاف جمهور را چگونه می بینید؟
گاهی اوقات مطبوعات می توانند اخبار گمراه کننده ای منتشر کنند. به ویژه مطبوعات نزدیک به حکومت این کار را به عمد انجام می دهند. در روزهای اخیر روسای پلیس به جاهای دیگری انتقال داده شده اند. کسانی نیز به مرکز انتقال پیدا کرده اند. آن زمان رسانه های نزدیک به حکومت نوشتند که این کار بدون اطلاع سلیمان سویلو انجام شده است و اردوغان به زودی سویلو را برکنار خواهد کرد. بعدا تولگا شاردان فاش کرد که این لیست را خود سلیمان سویلو تهیه کرده و توسط اردوغان تصویب شده است. بنابراین شما باید بفهمید که جدایی بین AKP و MHP چیز بسیار راحتی نیست. این دو حزب شریک جرم همدیگر هستند. تا آخر به این شراکت ادامه خواهند داد. اما اگر تنش بین آنها از این پس عمیق تر شود، این به مباره اجتماعی بستگی پیدا می کند. هر چه مبارزه اجتماعی قوی تر شود، - منظورم تنها راهپیمایی برای عدالت، یا مبارزه های حق طلبانه زنان نیست - برای مثال مبارزه برای بحران فرامرزی ترکیه... هرچه مبارزات اجتماعی و ملی کردها قوی تر شود، تنش ها بین حزب عدالت و توسعه و MHP نیز افزایش می یابد. زیرا آنها شروع می کنند به سرزنش همدیگر. به یاد داشته باشید که پس از «گاره» اردوغان آشکارا اعتراف به شکست در گاره کرد. سپس درگیری بین گروه های حاکم رخ داد. برخی از این تنش ها در مطبوعات منتشر شد برخی هم نشد. بنابراین سقوط AKP/MHP قطعا به مبارزه های اجتماعی بستگی دارد. امروز به دلیل فقر و گرسنگی، مردم دارند دست به خودکشی می زنند. نوازنده ها خودکشی می کنند. در واقع ما از خیلی از این خودکشی ها خبردار نمی شویم. اگر مطبوعات اپوزیسیون این ها را منتشر کنند خبردار می شویم. دنیا دیگر نمی تواند وقایع ترکیه را پیش بینی کند. زیرا همه اطلاعاتی که آنها می دهند نادرست است. آخرین افشاگری های صدات پکر هم نشان داد که چگونه حکومت ترکیه تبدیل به یک باند مافیایی شده و قاچاق مواد مخدر می کند و سرقت های بزرگ انجام می دهد. دلیل گرایش اردوغان به افغانستان هم به دست آوردن سهمی از تجارت هروئین است. این همه هدف اردوغان است. در غیر این صورت چرا باید در افغانستان بماند؟ این حکومت پوسیده است. صدای فروپاشی آن به گوش می رسد. برای این که نتیجه کامل شود نیاز به یک مبارزه اجتماعی جدی با همراهی گروه های مختلف شامل مردها، زنان، کارگران و بقیه است.
آیا شما انتظار روندی مانند 2013 تا 2015 را دارید؟ یا این که اصلا در مسئله کردها مایل به چه نوع روند حل مسئله ای هستید؟
در حال حاضر یک دولت فاشیستی بر سر کار است. با چنین ذهنیتی صلح و حل و فصل امکان ندارد. برخی سیاسیون و رسانه ها در روزهای اخیر درباره این موضوع گفته اند، اصلا احتمال چنین فرایندی خیلی کم، در حد هیچ است. فرایند دموکراتیک حل مسئله کردستان تنها زمانی ممکن خواهد بود که این ذهنیت فرو بپاشد. آقای اوجالان در پروسه حل مسئله به این موضوع اشاره کرد که اگر این فرایند به پایان برسد چه چیزهایی در انتظار ترکیه است. او حتی به روشنی گفت که ترکیه و کل خاورمیانه از این اتفاق متحمل چه هزینه هایی خواهد شد و حتی به جنگ جهانی سوم تا سال های 2040 خواهد رسید. اکنون ترکیه می تواند تبدیل به عراق یا سوریه شود.
از این گذشته رئیس حزب عدالت و توسعه، اردوغان بی شرمانه برخاسته و دروغ می گوید که ما روند حل مسئله کرد را مختل نکردیم، آنها (HDP) این کار را کردند. در حالی که AKP خودش عمدا این روند را مختل کرد و هر روز بیشتر و بیشتر در این منجلاب فرو می رود. اما هیچ کس نباید انتظار داشته باشد که این سقوط خود به خود رخ دهد. این یکی از بزرگترین اشتباهات حزب جمهوری خواه خلق (CHP) است. شعارهای CHP که آنها به زودی از هم فرو می پاشند تنها عمر حزب عدالت و توسعه را افزایش می دهد. اگر تنها CHP و حزب خوب و HDP برای این کار آماده شده و حتی اگر از مجلس خارج شوند، باور کنید آنها سقوط می کنند. واضح است که حکومت در حال فروریختن است. در زمان روند حل مسئله هم حکومت اینها را تجربه کرد اما رسانه های آن زمان توانستند حکومت را از زوال و فروپاشی نجات دهند. اما این بار اینگونه نیست. اینها در سراشیبی افتاده اند و بازگرداندن آنها بسیار دشوار است. به همین دلیل به انواع دروغ ها و تهدیدها چنگ می اندازند. آنها همه روش های غیر قابل تصوری را که برای تحریک و تشویق به جنگ و حمله های نژادپرستانه رخ می دهد امتحان خواهند کرد.
آقای اوجالان در کجا و چگونه می تواند در حل مسئله کرد نقشی ایفا کند؟
رهبر اوجالان یک روز در اثنای گفتگوهای صلح گفت: «می خواهید من از میان برخیزم، دوستان دیگری هستند، HDP هست، دوستان قندیل هستند، بروید با آنها گفتگو کنید. اگر به نتیجه ای برسید یا نه این به شما بستگی دارد.» هیات نمایندگان حکومت فورا واکنش نشان دادند و گفتند «اگر شما از این مذاکرات خارج شوید به نتیجه ای نخواهیم رسید.» می دانید که حکومت در این مذاکرات اوجالان عزیز را به عنوان محور اصلی گفتگوها شناسانده بود. اما اکنون محور گفتگوها که هیچ؛ او در یک سیستم انزوای اجباری هراس انگیز و غیر قانونی نگه داشته شده است که به معنای شکنجه است. در حال حاضر هیچ کدام از ما نمی دانیم که وضعیت سلامتی آقای اوجالان چگونه است و او در چه شرایطی قرار دارد. بنابراین من می توانم بگویم که آقای اوجالان و فلسفه او می تواند موضوع یک پایان نامه در دانشگاه های مختلف جهان باشد. در آفریقای جنوبی، آمریکا، یا انگلیس... اکنون همه می بینند که آقای اوجالان نه تنها در حل مسئله کردها یا در بین مردم خاورمیانه، بلکه در جهان به عنوان یک فیلسوف بزرگ قرن 21 شناخته می شود و می توان نقش ماندلا را در حل مسئله کرد به ایشان داد.
بدون آقای اوجالان که خاورمیانه را به خوبی می شناسد، مردم کرد را به خوبی می شناسد، مردم دیگر را به خوبی می شناسد، دولت ترکیه را بیش از هر کسی خیلی خوب می شناسد و برنامه های خاورمیانه را برای جهان تجزیه و تحلیل می کند، نمی توان راه حلی برای مسئله کرد یافت. این را تنها ما کردها نمی گوییم بلکه بسیاری از کسانی که با مسائل جهان سر و کار دارند و رساله ها و تزها را زیر و رو می کنند، و پارادایم های مختلف را می دانند، هم می گویند. صدها دانشگاه در سراسر جهان در حال مطالعه اندیشه ها و مبارزه آقای اوجالان هستند. بدون آقای اوجالان حل مسئله کرد امکان ناپذیر است. همان گونه که بدون نلسون ماندلا حل مسئله آفریقای جنوبی امکان پذیر نبود. جایگاه آقای اوجالان همان گونه که آن زمان هیات مقامات دولتی گفته بودند همین جایگاه است. هر وقتی که باشد بدون حضور او حل مسئله کرد امکان پذیر نیست.
منبع: آژانس خبری بین النهرین
ترجمه: خبرگزاری کردپرس -سرویس ترکیه
نظر شما