حوالی سال ۷۵ غزل کردی در انجمن های ادبی حضوری جدی یافته بود.
غزل "پەژارە" از جلیل آهنگرنژاد با مطلع "پەژارە تا نگرتێە دووارە حاڵ ئاسمان" از جمله غزلهای دلنشینی بود که زمزمه دوستداران شعر کردی شده بود و بعدها در کتاب"نەرمه واران" چاپ شد و همان روزگار بود که غزلهای اعضای آن انجمن ادبی کوچک و صمیمی و پربار در گیلان غرب به آرامی متولد شدند.
او آهسته و پیوسته کار کرد و دور از انصاف است، اگر نگویم شعر جلیل از سالم ترین ، شعرهای کردی از لحاظ رعایت اصول فنی شعر است.
نوآوریهای آهنگرنژاد در تجربه وزنهای جدید در شعر کردی هم از ویژگیهای فردی اوست. تجربیات تازهی در قالب مثنوی با اوزان عروضی هم قابل توجه است:
حەزەت گوڵ،عەتر کەو ئاسمان
یهێ شەو ئەگەر بایدە خەو ئاسمان...
این اولین مثنوی کردی در وزن "مفتعلن مفتعلن فاعلن" بود که بعدها را در کتاب" تەم " منتشر شد و پس از آن شعرهایی ناب به همین سبک و سیاق از دیگر شاعران شنیدیم و خواندیم.
▫️آهنگرنژاد سهمی بسزا در رشد شعر کردی کلهری دارد. چه با تلاشهایش در راه اندازی انجمنهای ادبی کردی در گیلان غرب و اسلام آباد، چه با مدیریت صفحات ادبی روزنامه های آن روزگار و بعدها راهاندازی سایت بلوط که هنوز منبعی قابل توجه برای ادبیات کردی است.
در ادامه انتشار روزنامه "صدای آزادی" که اکنون ۱۸ سالگی اش را نفس می کشد، محورش هنوز فرهنگ و ادبیات کردی است.
برگزاری یادوارههایی برای بزرگان فرهنگ و هنر همچون: یادواره مرحوم "علی نظر منوچهری، تجلیل از چهرههای پیشکسوت شعر و تشویق چهرههای جوان در راه که اکنون درختان سرسبز باغ ادبیات کردی هستند، از جمله گامهای متعهدانهی دیگر او برای ادبیات کردی است.
▫️و اخیرا هم "رێەگەی کاوه" که جایش در ادبیات کردی کرمانشاهی خالی بود.
واکاوی وبازنمایی شعر چهرههای ادبیات کردی که چاپ سومش هم نزدیک است...
همیشه برداشتن گامهای اول سخت است. همیشه جانمایی برای گشودن یک راه دشوار است. مهم انگیزه کار است و طبیعی است که این راه بعدها هموارتر میشود و بینقصتر !
من فکر میکنم تکاپو در دنیای ادبیات برای نام، بخشی از درگیریهای ذهن هر روندهی این راه است اما جلیل آهنگرنژاد در پرونده کاری ادبی خود نشان داده است که نام دیگران را نپوشاندهاست. در هر جایی که بوده زبانش و قلمش برای آثار دیگر پویندگان این راه به انصاف چرخیده است. این را صفحات ادبی روزنامه صدای آزادیاش و تیتر ها و عکس هایش میگویند.
▫️آهنگرنژاد در غزل فارسی هم خوب کار کرد، صفحه ادبی مجلاتی چون: "جوانان " در هر چاپش غزلی از جلیل آهنگرنژاد را در خود داشت.
"طعم روزهای نیامده" و "خوابهای خانقین" هنوز طعمی از شعرهای آن روزگار را با خود دارند.
و اینکه روزی ما با هم تصمیم گرفتیم که عمدهی تلاشمان بر محور ادبیات سرزمین مادریمان باشد و بر این راه ماندیم.
اما خبر تجدید چاپ " نەرمهواران" بعد از بیست سال برایم یادآور رنجهای شیرین در راه دشوار ادبیات کردی کلهری است و این چند سطر را برایش مینویسم و منتشر می کنم.
برای این دوست عزیز و این ستون محکم ادبیات کردی، آرزوی روزهایی خوب و پر از آرامش و توفیق دارم.
و برای همهی کسانی که در این راه قدم برداشته و برمی دارند، احترام قائلم و هر کدام در جای خود شایسته سپاساند و هر قدمی در حوزه هنر و ادب و فرهنگ سرزمین مادری برداشته شود، بایسته ی بر دیده گذاشتن است.
*شاعر، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ کردی
نظر شما