مغالطه مسئولان
«رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کرمانشاه در گفتگو با ایسنا گفت: وقتی رتبه اول بیکاری بودیم همه قبول کردند، حالا چرا نسبت به کاهش آن تردید دارند»؟
این سوال حاوی یک مغالطه است. دلیل آن هم معلوم است؛ زیرا هیچ ارگان دولتی برای منفی نشان دادن شاخص ها، آمارسازی نمی کند اما برعکس آن محتمل است.
شائبه آمارسازی اولین بار توسط نمایندگان استان لرستان مطرح شد و هیچگاه به این شائبه پاسخی داده نشد. همچنین سید موسی خادمی استاندار فعلی لرستان نیز از جمله افرادی است که بنا بر گفته خودش عزم خود را برای مقابله با آمارسازی و آماربازی جزم کرده است.
در اینجا قصد دارم به شکلی تفصیلی به تکنیک های آمار سازی بپردازم که به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند:
1-دسته اول تکنیک های اداری
«آمارهای دوبله»
این آمارها با محاسبه دوباره یک رقم توسط دو سازمان ایجاد می شوند. به مثال زیر توجه کنید:
به گزارش مهر، موسی خادمی استاندار لرستان دو دستور کار ویژه را در جلسه کارگروه اشتغال استان لرستان در مورخه ۵ مهر ماه ۹۶، از مدیرکل بنیاد شهید خواست تا پیرامون برنامه اشتغال در نظر گرفته شده برای این دستگاه توضیحات خود را ارائه بدهد.
مراد روشنی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان لرستان گفت: برای این دستگاه برنامه ایجاد ۵۳۳ شغل در نظر گرفته شده است.
روشنی در پاسخ به این سوال استاندار لرستان که تعداد ۵۳۳ شغل را چگونه ایجاد می کند، اظهار کرد: این شغل ها از طریق پرداخت تسهیلات و از طریق منابع بانک ها ایجاد می شود، ما چیز دیگری نداریم و این را برای ما تعریف کرده اند.
استاندار لرستان یادآور شد: اگر اینگونه باشد تعداد مشاغل ایجاد شده دوبار حساب شده است، یک بار از طریق تسهیلات پرداخت شده از سوی بانک ها و بار دیگر از طریق اداره کل بنیاد شهید/خبرگزاری مهر لرستان
«وام به جای شغل»
نوع دیگر تکنیک های اداری برای آمارسازی معادل سازی آمار پرداخت تسهیلات با اشتغالزایی است.
به طور مثال مهرداد غضنفری معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری لرستان در جلسه ستاد تسهیل در مورخه ۵ مهر ماه ۹۶ در مورد تناقصات آماری بازمانده از بازوند به عنوان مدافع صحت آمارها در جواب خادمی تاکید می کند: این ۲۵ هزار شغل واقعیت دارد چون سند ما ثبت در سامانه «رصد» است. این افراد نیز الزماً بیمه نشده اند چون برخی مشاغل، در حوزه مشاغل خانگی بوده است. ایجاد ۲۵ هزار شغل جدید در لرستان اتفاق افتاده و دلیل ما هم مسیر پرداخت تسهیلات به استناد سامانه رصد است!
موسی خادمی استاندار لرستان در این جلسه با اشاره به اینکه بحث آمار رسمی نیست، بحث ما کنترل شده آمار ایجاد شده دولتی است، گفت: صندوق توسعه ممکن است به یک نفر وام بدهد و در سامانه به عنوان اشتغال ثبت شود، ما کاری به آن نداریم، کار خودمان را می خواهیم دنبال کنیم/خبرگزاری مهر لرستان
2-دسته دوم، تکنیک های آمارگیری و تعریف مفاهیم
« بازی با کلمات و تغییر در معنای جمعیت غیرفعال»
به دنبال انتشار آمار مرکز آمار ایران در فصل بهار و کاهش تعجبآور و نامعقول بیکاری اعلامی در کشور به ویژه استانکرمانشاه که با شگفتی کارشناسان همراه شد، اکنون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در تحلیلی اعلام کرده که کاهش نرخ بیکاری نه به دلیل افزایش اشتغال بلکه ناشی از دلسردی افراد از جستجوی کار است.
براساس تحلیل مرکز پژوهشهایمجلس کاهش جمعیت بیکار به همراه کاهش نرخ مشارکت و جمعیت فعال و افزایش قابل توجه جمعیت غیرفعال در مردان و زنان نشان میدهد که به دلیل نامساعد بودن وضعیت بازار، افراد بیکار از جستجوی کار دلسرد شده و از بازار کار خارج شدهاند و در این بین سهم عظیم زنان با توجه به ترکیب 50 درصدی جمعیت زنان از جمعیت در سن کار، قابل تأمل و توجه است.
بنابراین نرخ بیکاری اعلام شده از سوی مرکز آمار تنها شامل افرادجویایکار بوده که به طور معمول در آمار ثبت میشوند و لزوماً نشاندهنده تعداد و آمار همه بیکاران کشور نیست و مرکز آمار ناامیدان از شغل را در آمار بیکاری حساب نمیکند.
در صورتی که این افراد از بازار کار خارج نمیشدند نرخ بیکاری کل کشور به 13.9درصد میرسید که نسبت به نرخ اعلام شده 3.1 درصد بیشتر است و در واقع در صورتی که افراد خارج شده از بازار کار در فصل بهار امسال همچنان متقاضی شغل بودند نه تنها نرخ بیکاری 3.1 درصد کاهش نمییافت بلکه 1.6 درصد نیزافزایش مییافت/تسنیم
« تعریف شاغل از نظر مرکز آمار»
معیار محاسبه تعداد شاغلان که همان «یک ساعت کار در هفته» است نیز محل مناقشه موافقان و مخالفان آمار بیکاری شده است؛ مسئولان وزارت کار به عنوان متولی امر اشتغال و مسئولان مرکز آمار ایران به عنوان مرجع اعلام آمار، محاسبه نرخ شاغلان با این شیوه را معیار بینالمللی عنوان میکنند و معتقدند باید در محاسبات آماری بر اساس تعاریف و استانداردهای بین المللی رفتار کنیم؛ از طرفی مخالفان این معیار محاسبه، بر این باورند «حداقل یک ساعت کار در هفته» معیار صحیحی برای اعلام آمار شاغلان نیست بلکه این نرخ باید بر اساس واقعیات اقتصادی کشور محاسبه و اعلام شود. چرا که در کشور ما هیچ شغلی وجود ندارد که شاغلان آن بتوانند با یک ساعت کار در هفته، معیشت خود را تامین کنند.
حمید حاج اسماعیلی، کارشناس روابط کار در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن انتقاد از نحوه محاسبه شاغلان در ایران طبق تعریف سازمان جهانی کار گفت: بسیاری از کشورها با محاسبه تعداد شاغلان بر اساس تعریف سازمان جهانی کار مشکل دارند چرا که این تعریف خاصِ کشورهای جهان اول است که به دنبال یک ساعت اشتغال در هفته، معیشت آنها تا حدودی تامین میشود. وی با بیان اینکه محاسبه نرخ بیکاری بر اساس تعریف «یک ساعت کار در هفته»، با واقعیت جامعه ما همخوانی ندارد، افزود: یکی از دستگاههایی که به این تعریف نقد دارد، مجلس است، زیرا با این تعریف نمیتوانیم فردی را شاغل تلقی کنیم.
در تایید این موضوع، عبدالرضا مصری، رئیس کمیته اجتماعی کمیسیون برنامه ششم توسعه در مجلس، محاسبه شاغلان با تعریف «یک ساعت کار در هفته» را در تضاد با واقعیات جامعه عنوان کرده و معتقد است: سالها آمار اعلام میکنیم اما آنچه مهم است اقداماتی خواهد بود که برای بهبود شرایط انجام میشود/مهر
«اشتغال ناقص»
طبق تعریف آماری، افراد دارای «اشتغال ناقص» شامل تمام شاغلانی است که به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و به هر دلیل دیگری، کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار میکنند و خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته هستند. غالب کارفرمایان با استناد به ماده ۵۱ قانون کار حداقل ساعت کار در هفته را ۴۴ ساعت می دانند و از ارائه خدمات و مزایای قانون کار و تأمین اجتماعی به مشاغل ناقص سر باز میزنند. همچنین برخی کارفرمایان با امضای قراردادهای ۸۹ روزه از بیمه نیروی کار خود طفره می روند.
اما تمام این افراد از نظر مرکز آمار در زمره شاغلین محسوب می شوند.
«حذف سربازان، دانشجویان و زنان»
طبق تعاریف مرکز آمار کسانی که دوران خدمت سربازی یا دانشجویی خود را می­ گذرانند و نیز زنان خانهدار شاغل محسوب می شوند!
حدس می زنم با توجه به شیوه های آماگیری مرکز آمار، یک دختر خانم جوان هم حتماً تا خود را به عنوان بیکار معرفی نکند او را به عناوینی مانند "در انتظار ازدواج" یا مشابه آن به عنوان جمعیت غیر فعال در نظر بگیرند و بدین تدتیب نزدیک به نیمی از جمعیت فعال جامعه به راحتی غیرفعال در نظر گرفته می شوند.
به گفته خانم ابتکار معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری: دختران تحصیل کرده ما دو تا سه برابر پسران تحصیل کرده بیکار هستند/ایسنا
«مشاغل کاذب»
دستفروشی اجناس، دستفروشی انواع غذاهای خیابانی، دوره گردی، خرید و فروش ضایعات و انواع دلالی (دلالی محصولات کشاورزی، دلالی طلا و ارز، دلالی پول یا همان رباخواری و ... ) در کنار اشکال مختلف قاچاق همگی مشاغلی کاذب هستند که مشخص نیست مرکز آمار ایران چگونه آنها را در محاسبه آمار شاغلین لحاظ می کند.
«آمارهای محض و نظری در حیطه اشتغال بخش روستایی»
طبق اطلاعات غیررسمی ایجاد فرصت های شغلی در بخش روستایی و اشتغالزایی در این بخش در بسیاری از موارد به شکل محض و نظری انجام می گیرد. به طور مثال اشتغال مستقیم در بخش کشاورزی به ازای هر n هکتار سیستم آبیاری تحت فشار با m میلیون تومان برداشت در هکتار یک فرصت شغلی محاسبه می شود. و بدتر از همه آنکه باز هم نقش تسهیلات پرداختی در بخش کشاورزی می تواند موجب دو انحراف دیگر در آمارها شود:
الف) تسهیلات اعطایی به روستائیان معادل اشتغال در نظر گرفته می شود و نحوه مصرف تسهیلات به درستی رصد نمی شود. ( به طور مثال طبق گفته چند تن از نمایندگان مجلس وام های پرداختی برای خرید دام برای تعداد ثابتی دام توزیع شده است و هیچ افزایشی در تعداد دام ها به وجود نیامده است(!
ب) با فرض آنکه تسهیلات اعطایی به کشاورزان صرف خرید تجهیزات و مکانیزاسیون کشاورزی شود باید دانست که مکانیزاسیون باعث کاهش تقاضای نیروی کار می گردد و قاعدتاً کارگر بخش کشاورزی را بیکار و روانه حاشیه شهرها می کند. لذا نه تنها اشتغالزایی ندارد بلکه کاراندوز هم هست.
۳- دسته سوم ، دلایل جمعیتی
«مهاجرت»
کاهش جمعیت فعال کشور می تواند یک دلیل جمعیتی اسفناک داشته باشد و آن مهاجرت نیروی کار و فرار مغزهاست.
طبق آمارهای غیر رسمی صندوق بین الملی پول، سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر تحصیل کرده از ایران خارج می شوند و کاهش درصد جویندگان کار اگر به این دلیل باشد نه تنها مایه مباهات نیست بلکه جا دارد برای آن عزای عمومی اعلام شود و تا بر طرف شدن زمینه های مهاجرت نیروی انسانی این مرز و بوم وضعیت فوق العاده در تمام دستگاه های مسئول برقرار گردد.
نتیجه:
قبلاً در گزارش مفصلی که در شماره ۶۰۰ روزنامه نقدحال به چاپ رسید گفتم و جا دارد دوباره بگویم:
همه به یاد داریم که یکی از کاندیداهای انتخابات ۸۸ در جواب انکار تورم توسط رئیس جمهور وقت با تکیه بر آمارها در مناظره تلویزیونی گفته بود:
«تورم را ننه جون من هم می فهمد»
اگرچه آمار اشتغال و بیکاری بحثی نیست که اینچنین عوامانه بخواهیم به آن ورود کنیم اما روی دیگر ماجرا هم باید مورد توجه مدیران باشد و نباید مسئولان فکر کنند مردم هر آماری را می پذیرند.
قبلاً در یادداشت هایم نوشته ام:
بیکاری و محرومیت افتخار نیست اما خروج کاذب از آن تنها باعث کاهش بودجه های استان و کاهش توجه مسئولین کشوری به کرمانشاه می شود.
نظر شما