افشین غلامی- سیاست در بنیان خود هیچگاه تابع رویکردهای صفر و صد نیست بلکه همواره ریزهکاریها و مسائل نهفتهای در لایههای پیچیده آن وجود دارد، درست مانند ایران. برخی معتقدند کشور نیاز به توسعه سیاسی دارد و از گذرگاه توسعه سیاسی است که توسعه اقتصادی و به مدد آن توسعه در حوزههای دیگر رخ میدهد. اما عده ای دیگر معتقدند،شرایط توسعه سیاسی در کشور فراهم است و این عدم اجرای صحیح قانون؛ توسط سازمان بورکراسی دولتی است که نتوانسته است شاخصهای توسعه را در کشور گسترش دهد. به باور مهندس «محمدرضا باهنر» سیاستمدار باسابقه و صاحب نام اصولگرای کشور، ایران پیشرفتهای محیرالعقول زیادی در طول چهل سال گذشته انجام داده که در ادوار پیشین بیسابقه بوده است. او معتقد است کمبودهایی وجود دارد اما این کمبودها سیستماتیک نیست و برخی سعی در سیاهنمایی شرایط موجود را دارند و از آن ترجمه قومیتی میکنند. «محمدرضا باهنر» دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده هفت دوره مجلس شورای اسلامی و نیابت مجلس را هم عهدهدار بوده است. او یکی از حافظههای تاریخی نظام در چهل سال گذشته است که دستی بر آتش سیاست در کشور دارد. به همین منظور کُردپرس در عصر یک روز گرم تابستانی به دیدار این سیاستمدار با سابقه کشور در دفتر جامعه مهندسین رفته و با او به گفتوگو نشسته است که در ادامه میآید:
کُردپرس-چهار دهه از عمر انقلاب سپری میشود و در این مدت انقلاب پوستاندازیهای مختلفی انجام داده است. با توجه به این که شما چندین دور در مجلس شورای اسلامی حضور داشتید میخواهم بپرسم،نگاه نظام به مناطق مختلف کشور بخصوص مرزهای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
مجموع نظام جمهوری اسلامی که در ۴۰ سال قبل مستقر شد دارای یکسری اهداف و شعارها بود.مردم مطالباتی داشتند و بنای امروز کشور گذاشته شد.۲۲ بهمن سال ۹۷ چهلمین سال استقرار نظام را جشن گرفتیم و امیدمان این بود که رسانه ملی و رسانههایی که وابسته به حاکمیت هستند بتوانند کارنامهای عادلانه و عالمانه از عملکرد ۴۰ سال نظام ارائه دهند. در این میان رسانه ملی هم کار خوبی انجام داد.نظر من این بود هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی عملکرد چهل ساله را تبیین کنیم.برخی مشکلات در برنامهها،نقشه راهها و عملکردمان وجود داشته و باید این اشکالات را مطرح کنیم.مهم این است نظام یک قدرت "خود اصلاحی" داشته باشد و بتواند هر از چند گاهی هم به گذشته و هم به آینده نگاه کند و یک جاهایی اگر نیاز بود،اصلاحی انجام دهد.
بخشی از این کار انجام شد. متاسفانه برخی اوقات در تحلیلها افراط و تفریط زیادی وجود دارد و برخی نیمه خالی و برخی هم فقط نیمه پر لیوان را میبینند.آنهایی که قسمت خالی را میبینند به دنبال سیاه نمایی میروند و همه چیز را تیره و تار مینگرند و بعضی ها برعکس فقط دوست دارند نقاط مثبت را بگویند و از کنار اشکالات و نواقص عبور میکنند.خب اینها هر دو خطا است.مقام معظم رهبری تعبیر زیبایی دارند که در طول ۴۰ سال گذشته کارهای انجام شده طومار بلند بالایی است اما کارهایی هم که انجام نشده ،طومار بلندی است.
امکانات کشور،موقعیت سوقالجیشی و مردم خوب و با بصیرت همگی شاخصهای غنی برای ارتقای کشور هستند اما این که بگوییم حقشان این است،نه؛بلکه باید کارهای زیاد دیگری انجام شود.
اما اگر قیاس کنیم.چه قیاس زمانی و وضع امروز را با ۴۰ سال قبل مقایسه کنیم و چه قیاس مکانی و شرایط کشور را با برخی کشورهای منطقه قاره آسیا مقایسه کنیم، مدعی هستیم که کارهای "محیرالعقولی" در کشور ما انجام شده است.اما این که باید در همین حد متوقف شود،نه؛باید کارهای بزرگ دیگری انجام بپذیرد.
کُردپرس-پس از چهل سال از عمر انقلاب ما هنوز نتوانستهایم از نخبگان مناطق و اقوام کشور به درستی در سطوح عالی و میانی مدیریتی کشور بهره ببریم،شما مشکل را کجا میبینید؟
کارهای زیادی در کشور انجام گرفته است چه در سطح مدیریتی و چه در سطوح دیگر و نباید از کنار آنها بی تفاوت گذشت.البته یکی از اشکالاتی که معمولا به ما مربوط است و فکر میکنم اشکال واردی هم است،مسئله کادرسازی و نیرو پروری برای اداره امور کشور است.چون یا این کار را نکردیم و یا بعضیها از اول انقلاب به پستهایشان چسبیدهاند و ول کن قضیه نیستند و اینباعث شده که کادر به آن ترتیبی که باید تربیت میشد،نشده است.بعضی جاها آدم احساس خلاء میکند و اگر توجه کنیم مسئله "گام دوم" و بیانیهای که مقام معظم رهبری در بهمن ماه سال ۹۷ بدان اشاره فرمودند و به گام دوم مشهور شد،میتواند در این باره راه گشا باشد.مسئله ایشان تاکید بر جوانان و استفاده از جوانان در حرکتهای روبه جلو بود و این تاکید بسیار مهمی است.چند روز قبل هم دولت با ایشان جلسهای داشت باز مقام معظم رهبری تاکیدشان استفاده از نیروهای جدید بود.خب این مسائل را باید مرتب تکرار کنیم و مدنظر قرار دهیم.البته در مسئله استفاده از نیروهای جوان هم باید افراط و تفریط نداشته باشیم.مثالی که من همیشه میزنم این است کسی که تازه به ارتش میآید باید درجات مختلف را طی کند تا به درجه سرداری و امیری برسد.این بدان معنا نیست که سردارها را کنار بزنیم و یکسری ستوان را جایشان بگذاریم ولی ستوانها نباید متوقف شوند و این ستوان باید به درجه سروان،سرگرد و سرهنگی برسد و اگر پست سرداری خالی شد،حداقل ۱۰ سرهنگ داشته باشیم که بتوانیم از میان آنها انتخاب کنیم.بعضی وقتها افراط و تفریط میشود و تصورشان از جوان گرایی این است ستوانی را در جایگاه امیری بگذارند و این اساسا درست نیست.حضرت آقا در همان بیانات اشاره دیگری دارند که جوانگرایی به معنی "پیرزدایی" نیست.در موضوع اقوام هم این مسئله را داریم.کشور ما متشکل از اقوام مختلفی است و اگر به کشورهای همسایه دقت کنیم بخشی از جمعیت قومی که در کشور ما حضور دارند در کشورهای دیگر نیز وجود دارند مانند آذریها،کُردها،بلوچها عربها و اینها اتفاقا وحدت بسیار بزرگی باهم در کشور ایجاد کردهاند.در ۴۰سال گذشته وحدت ملی بالایی در کشور وجود داشته که بسیار حائز اهمیت است.یک نکتهای این میان وجود دارد و آن هم سیاهنمایی است.برخی اوقات القاء میکنند که به قومیتها توجه نمی شود،البته کمبود دیده می شود و این همه جا وجود دارد اما برخی میخواهند از این کمبودها "ترجمه قومیتی" کنند و این ظلم است.
زمانی که مجلس بودم بعضی از نمایندگان میگفتند که منطقه ما عقب افتاده است و گلایه میکردند و من هم میگفتم دستتان را میگیرم و دورتادور حاشیه تهران و جنوب تهران میگردانم،ببینید که آیا از این مناطق عقب افتادهتر هم وجود دارد؟!بعضی متاسفانه اختلافات قومی و مذهبی را مطرح میکنند و دامن میزنند و میگویند چون اینها شیعه هستند یا سنی هستند و یا کُرد،ترک،بلوچ هستند مورد تبعیض قرار گرفتهاند و این اصلا درست نیست.یک جاهایی در کشور رشد بیشتری کرده و یک جاهایی کمتر رشد کردهاند و این به دلیل ضعف در اعتدال در توسعه کشور است. همیشه این گله ها را نمایندگان محترم مجلس نیز مطرح کرده اند که مثلا منطقه بنده محروم ترین منطقه کشور است یا مثلا تبریز این مشکل را دارد اصفهان با فلان معضل روبروست و کردستان و غیره هم به همین شکل. یعنی در واقع این مسئله در سراسر کشور وجود دارد و ارتباطی به قومیت یا مذهب ندارد و به توسعه نامتوازن برمیگردد و چنانچه با مولفه های قومیتی یا مذهبی تعبیر شود این سیاه نمایی است.
کُردپرس-به مسئله مهمی اشاره فرمودید،اعتدال در توسعه.علی رغم کارهایی که انجام شده ما در کشور هنوز بر مدار توسعه متوازن قرار نگرفتهایم و با توجه به سپری کردن برنامههای توسعه و سند چشمانداز هنوز عقب هستیم،شما دلیل این ضعف در فرایند توسعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
توسعه هم علم است و هم فن و هنر و بخشی از آن هم به عوامل محیطی بر میگردد.من نمیخواهم کارنامه ارائه کنم اما ما در توسعه علمی،توسعه پزشکی،توسعه راهها و پروژههای عظیم عمرانی کارهای بزرگی انجام دادهایم.اوایل انقلاب و سال ۶۰ که نماینده بودم به روستاها سر میزدیم و مثلا به روستایی با ۲۰ هزار نفر جمعیت میرفتیم،میگفتند یا برای ما آب آشامیدنی بیاورید و یا جاده شوسه بسازید و یا مدرسه دایر کنید.تا قبل از انقلاب ۷۰ درصد جمعیت ایران روستانشین بودند و عملا جزء جمعیت کشور محسوب نمیشدند اما امروز فرق میکند و کارهای انجام شده شوخی نیست.وزارت نیرو چند سال قبل اعلام کرد که در کشور روستای زیر ۱۰ خانوار بدون برق وجود ندارد.وقتی میگوییم روستای زیر ۱۰ خانوار در کشور بدون برق نیستند این یعنی در میان کُردها و در میان ترکها و درمیان بلوچها و اصفهانیها و شیرازیها و...خاموشی وجود ندارد و این عدد بزرگی است.امروز ۹۷ درصد و بیشتر به تحصیل میپردازند و درصد بسیار کمی از جمعیت کشور است که امکان تحصیل پیدا نمیکنند.ما حتی در برخی نقاط مدرسهای با ۵ دانشآموز داریم که شاید از لحاظ اقتصادی درست نباشد اما در این مقیاس در کشور تحصیل اتفاق افتاده است.من سال ۵۰ کنکور دادم و در شهری مانند کرمان از میان ۵۰۰ نفر،فقط ۱۰ نفر وارد دانشگاه میشدند اما امروز میزهای دانشگاههای ما بیشتر از دیپلمه های ما است.یعنی در کُردستان،در آذربایجان در سیستان در اهواز کسی نمیتواند بگوید که هیچ دیپلمهای نمیتواند دانشجو شود.از این اتفاقات در کشور ما خیلی اتفاق افتاده است.
اما این که میگویند چرا ما توسعه متعادل نداریم.اولا بخشی از آن همان سیاهنماییهایی است که قبلا عنوان کردم و بخشی دیگر مشکلاتی است که باید حل شود. بیست سال پیش از یکی از وزرای آموزش و پرورش درباره رتبه محرومیت مناطق پرسیدند که وزیر وقت جواب قشنگی داد که این را باید از مدیرکل آموزش و پرورش استان بپرسید که چه کاری انجام داده است و نه وزیر.نکته وزیر درست است،همه استانها که نمیتوانند اول باشند و طبیعی است که فاصله وجود داشته باشد اما مسئله اساسی ایناست که نباید فاصلهها زیاد باشند.در حوزه اقتصادی هم مثلا استانی بیشترین مالیات را داده و سرمایهگذاری بیشتری در آن شده است اما آیا تعادلی در میان آنها وجود دارد؟ نسبتها چگونه است؟ مثلا ضریب جینی خانوار به نسبت اول انقلاب خیلی کاهش پیدا کرده و هنوز اختلاف طبقاتی وجود دارد ولی به نسبت کشورهای همسایه این رقم برای ایران کمتر است.برای مثال به چین اشاره کنم.صد میلیون نفر از جمعیت کشور چین خیلی پولدار هستند ولی همین الان ممکن است یک میلیارد و دویست میلیون نفر از جمعیت چین نان شب هم نداشته باشند و در شبانهروز یک وعده غذا بخورند.پس توسعه مسئله چند بعدی است.
کُردپرس-شما راهکار خروج از این عدم توازن را در چه میبینید؟
توسعه را باید مبتنی بر طرح آمایش سرزمینی تعریف کرد. آمایش سرزمین یعنی چه؟ یعنی وقتی منطقهای مانند کرمان که از لحاظ شرایط آب و هوا توان کشت برنج را ندارد،به برنجکاری نپردازد و در منطقهای مانند شمال کشور که پر آب و سرسبز است به بهانه معادنکاری،جنگل را ویران نکنند.یک زمانی اصفهان از بیآبی گلایه داشت و از طرف دیگر برخی کشاورزان برنج میکاشتند.در مبحث آمایش سرزمین ما سراغ ظرفیتها و توانمندیها میرویم و بر مبنای استعداد مناطق باید توسعه را شکل بدهیم و توسعه مناطق کمتر برخوردار کشور هم از این گذرگاه عبور میکند.
کُردپرس-به حوزه کُردها در منطقه بپردازیم.جمهوری اسلامی رابطه نزدیکی با کُردهای منطقه دارد و این رابطه در سطح گستردهای با اقلیم کُردستان عراق وجود دارد. در طرف دیگر وضعیت امروز سوریه به دلیل حضور بازیگران دیگری همچون آمریکا و ترکیه و برخی کشورهای دیگر بغرنج شده است.حال با توجه به ارتباط نزدیک ایران با کُردها و همچنین دولتهای منطقه،جمهوری اسلامی چه نقشی میتواند در نزدیک کردن دولت مرکزی سوریه و کُردها ایفا کند؟
اولین مسئله برای ما در منطقه،مسئله تمامیت ارضی کشورها است.برای ما تمامیت ارضی سوریه، عراق،افغانستان،پاکستان و کشورهای دیگر به اندازه تمامیت ارضی خود ایران اسلامی مهم است و روی آن حساس هستیم.متاسفانه سیاستهای استعماری و استثماری برعکس این عمل میکند،یعنی به دنبال خرد کردن و تجزیه کشورها است.و همین ها بانی بسیاری از این اقدامات شدند.برای نمونه در اروپا و یوگسلاوی سابق، جنگ عظیمی میان صربها و بوسنیها و کرواتها به راه انداختند و پشتوانه آنها هم همین آمریکا و اسراییل و انگلستان جنایتکار بودند که تعداد زیادی انسان به دلیل سیاستهای استعماری اینها کشته شدند.استعمارگران به دنبال همین مسئله در منطقه هستند.امروز در موضوع مقاومت و برای آن که جهان مسئله فلسطین را از یاد ببرد،یک روز بحث معامله قرن را مطرح میکنند،روزی درباره الحاق بلندیهای جولان و صحرای سینا به اسراییل صحبت به میان میآورند.نگاه کنید،در واقع هدفشان پرت کردن حواس ملتها از وقایع منطقه است.مهمترین مسئلهای که در منطقه روی آنحساس هستیم،موضوع تمامیت ارضی کشورها است.دشمن به دنبال تقسیم اینها است.یعنی همین الان عربستان و امارات و برخی کشورهای جنایتکار و همپیمانان آنها در حال به خاک و خون کشیدن مردم بیگناه یمن هستند تا یمن را به شمالی و جنوبی تقسیم کنند.البته میان عربستان و امارات اختلاف به وجود آمده و قطعا تا یکسال دیگر دو کشور به این نتیجه میرسند که تقسیم یمن راه حل درستی نیست و دیگر نباید در یمن دخالت کنند و باید مشکل یمن بوسیله مردم یمن حل شود.
کُردپرس-با این وصف به نظر شما موضوع حقوق مردم سوریه چگونه حل میشود؟
در هر کشوری مسئله منافع اقوام به نسبت جمعیتی که دارند،باید رعایت شود.مدتی پیش بحثی در اقلیم کُردستان درباره استقلال مطرح شد و طبیعی بود که به هیچ وجه ما موافق آن نبودیم.ما قبول نداریم و سوریه و ترکیه و کشورهای دیگر هم قبول ندارند و درست هم همین است،ولی هم باید تمامیت ارضی کشورها حفظ گردد و هم حق و حقوق قومیتها تامین گردد.در خود سوریه قومیتهای مختلفی از قبیل،کُرد،عرب و آشوری و کلدانی و ارمنی و...وجود دارند.باید قانون اساسی سوریه توسط مردم سوریه اصلاح و نوشته شود.وقتی از کلمه مردم حرف میزنیم از همه مردم سوریه صحبت میکنیم.اصلا داستان ما برای فلسطین هم همین موضوع است.ما در مورد فلسطین حرف تازهای نمیزنیم.مقام معظم رهبری ۱۵ سال پیش این مبحث را عنوان کردند که مردمی که در فلسطین زندگی میکنند جمع شوند و هر حکومتی را که میخواهند انتخاب کنند.حتی یهودی ها میتوانند حکومت کنند ما تعصبی نداریم بلکه میگوییم این مردم خودشان باید تصمیم بگیرند نه اینکه عدهای از نقاط دیگر دنیا به فلسطین برده شدند، امروز برای فلسطین تعیین تکلیف کنند و آنانکه ریشه در اینخاک دارند آواره شوند.ما چیزی خارج از این نمیگوییم.ما نگفتهایم که یهودیها یا مسیحیها را بیرون بریزند،میگوییم مردم فلسطینخودشان بنشینند و برای خودشان حکومت تاسیس کنند.
کُردپرس-در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و راهبرد دولت در این خصوص به ویژه درمورد منطقه خاورمیانه چه تحلیلی دارید؟
بعضی وقتها بعضی از روسای جمهور میگویند اختیارات ما کم است و یا ضعیف است.خب من تعجب میکنم و پاسخم این است،شما مگر وقتی که قصد ریاست جمهوری را داشتید،قانوناساسی را نخواندید؟ دولت و وزارت خارجه مجری سیاستهای میدانی هستند،اما تصمیم درباره سیاست خارجی را هیچ وقت یک دولت به تنهایی نمیگیرد.ما در خصوص مسائل سیاسی و دفاعی شورایی به نام شورای عالی امنیت ملی داریم.رییس این شورا رییس جمهور است.اعضای آن از روسای قوا و وزرای اطلاعات،خارجه و کشور و فرماندهان نظامی عالی رتبه تشکیل شده که در اصل ۱۷۵ قانون اساسی به آن اشاره شده است.شورای عالی امنیت ملی در رابطه با مسائل امنیتی،دفاعی،روابط بینالملل تصمیم سازی و تصمیم گیری و مصوبه میکند و مصوباتش هم بدون امضاء و تایید مقام معظم رهبری قابل اجرا نیست.ماه گذشته پهباد جاسوسی آمریکا توسط ما سرنگون شد.این پهباد را نظام زد و نه وزیر خارجه،رییس جمهور،ارتش و یا سپاه.این یک تصمیم ملی بود.مسائل کشور این گونه نیست که هر نهادی سرخود تصمیمی بگیرد و اینها تصمیمات جمعی است که مجموعه نظام آن را با هم اتخاذ میکند. در همه کشورها نیز به همین شکل است. مگر وزیر خارجه فرانسه تصمیمات اساسی سیاست خارجی این کشور را اتخاذ می کند. خیر ایشان فقط مجری سیاست های کل حاکمیت فرانسه هستند و در کشور مانیز چنین است.
نظر شما