نقش آموزش‌های مهارت محور در روابط بین‌الملل و انسجام داخلی / یاسر بابایی

سرویس ایلام - هژمونی استعماری مبتنی بر توسعه سرزمینی در قرن نوزدهم و سلطه‌ی نظامی قرن بیستم، امروزه جای خود را به تفوق علمی و اطلاعاتی داده است.

ایران که در قرن نوزدهم از آسیب‌های هژمونی استعماری مبتنی بر توسعه سرزمینی غربی‌ها در امان نماند و مناطق وسیعی از کشور را در زمان قاجار از دست داد و میلیون‌ها نفر نیز بر اثر گرسنگی و قحطی مردند، در قرن بیستم نیز از استعمارگری مبتنی بر قدرت نظامی غربی‌ها بی‌نصیب نماند و اشغال ایران توسط قوای متفق جنگ جهانی دوم در زمان رژیم پهلوی، نمونه‌ی بارز آن است. ایران بازنده‌ی موج سوم استعماری مبتنی بر تفوق علمی غرب شده بود تا این‌که انقلاب اسلامی مردم ایران، این روند را متوقف کرد.

امروز به برکت انقلاب اسلامی ایران، حرکت‌های اساسیِ مغفول و بر زمین مانده در این کشور، اجرا، پیگیری و با شدت ادامه دارد که یکی از آن‌ها تأکید بر تولید علم و دانش در تمامی عرصه‌ها و بازیابی نقش تعیین کننده‌ی ایران در عرصه‌ی علم جهانی است. می‌توان گفت که تغییر ماهیت استعمار نوین غربی که مبتنی بر تفوق علمی است از سوی سیاستگذاران ما خوب دیده شده و جهش و رشد علمی ایران که در جهان بی‌سابقه بوده و دستیابی جوانان این ملت به علوم نوین و انحصاری قدرت‌های بزرگ، خود گواهی بر این مدعاست. توسعه آموزشی در کشور بسیار چشمگیر بوده است اما سؤال این‌جاست که آیا مهارت‌ها نیز افزایش یافته است؟

در این فضای همبسته و به هم پیوسته‌ی شیشه‌ای و مرزناپذیر هر جامعه، کشور یا فرهنگی که از قدرت نرم‌افزاری افزون‌تر و سهم بیشتری در تولید دانش و پتانسیلِ سمت‌دهیِ بینش جهانی برخوردار باشد و تراز ایجاد و مبادله‌ی نرم‌افزاری آن مثبت باشد، اثرگذاری آن در مسیر تحولات جهانی بیشتر خواهد بود و بدیهی است که تراز منفی این مبادله، موقعیت کشورها و فرهنگ‌هایشان را در موضع فرودستی، حاشیه‌نشینی، انفعال و اثرپذیری از روندها و سیاست‌های مسلط جهانی قرار خواهد داد. ایستادن در قسمت مثبت یا منفی این تراز سرنوشت امروزین مردم را رقم خواهد زد که بخش عمده‌ی آن وابسته به آموختن مهارت است.

رویارویی امروزی دولت-ملت‌ها که ماهیت علمی پیدا کرده مصداق کلام آلوین تافلر است آن‌جا که می‌گوید: دانایی، مردمی‌ترین منبع قدرت است و در آینده، به جای صف‌آرایی ثروتمندان و تهیدستان، شاهد تقابل عالمان و جاهلان خواهیم بود. و در میان این چالش و مسابقه‌ی بزرگ، آموزش و تولید دانش مبتنی بر مهارت اولویتی اساسی دارد.

جدا از آثار آموزش مبتنی بر مهارت در روابط بین‌الملل، افزایش مهارت در افراد یک جامعه و در نتیجه، پیدا کردن آسان‌تر و سریع‌تر شغل، دارای آثار انسجام‌بخش داخلی زیادی نیز هست. دکتر علی کریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران در مقاله‌ای به بررسی کارکردهای سیاسی آموزش‌های فنی و حرفه‌ای در کشور پرداخته و آن را در چهار دسته تقسیم‌بندی می‌کند:

1- منزلت‌آفرینی و هویت‌بخشی به طبقات پایین جامعه و جوانان بیکار که در معرض بحران هویت فردی و اجتماعی قرار دارند؛

2- نقش فرآیندی و تقاضامحور کردن فرآیند سیاسی که در نهایت موجب دموکراتیزه شدن فرآیند تصمیم‌گیری می‌شود؛

3- نقش جامعه‌پذیری سیاسی و آموزش غیر مستقیم فرهنگ شهروندی مدنی و رقابت مسالمت‌آمیز و دانش‌افزایی برای پذیرش مسئولیت شهروندی ملی و جهانی؛

4- تکنوکراتیزه کردن طبقه حاکمه و تمهید شرایط برای ظهور طبقه حاکمه‌ی فن‌سالار.

چه برای رویارویی قدرتمند در جنگ اراده‌ها در روابط بین‌الملل و چه برای رشد فرهنگ مردمسالاری در داخل، مهارت گمشده امروز ماست؛ آن را جدی بگیریم.

کد خبر 146949

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha