به گزارش خبرنگار کردپرس، آونگ انتظار به وقت عزاداری برای محرم نواخته شد؛ تاسوعا و عاشورا از راه رسید. همه شهر در ماتمی بزرگ گریست و با اشک هایی که سوز شهریور گرمی را در چند لحظه می بازد به مهر؛ از امام خود طلب مغفرت کردند و دل های بی قرار در قروه به ماتم سردار کربلا پرداختند.
روز تاسوعا و عاشورا که می رسد هر سال در قروه هیئت ها برنامه هایی برای خود اجرا می کنند. یکی خیمه سوزان دارد و دیگری علم گردان است. یکی تعزیه می خواند و یکی هم به سمت اسرای شام می رود.
هیئتی گهواره علی اصغر دارد و زنجیره اسرایی از کودکان را به دنبال خود می کشاند. اسب هایی خونین می آیند و از فراق خبر می دهند.
هیئتی به توزیع غذای نذری می پردازد و به عزاداران شام و ناهار می دهد. مردان و زنانی که نذر دارند مشغول پخش نذری های خود می شوند. در این روزها چشم ها اشک ریزان و دل ها پریشان است. تاسوعا را بدون آب با مشک خالی به شب رساندند و عاشورا را با دلتنگی تمام به شام غریبان. سپس دست در دست زینب با کاروان اسیران راهی می شوند و فریاد می زنند «چه می توان کرد با غم فراق...»
«فاطمیون» و رسم همنوایی
عده ای پرچم به دست به سمت میدان اتحاد می آیند. جوانانی از هیئت «فاطمیون» که قبل از عزاداران مسجد امام رضا (ع) حرکت می کنند. شیوه عزاداری این هیئت متفاوت است. عده ای در ردیف اول هنگام حرکت دمام می زنند؛ سپس می ایستند و گروهی که پرچم «یا حسین» به دست دارند به سینه زنی و مداحی می پردازند و بعد از کمی سینه زنی می ایستند؛
پشت سر گروه دیگری هم باز با همان پرچم ها به سینه زنی مشغولند؛ این سه گروه هیئت «فاطمیون» به ترتیب پشت سرهم با سبکی جالب به عزاداری برای امام حسین (ع) می پردازند. جوانانی که با این سبک خاص همنوا با «زینب (س)» اشک ماتم از غم فراق می ریزند.
پشت سر مردان عزادار «فاطمیون» این زنان هستند که همراه هیئت شده و ناله و سودا سر می دهند.
زنجیر هایی که نوای درد می نوازند
دسته های زنجیرزنی «امیرعرب» و «انصارالعباس» نوای درد می نوازند. زنجیرها بالا می روند و با هر ضربه ای فریادی از ظلم خواهی و ایستادگی در برابر ستم دارند. کودکانی که سربند بسته اند و با شور خاصی دست به زنجیرند و از اسرای شام می گویند.
علم گردان ها عاشق اند
علم گردانی رسمی است که همه ساله در عزاداری محرم انجام می شود. این رسم که در روز عاشورا به اوج خود می رسد توسط جوانانی انجام می شود که عشق به «حسین و عباس» دارند و جانانه علم را می چرخانند و در ابتدای هر دسته عزاداری راه استوار ایستادگی را نشان می دهند.
نذر آب به یاد سقای کربلا
مردی سفید پوش با مشک در دست؛ کودکی سیاهپوش با مشکی بر پشت؛ پیرمردی گاری چی با طشتی پر از آب؛ همه به یاد سقای کربلا آب نذری می دهند.
در این میان گهواره های نمادین هم با اسب هایی خونین خبر از درد فراق می دهند. کبوترهایی بی نشان هم در حوالی همین گهواره و اسب ها پر پروازشان شکسته و به تیر ناجوانمردی نشسته اند.
شاه حسین گویان تا خیمه سوزان
هیئتی شاه حسین گویان به سمت خیمه هایی می روند که قرار است به یاد واقعه عاشورا سوزانده شوند. مشعل آتش در دستان مرد قرمزپوشی است که اینجا به نام شمر می شناسند او را. مشعل آتش را بالا می گیرد و فریادزنان و با خشم به جان خیمه ها می افتد. آتش شعله ور می شود و صدای «یا حسین» بلند و بلند و بلند تر...
کمی آن طرف تر تعداد دیگری از جوانان دلداده حسینی همه سیاهپوش با سربندهای زرد «یا حسین و یا اباالفضل» بر سر می زنند و بر زبان ناله «وای حسین کشته شد» دارند.
پسر جوانی هم در میان این جمعیت سطلی پر از گِل در دست دارد و به گِل مالی عزاداران مشغول است.
شور حسینی در میان کودکان
فرهنگ حسینی را باید به نسل آینده آموخت. نسلی که این روزها عجیب دلبسته شور حسینی هستند. کودکانی که طبل و سنج به دست به دل هیئت ها زده و همراه و هم پای بزرگترها پیش می روند. عده ای دیگر هم با زنجیر به سینه می زنند و به راه کربلا پای می نهند.
دختران کودکی هم هستند که گهواره ها را می گردانند و به یاد کودک شش ماه اشک ماتم می ریزند.
رسوم قدیمی فراموش شده
هرچند رسوم قدیمی در قروه به نسبت فراموش شده اما هنوز هم دیده می شود هستند کسانی که بگویند «سلام ما بر شما عزاداران حسینی» و باز هم هستند افرادی که پاسخ دهند «درود ما بر شما سینه زنان حسینی».
از آن طرف باید یادی کرد از بلبل باغ مهربانی؛ مداح شهیر اهل بیت مرحوم استاد «حاج علی عارفی»؛ شخصی که به عنوان یکی از قدیمی ترین مداحان اهل بیت در قروه شناخته می شود که گرچه ساکن و اهل اسدآباد استان همدان بود اما هر سال ماه محرم به قروه می آمد و در این شهر به مداحی و مرثیه سرایی می پرداخت.
مردم قروه این مداح فقید را به نام «درویش عارفی» می شناختند و براساس گفته های کهنسالان؛ درویش با صدای گرم و دلنشین و صحبت های نغز و دلنشین خود شور و حال خاصی به مراسم می بخشید و همین ویژگی خاص او باعث می شد پیر و جوان پای منبر مرثیه سرایی و موعظه اش بنشینند و درس بزرگ انسانیت از عاشورا بیاموزند.
نماز ظهر عاشورا خوانده شد
«اول نماز حسین بعد عزای حسین»؛ این نوشته روی پرچم یکی از هیئت ها بود. عزاداران حسینی به یاد آخرین نماز «حسین و 72 یارش» نمازی به جای آوردند که هزاران هزار معنا در خود نهفته دارد... معنایی که نشان می دهد مثلث «زر و زور و تزویر» پایانی ندارد مگر با ایستادگی و استقامت.../
* گزارش و عکس: زیبا امیدی فر
نظر شما