به گزارش کردپرس، داعش در سال 2014 به عراق و سوریه حمله کرده و با اشغال منطقه ای گسترده، خلافت خودخوانده ای را اعلام کرد که محصول و میراث آن، خشونت افسارگسیخته و ویرانی در بدترین شکل آن بود، اما جدای از آنچه داعش در غارت و کشتار و سربریدن و نمایش عریان خشونت در عراق و سوریه انجام داد که عوارض آن برای سال های متمادی گریبانگیر خاورمیانه خواهد بود، یکی از اقدامات اصلی این گروه که تهدیدی جدی برای تمامی جهان به شمار می آید؛ تمرکز برنامه ریزی شده و هدفمند این گروه بر تشکیل نسلی از کودکان داعشی است.
این برنامه داعش از دو طریق پیگیری شد، یکی اعلام جهاد نکاح و دعوت از زنان در سن باروری کشورهای عربی و اسلامی برای پیوستن به این گروه و به دنیا آوردن فرزندان خلافت که صدها زن و دختر جوان را از کشورهای منطقه و به ویژه تونس و مراکش و ...حتی کشورهای اروپایی و آمریکایی به مناطق تحت کنترل داعش روانه ساخت و به خدمت این گروه درآورد و دوم با ربودن و به بردگی گرفتن زنان ساکن مناطقی که به اشغال داعش در می آمد و شنگال نمونه بارز این استراتژی بود.
زنان ربوده شده توسط داعش که دچار سرنوشتی فاجعه بار شده بودند، به بردگی عناصر در آمده و بارها توسط این گروه مورد خرید و فروش و سواستفاده قرار گرفتند، اما مصائب آنان با شکست داعش و آزادی از اسارت پایان نیافت، زیرا بسیاری از آنان یادگارهایی ناخواسته را از شکنجه گران و متجاوزین خود به همراه داشتند، یعنی کودکان داعش!
کودکان داعشی به دو دسته تقسیم می شوند، دسته اول کودکانی که از پدران داعشی و مادرانی که به خواست خود برای خدمت به داعش به این گروه پیوسته و با میل خود برای داعش فرزند آوری و یا به عبارتی تولید نیرو کرده اند و این زنان هنوز به داعش وفادار هستند و دسته دوم کودکانی که حاصل تجاوز عناصر داعش به زنان ایزدی و دیگر زنان اسیر هستند و مادران آنان به اجبار و به صورت ناخواسته دارای فرزندانی از داعش شده اند، اما کودکان هر دو دسته دارای وجه اشتراک بسیاری هستند، از جمله اینکه بدون هویت بوده و تبعه هیچ کشوری به شمار نمی آیند، زیرا در مناطق تحت کنترل داعش و بدون وجود دولت و ارگان های رسمی ثبت ولادت به دنیا آمده اند و دوم اینکه هیچ کشور و نهاد و جامعه ای پذیرای آنان نیست.
پس از شکست داعش در عراق در 2017 عناصر این گروه به همراه خانواده و اسرا و بردگان خود به سوریه گریختند و با شکست در سوریه و کشته و متواری شدن مردان داعشی، زنان و فرزندان آنان به همراه زنانی که اسیر و برده داعش بودند در کمپ الهول و چمد کمپ دیگر در مناطق تحت کنترل نیروهای کرد سوری، نگه داری می شوند.
در حال حاضر چندین هزار کودک داعشی که شمار آنان طبق آمار غیر رسمی تا 5 هزار کودک نیز اعلام شده، در این کمپ و دیگر نقاط به سر برده و در انتظار سرنوشت مبهم و نامعلوم خود هستند. کودکانی که هیچ اختیاری در به دنیا آمدن خود به عنوان کودک داعشی و یا حاصل تجاوز نداشته و پدران اکثر آنان کشته شده و برخی نیز از مادران ایزدی خود، به اجبار جدا و از سوی همه دنیا طرد شده اند و به آنان با دیده ترس و نفرت می نگرد.
باید در اینجا اشاره کرد، عناصر داعش که در مقابل دوربین و با خونسردی و حتی رضایت درونی مرتکب فجیع ترین جنایات از جمله سربریدن انسان ها، آتش زدن، منفجر و مثله کردن افراد و قتل عام های دهشتناک می شدند و از هیچ جنایتی ابایی نداشتند، افرادی بودند که در جوامع خاورمیانه و یا حتی کشورهای پیشرفته اروپایی و آمریکایی به عنوان شهروندان عادی به دنیا آمده و علیرغم اینکه بخشی از آنان، زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشتند، اکثراً در میان خانواده های عادی زندگی کرده و تحت آموزش قرار گرفته اند، با این حال پس از قرار گرفتن تحت ایدئولوژی و آموزش های داعش تبدیل به قاتلین و شکنجه گرهای حرفه ای شده و خطر آنان که متوجه شهرهای اروپا و آمریکا هم شد.
با در نظر گرفتن این نکته، می توان خطر بالقوه کودکان داعشی را که اکنون نیز تحت سرپرستی مادران داعشی و یا مادرانی اسیر و شکنجه شده قرار داشته و در کمپ الهول و دیگر نقاط به عنوان زندانی، زندگی تحت نظارت و کنترل را تجربه کرده و هیچ تصور و تجربه ای از زندگی عادی و خانواده و جامعه آزاد ندارند، درک کرد.
هیچ یک از کشورهای منطقه و نیز کشورهای اروپایی حاضر به پذیرفتن این کودکان نیستند، حتی کشورهایی که پدر و یا مادر این کودکان از تبعه و شهروندان این کشورها محسوب می شوند نیز حاضر به پذیرش کودکان شهروندان خود که به داعش پیوسته اند، نبوده و خود این شهروندان نیز به دلیل پیوستن به داعش و همکاری در جنایات آن، امکان بازگشت به کشورهای خود را نداشته و در مواردی تابعیت آنان نیز لغو شده و عملاً مانند کودکان داعشی شهروند هیچ کشوری نیستند.
از سوی دیگر، زنان ایزدی و زنان دیگر مناطق نیز که به اسارت داعش درآمده و علیرغم میل و خواست خود، از داعشی ها دارای فرزند شده اند نیز به هیچ عنوان با به همراه داشتن کودکان خود امکان بازگشت به میان جامعه و خانواده خود را ندارند و شرط بازگشت آنان این است که از کودکان خود چشم پوشی کرده و آنان را در سوریه بر جای بگذارند، زیرا برای اکثر جوامع منطقه و به ویژه جامعه بسته و محدود ایزدی قابل قبول نیست که کودکان تروریست هایی را میان خود بپذیرند که فرزندان و خانواده آنان را قتل عام کرده و زنان و دخترانشان را به بردگی گرفته اند.
نهادهای مذهبی این جوامع نیز قادر به حل این معضل نیستند و از جمله شورای روحانی ایزدی ها با صدور فتوایی، تأکید کرده که تمام ایزدی ها موظفاند زنان و دختران ایزدی را که اسیر و برده داعش بوده و مورد تجاوز قرار گرفته اند، با احترام کامل پذیرفته و امکان بازگشت آنان به جامعه و زندگی عادی را فراهم سازند، اما این شورا نیز نتوانست رسماً از ایزدی ها بخواهد که کودکان این زنان را هم که مولود ناخواسته داعش هستند، پذیرفته و زندگی عادی را به آنان ارزانی دارند.
دولت های منطقه نیز در حل مشکل کودکان داعش ناتوان هستند و پیشتر سیروان روژبیانی معاون استاندار نینوا به خبرگزاری آناتولی گفت که دولت عراق و سازمان ملل طرحی را برای اسکان 35 هزار تن از خانواده های داعش که اکثریت آنان را کودکان 1 تا 12 ساله تشکیل می دهند، در چندین اردوگاه اطراف موصل بررسی می کنند، اما این طرح با مخالفت شدید مقامات محلی مواجه شده و فرمانداری موصل نیز با هرگونه احتمال اسکان خانواده های عناصر داعش در نزدیکی موصل مخالفت و تاکید می کنند که چنین اقدامی خطرات امنیتی بسیاری را به دنبال دارد، زیرا این خانواده ها به خواست خود وارد داعش شده و با این گروه همکاری کرده و به آن وفادار هستند.
از سوی دیگر بسیاری از زنان اسیر داعش، نسبت به کودکان خود که از پدران داعشی هستند، مهر مادری داشته و قادر به ترک آنان نیستند و گاها برای اینکه ناچار به ترک آنان نشوند، خود را در سوریه پنهان و هویت واقعی خود را مخفی کرده اند، این در حالی است که برخی از آنان پیش از اسارت دارای همسر و فرزند بوده و اکنون ناچار به انتخاب میان فرزندان قانونی و مشروع خود و فرزندان نامشروع و داعشی خود می شوند، بخشی از این زنان در گفتگو با رسانه های مختلف از جمله روداو، اعلام کرده اند با این استدلال که کودکان ایزدی آنان از حمایت خانواده و جامعه برخوردار هستند، اما کودکان داعشی شان کاملاً بی پناه بوده و به جز مادر کسی را ندارند، ترجیح داده اند به میان خانواده خود بازنگشته و با هویت های جعلی در سوریه کنار کودکان داعشی خود بمانند.
با این حال بسیاری از این مادران پس از شناسایی توسط نیروهای سوری و یا کمیته هایی که برای یافتن زنان اسیر به جستجو مشغول هستند؛ ناچار می شوند که کودکان داعشی خود را در سوریه، ترک کرده و به شنگال بازگردند، این کودکان وضعیت وخیمی داشته و بدون هویت، بدون خانواده و پدر و مادر و بدون اینکه متعلق به جامعه و کشور مشخصی باشند، رها شده و از سوی دیگر امکانات خودگردانی های کردهای سوریه نیز برای رسیدگی به آنان بسیار محدود است.
نیروهای کُرد سوری، از یک سو ناچار به مبارزه با تهدید و حمله بقایای داعش و دیگر گروه های افراطی، مقابله با تهدیدات ترکیه و مدارا با دولت مرکزی سوریه بوده و از سوی دیگر 11 هزار تن از عناصر داعش و از جمله 2 هزار تن از اعضای خارجی داعش، توسط این نیروها به اسارت گرفته شده و باید در زندان ها تحت کنترل قرار بگیرند و زنان و کودکان داعشی نیز نیازمند نظارت و رسیدگی هستند و به همین دلیل مقامات کُرد سوری بارها درخواست کرده اند که عناصر و زنان و کودکان داعش، به کشورهای متبوع خود بازگردانده شوند، درخواستی که از سوی دیگر کشورها رد شده است.
کودکان داعشی که در حقیقت بمب های ساعتی بسیار خطرناکی برای آینده جهان به شمار می روند، قابلیت های خطر آفرین و تهدید باالقوه خود را آشکار ساخته اند، طی روزها و ماه های گذشته نشریه مترو انگلیس در گزارشی نسبت به شورش بیوه های داعش علیه نیروهای محافظ کمپ های نگاهداری از اعضا و خانواده های داعش در شمال سوریه هشدار داده است.
به نوشته این نشریه در اردوگاه پرجمعیت الهول در شمال سوریه که حدود 70000 تن را در خود جای داده است( بیشتر آنها از خانواده های داعشی هستند) زنان داعشی به فرزندان کوچک خود دستور داده اند نیروهای کُرد را مورد حمله قرار دهند و تاکنون بارها این کودکان با تحریک و فرمان مادران داعشی خود با چاقو نیروهای کُرد را مورد حمله قرار داده و مجروح کرده اند. مقامات کُرد سوریه نیز هشدار داده اند که اگر چه زودتر این کودکان به دامان جامعه باز نگردند نسل جدیدی از حامیان داعش و تفکر داعشی ظهور پیدا خواهد کرد.
گفته می شود فقط در اردوگاه الهول دست کم 50 هزار کودک زیر 18 سال به سر می برند و 20 هزار تن از زنان و مردان داعشی ساکن اردوگاه های شمال سوریه برای داعش جنگیده و کاملاً مطیع فرامین آن بوده و در حال ترویج هرچه بیشتر تفکر داعشی هستند.
پیشتر نیز و در ماه جولای گذشته این زنان اقدام به برافراشتن پرچم سیاه داعش در اردوگاه کردند و بیشتر کودکان و خانواده های داعشی ساکن الهول با دیدن این پرچم غریو شادی سر داده و خوشحالی خود را نشان دادند و این خود گرایش شدید و وفاداری کامل آنان به داعش و البته خطر آنان برای جامعه را به اثبات می رساند.
این نسل جدید با آموزش های مادران داعشی خود (که به شدت به این گروه وفادار بوده و هنوز در انتظار بازگشت دوباره قدرت و سلطه داعش هستند) با تفکرات افراطی گرایی و با این دیدگاه که جهان پدران آنان را به قتل رسانده، با ذهنی سرشار از کینه نسبت به همه جهانیان و بدون هیچ تجربه و آموزشی از ارزش های انسانی و اصول اخلاقی بزرگ شده و این قابلیت را دارند که بدترین اقدامات و جنایات را علیه آنانی که به نظر خود کافر می دانند، مرتکب شوند و این خطر نه تنها سوریه و عراق، بلکه تمامی کشورهای منطقه و جهان را تهدید کند.
همچنان که خطر عناصر داعش بارها به شهرهای اروپا و آمریکا رسیده و حملات آنان در قلب این قاره ها به آسانی موجب قربانی شدن شهروندان آنان شد، در مورد کودکان داعش نیز نخواهند توانست که شهروندان خود را از آسیب و خطر حمله های آتی آنان حفظ کنند و به همین دلیل از پذیرفتن این کودکان خودداری می کنند، اما این خودداری نمی تواند کمکی به کاهش خطر و تهدید کودکان داعشی باشد و جهان ناچار است راهی برای این مولود ناخواسته داعش بیابد.
دسته ای دیگر از کودکانی که تحت تأثیر ایدئولوژی و آموزش های داعش دارای تفکرات و عقاید تروریستی و افراط گرایی شده اند، کودکان ایزدی هستند که در جریان حمله داعش به شنگال با هدف تربیت به عنوان عاملین انتحاری این گروه ربوده شده و در اردوگاه های آموزشی داعش پس از تغییر دین، به عنوان مسلمانان عضو داعش، با شستشوی مغزی تحت آموزش های افراط گرایی این گروه و نیز آموزش های نظامی و به ویژه عملیات های انتحاری قرار گرفته اند.
این کودکان نیز به شدت دچار آسیب هستند و با صحنه های اعمال خشونت داعش از جمله شکنجه، کشتن افراد و مثله کردن آنان و سربریدن اسرای داعش روبرو شده اند. یکی از این کودکان پس از آزادی به شبکه روداو گفت که برادرش تحت آموزش های داعش او و دیگر اعضای خانواده اش را کافر می داند و تاکید می کند که گفتگو با برادرش و ذکر جنایات داعش بی فایده بوده و او به عنوان یک عضو معتقد داعش، گمان می کند موظف به کشتن خانواده خود و دیگر کفار است.
همچنین یکی دیگر از زنانی که چند سال را به عنوان برده داعش به سر برده به این شبکه تلویزیونی گفت که پیش از حمله داعش به شنگال ازدواج کرده و دارای فرزند پسری بوده، اما زمانی که پس از سه سال فرزند پسر خود را به صورت اتفاقی در مناطق تحت کنترل داعش یافته متوجه شده که وی عمیقاً به داعش وفادار بوده و حتی سخن گفتن به زبان مادری خود را فراموش کرده است. این زن ایزدی می گوید:" نگاه پسرم طوری بود که گویی هیچ چیزی را نمی بیند و هیچ احساسی ندارد، او من را نمی شناخت و پس از گریه های فراوان و التماس هایم من را به یاد آورد، اما حاضر به ترک داعش و فرار به همراه من نبود، هرچه کردم پسرم همراه من نیامد، او می خواست به داعش خدمت کند."
همچنین کاویار شهید عمر سخنگوی دفتر آزاد کردن اسرای داعش طی گفتگو با رادیو کردی زبان نوا با اشاره به اینکه تاکنون 935 کودک پسر ایزدی از اسارت داعش آزاد شده اند، گفت که این کودکان تحت آموزش و خشونت های داعش قرار داشته و به شدت دچار تمایلاتی خشونت آمیز و افراط گرایی شده و در آینده می توانند تبدیل به افرادی تندرو شوند و لازم است برنامه های تخصصی برای درمان و بازگرداندان آنان به آغوش جامعه انجام شود.
این گونه رویدادها نگرانی فرماندهان ائتلاف را نیز در پی داشته و الکس گرینکویچ جانشین فرمانده ائتلاف ضد داعش نیز تاکید می کند خطر واقعی در منطقه وجود نسل فرزندان داعش است که در اردوگاه ها توسط مادران داعشی تربیت و برای آینده ای نزدیک آماده می شوند و خطر استراتژیک و درازمدت برای تمامی منطقه به شمار می آیند که با خروج آمریکا و همپیمانان از منطقه به آسانی فعال می شوند.
فرماندهان ائتلاف تاکید می کنند که حضور 130 هزار تن از زنان و کودکان داعشی در اردوگاه های سوریه، این اردوگاه ها را تبدیل به مراکز ترویج و رشد روز افزون افکار جهادی و افراط گرایی و بروز بحران های ایدئولوژی کرده و تفکر داعشی در میان این اردوگاه ها ریشه دوانیده است.
چارلز لستر پژوهشگر انستیتو میدل ایست ائتلاف جهانی ضد داعش را به دلیل نداشتن برنامه ای منسجم برای حل مسئله کودکان و زنان داعشی مورد انتقاد قرار داده و با تاکید بر اینکه مشکلات و خطرات این افراد کاملاً محرز و قابل پیش بینی بوده و می بایست 5 سال پیش راه حل های مناسبی برای بازگردان این افراد به زندگی عادی اندیشیده می شد می گوید که هنوز اقدامی مناسب و عملی و مؤثر در این مورد انجام نگرفته است.
با وجود این که طرح هایی برای بازگرداندان اعضای خارجی داعش به کشورهای متبوع آن ها برای محاکمه و زندانی شدن ارائه شده، اما این کشورها و ائتلاف هنوز سخنی در مورد سرنوشت کودکان داعشی بر زبان نیاورده و به نظر می رسد که هیچ طرحی نیز برای آنان در نظر ندارند.
در نهایت باید دانست که چشم پوشی از سرنوشت این کودکان در آینده هزینه های مادی و انسانی بسیار سنگینی را برای کشورهای منطقه و دنیا به دنبال دارد و لازم است این کشورها برنامه و طرح های علمی و کارشناسی شده ای را به صورت مشترک و هماهنگ برای شناسایی کودکان داعشی و جداسازی آنان از زنان وفادار به داعش و نیز قرار دان این کودکان تحت دوره های درمانی و آموزشی برای کاستن از اثرات زندگی تحت سلطه داعش و آشنایی آنان با اصول و ارزش های انسانی و بازگرداندن تدریجی آنان به آغوش جامعه اجرا کنند و در غیر این صورت تبعات جدی و خطرناک وجود این کودکان دامنگیر همگان خواهد شد.
گزارش: شیوا فکوریان سرویس عراق و اقلیم کردستان خبرگزاری کردپرس
نظر شما