کرد پرس- فرهنگ و توسعه فرهنگی یکی از مقولاتی مهمی است که در جامعه شناسی توجه شایانی بدان می شود.برخی از جامعه شناسان فرهنگ را به عنوان روبنای جامعه و عاملی در روند توسعه پذیری می دانند و دسته دیگر فرهنگ را به مثابه موتور و پایه تغییرات اجتماعی می پندارند.صرف نظر از نظریات مختلف در باب فرهنگ،می توان گفت،توسعه فرهنگ در جامعه یکی از مبادی رسیدن آن جامعه به پیشرفت و وضعیت مطلوبت است.
«محمد وفایی یگانه» دکترای برنامهریزی آموزشی دارد که تا به امروز ۱۲ کتاب علمی به چاپ رسانده و علاوه بر تدریس در دانشگاههای معتبری همچون تهران،تربیتمعلم،علامهطباطبایی،دانشگاه ایلام ،چندین سال است که مشاور وزارتخانههای مختلف،نهاد ریاست جمهوری،مجلس شورای اسلامی و ارگان های دیگر است.او معتقد است فرهنگ مطالبهگری در کشور ضعیف است و برای مثال یکی از مواقعی که می توان فرهنگ مطالبهگری را تقویت کرد،ایام انتخابات است.شما در نقاط توسعه یافته نمیتوانید رای بخرید،چون فضای چنین اقدامی وجود ندارد.شاید بتوانید چند نفر را خریده و دور خود جمع کنید، اما نمیتوانید اراده همه مردم را با پول و وعده خریداری کنید، اما متاسفانه در ایام انتخابات در برخی نقاط کشور ما شاهد چنین اقدام منفی هستیم.چرا شاهد این موضوع هستیم؟ چون که حس و فرهنگ مطالبهگری در مردم وجود ندارد یا کاهش پیدا کرده است.کُردپرس برای گفتوگویی در حوزه فرهنگ به دفتر او در خیابان انقلاب تهران رفته و گفتوگویی با او انجام داده که در ادامه میآید:
کُردپرس-میخواهم یک تعریف از فرهنگ داشته باشید.اساسا چه چیزی فرهنگ است؟
فرهنگ و تمدن دو مفهوم بسیار مهم در جامعهشناسی است و تقسیم بندیهای متعددی از آن وجود دارد. متخصصان حوزه علوم انسانی دستاوردهای و داشتههای ناملموس بشر را با عنوان فرهنگ معرفی میکنند. بخشی از توسعه و تولیدات یک ملت خریدنی و قابل واردات است مانند صنعت خودرو،لباس،معماری.اما بخشی از توسعه و تولیدات غیرقابل خرید و واردات است مانند فرهنگ یک ملت.فرهنگ یک ملت خریدنی نیست که بروید از فلان کشور دیگر بخرید و وارد کنید.حتی قانون میتواند یک امر وارداتی باشد،مانند قانون ترافیک،قانون مجازات و امثالهم اما رعایت کردن قانون یک چیز وارداتی نیست بلکه یک خصیصه فرهنگی است که باید مردم به یک درک از آن برسند. آداب و رسوم، طرز لباس پوشیدن،شیوه برخورد با دیگران، موسیقی، هنر سیاست همه و همه خصیصههای فرهنگی یک ملت است که ریشه در فرهنگ عمومی و انباشته شده آن مردم دارد.
کُردپرس-در واقع نظر شما این است که توسعه فرهنگی زمانی روی میدهد که مردم به درک مناسبی از حوزه فرهنگ برسند. همینطور است ؟
بله،دانشمندان حوزه توسعه در مدرنیته آغازین بر این باور بودند که توسعه را میتوانند وارد کنند و با فروش منابع خام، کشوری را پیشرفته کنند،اشتباهی که پهلویها مرتکب آنشدند.هر زمانی که ما قصد پیشرفت داشته باشیم اما زمینههای آگاهی بخشی و درک شرایط پیشرفت را فراهم نکنیم،به توسعه نمیرسیم.برای مثال زمانی که اینترنت وارد کشور شد همه به آن مانند یک وسیله سرگرمی نگاه میکردند.اما امروز اینترنت به یک کالای بسیار استراتژیک برای توسعه و ارتقا شرایط کسب و کار تبدیل شده است و میلیونها نفر از این طریق زندگی خود را میچرخانند.چرا این اتفاق افتاد؟ چون که مردم به این درک و فرهنگ رسیدند که اینترنت میتواند،راهی برای پیشبرد اهدافشان باشد و اینترنت امروز دیگر ابزار توسعه است.
کُردپرس-پس با این تعریف فرهنگ میشود گفت که فرهنگ دستخوش تغییر است و قابلیت ارتقاء بخشی دارد؟
بله،اگر کسی بیاید بگوید ما از لحاظ فرهنگی دچار مشکل هستیم،ممکن است برخی سریع جبهه گیری کنند که ما بی فرهنگ نیستیم و بسیاری موضوعات دیگر،در صورتی که بدین نحو نیست و ما در برخی از مباحث فرهنگی نیازمند باز تعریف و نوگرایی هستیم.نقاط ضعف و قوت زیادی در حوزه فرهنگی در کشور و مناطق کمتر برخوردار وجود دارد و باید از خودمان بپرسیم، آیا روند توسعه فرهنگی در کشور و در مناطق کمتر برخوردار قابل قبول است یا خیر و من این را ناشی از عدم فرهنگ مطالبهگری در کشور میدانم که مسئولان هم به آن توجهی ندارند.
کُردپرس-به نکته خوبی اشاره کردید،این فرهنگ مطالبهگری یعنی چه؟
بگذارید مثالی بزنم.چند سال پیش در فرانسه مسئولان آموزشی این کشور تصمیم گرفتند دو ساعت از زمان تدریس ریاضی را در سطح مدارس فرانسه کم کنند.این تصمیم با اعتراض گسترده والدین دانشآموزان روبرو شد و بالاخره بعد از جلسات متعدد، کارشناسان تصمیم گرفتند که به جای دو ساعت، نیم ساعت کاهش زمان در تدریس درسی مانند ریاضی اعمال شود.والدین دانشآموزان این گونه استدلال کردند که با کاهش این زمان از تدریس، در آینده مشکلات زیادی در حوزه آموزشی برای فرزندانشان پیش میآید.خب اگر درست به قضیه نگاه کنیم،اولا مردم به صرف یک کار هیجانی به موضوع نگاه نکردند،بلکه دوراندیشانه به توسعه فردی و اجتماعی جامعه توجه کردند. دوما مسئولان حوزه آموزش در فرانسه هم ظرفیت شنیدن این انتقاد را داشتند و در نهایت تصمیم درستی گرفتند.حالا اگر چنین طرحی در ایران اجرا شود نه تنها اعتراضی صورت نمیگیرد بلکه دانش آموزان هم خوشحال میشوند و والدین هم توجهی درستی نمیکنند.به این میگویند حس مطالبهگری که در فرهنگی وجود دارد و در فرهنگ دیگر به آن توجه نمیکنند و این اکتسابی است و باید آموزش داده شود.
کُردپرس-به زعم شما بعنوان مدرس این حوزه چگونه میشود فرهنگ مطالبهگری را ارتقا دهیم؟
یکی از مواقعی که می توان فرهنگ مطالبهگری را تقویت کرد،ایام انتخابات است.شما در نقاط توسعه یافته نمیتوانید رای بخرید،چون فضای چنین اقدامی وجود ندارد. شاید بتوانید چند نفر را خریده و دور خود جمع کنید، اما نمیتوانید اراده همه مردم را با پول و وعده خریداری کنید، اما متاسفانه در ایام انتخابات در برخی نقاط کشور ما شاهد چنین اقدام منفی هستیم. چرا شاهد این موضوع هستیم؟ چون که حس و فرهنگ مطالبهگری در مردم وجود ندارد یا کاهش پیدا کرده است.
کُردپرس-آیا این فرهنگ مطالبهگری در فرهنگ مناطق توسعه نیافته و به قولی در میان مناطق کُردنشین وجود دارد؟
در بررسی تاریخی مناطق کمتر توسعه یافته مانند مناطق کُردنشین فارغ از نکات منفی و مثبت، همیشه شاهد فرهنگ نیک و پسندیدهای همچون همزیستی مسالمت امیز هستیم.برای نمونه در شهری مانند دهلران شاهد زندگی انواع اقوام در کنار یکدیگر هستیم که صدها سال است به صورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کردهاند و این نقطه قوی فرهنگی در این منطقه است.اما این که چقدر ما مطالبهگر هستیم و یا بودهایم باید گفت،ضعیف عمل کردهایم.
کُردپرس-به مقوله فرهنگ برگردیم،چقدر ما لوازم برای توسعه فرهنگی را در کشور فراهمنمودهایم؟
هر اقدامی در حوزه فرهنگ نیازمند زیرساخت است.زیرساختهای فرهنگی در مناطق کُردنشین و در مناطق کمتر توسعه یافته به یک کالای درجه سوم تبدیل شده است.امروز سینما،پارک و تئاتر،یک کتابخانه مجهز به یک کالای لوکس در این مناطق تبدیل شده و مردم از آن محروم هستند.حتی برخی از مناطق از داشتن اینترنت بی بهرهاند.مثلا در روستای آب انار در استان ایلام با جمعیت ۲۵۰۰ نفر جمعیت، موبایل هم آنتن نمیدهد چه برسد به اینترنت.یادم است یک زمانی در استان ایلام تلویزیون شبکههای ایران را نمیگرفت و مردم کانالهای عراق را میدیدند،اما آنقدر درخواست کردند تا بالاخره دولت مجبور شد به این خواسته توجه کند،این نوعی از مطالبهگری است اما در همه ابعاد وجود ندارد.
کُردپرس-وضعیت امروز با گذشته بسیار متفاوت شده و با توسعه شبکههای اجتماعی در حوزه فرهنگی در معرض انواع رویکردها و دگرگونیهای فکری و هویتی قرار گرفتهایم،ایا در اینشرایط باز میتوان بر قضیه توانمندسازی فرهنگ بومی تاوید کرد؟
ما نباید در مبحث توسعه اشتباهات دولت پهلوی را تکرار کنیم و اگر چیزی وارد شد فکر کنیم مردممان با فرهنگ شدهاند بلکه باید در امور فرهنگی سرمایهگذاری کنیم تا فرهنگمان متناسب با ظرفیتهای موجود ارتقاء پیدا کند.این یه حقیقت علمی است که توسعه فرهنگی منجر به توسعه اقتصادی میشود.در واقع فرهنگ شالوده هر امری توسعهپذیری است و اگر ما نتوانیم کالای با ارزش فرهنگی تولید و اشاعه دهیم در واقعه پای در وادی مصرف گرایی و قبول سلطه فرهنگی بیگانگان می گذاریم.
کُردپرس-خب با این وصف چه کارهایی میشود در زمینه توسعه فرهنگی انجام داد؟
ببینید،به نظر شما چند درصد جامعه ما مطالعه میکنند؟ و حتی قشرفرهنگی و روشنفکر ما چقدر به مطالعه اهمیت میدهند؟ حقیقتا من برای جوانان احساس خطر میکنم.باید بررسی کنیم ببینیم چقدر جوانان ما در خصوص یادگیری و اشاعه داشتههای فرهنگی پدران خود تلاش میکنند و چقدر در فرهنگ امروز غرب فرو رفتهاند و سبک زندگی آنها را دربر گرفته است.اینها همه از نبود و ارایه ندادن یک چهارچوب فرهنگی قوی متاثر است.مسئولانحوزه فرهنگ هم در شناخت وضعیت فرهنگی ضعیف عمل میکنند و شاخصی برای توسعه فرهنگی ندارند.تا زمانی که ما در سخت افزار فرهنگی و نرم افزارهای فرهنگی بینش و شناخت نداشته باشیم و نقط و ضعف آنها را شناسایی نکنیم،نمیتوانیم تئوری فرهنگی در باب فرهنگ بومی و ملی پایهریزی نماییم.زیرساختهای فرهنگی در کشور بسیار ضعیف است و اگر کاری نشود رو به زوال میرود.برای نمونه رعایت کردن قوانین مقرارت راهنمایی و رانندگی یک فرایند است که اگر در کشوری رعایت شود یعنی سیستم فرهنگی به درستی در همه نقاط مطلوب عمل کرده است و این را میتوان به کلیت یک نظام فرهنگی تسری داد.
کُردپرس-شما از زوال سخن گفتید،اما فکر نمیکنید فرهنگ پویا است و دچار دگرگونی میشود؟
بله همینطور است.امروز ارزشهای فرهنگی دچار تغییر شدهاند اما این تغییر آیا در جهت ارتقاء شاخص های رفاهی و اجتماعی پیش رفته یا روند عکسی به خود گرفته است؟ برای نمونه امروز به دلیل مشکلات اقتصادی فرهنگ کار در میان جوانان رو به زوال رفته و کسی اصلا به آن توجه نمیکند.آنقدر موضوع فرهنگ تنازل داده شده که حتی در شعارهای انتخاباتی افراد برای شورای شهر و نمایندگی مجلس هم اثری از آن دیده نمیشود.در واقع فرهنگ حلقه مفقوده توسعه این کشور است که به دست فراموشی سپرده شده است.هر چند مشکل اصلی امروز مردم اقتصادی است اما باید غذای روح مردم را هم فراهم نمود.
کُردپرس-یکی از شاخصهای توسعه فرهنگی،سختافزارها و ایجاد مراکز فرهنگی است،در این حوزه کشور چقدر پیشرفت داشته است؟
در این حوزه عملکردها خوب نیست.برای نمونه در شهرستانهای دهلران،دره شهر،آبدانان،بدره،ایوان از لحاظ فرهنگی چه اقداماتی برای آنها انجامشده است.کدامسینما،کدام تئاتر،کدام کتابخانه مجهز و کدام مرکز فرهنگی و یا فرهنگسرا ساخته شده تا پاسخگوی احتیاجات فکری و روحی جوانان و مردم شهر باشد.ما برای نشاط سازی و ایجاد روحیه در جامعه چه کار مفیدی انجام دادهایم.باید از خودمان بپرسیم متولی فرهنگ کجا است!
کُردپرس-شما در برخی ادوار مشاور وزارت آموزش و پرورش بودید،نقش متولیان دیگر از قبیل آموزش و پرورش در امور فرهنگی چگونه است؟
سابق که آموزش و پرورش به شیوه امروزی وجود نداشت،خانواده پایگاه اصلی تربیت فرزندان بود اما با تغییر شرایط زندگی، امروز مدرسه این کارکرد را بصورت علمی و حرفهای تر برعهده گرفته است اما اگر بیایم به مدارس خودمان نگاهی بیاندازیم،حقیقتا با عملکرد ضعیفی روبرو میشویم.مگر ما چقدر در مدارس به فرزندانمان فرهنگ زندگی،کار،همدوستی،تلاش،احترامبه قانون و مطالبهگری یاد میدهیم.در کدام محتوای درسی با چنین مسائلی برخورد می کنیم،عملا هیچ!
والدین که وقت و تخصص این کار را ندارند،آموزش پرورش هم ضعیف عمل میکند پس مدار توسعه جامعه چگونه باید بچرخد؟ مسلما این روند به ضرر منافع ملی و آبادانی کشور است.این وزارت آموزش و پرورش در یاد دهی فرهنگ ایرانی اسلامی به دانشآموزان نمره صفر میگیرد.
کُردپرس-آیا مشکل از مواد درسی است یا مدیریت در آموزش و پرورش مشکل دارد؟
آموزش پرورش در کشور یاد نمیدهد جوانان مسائلشان را حل کنند.دانشآموزان مناطق محروم مظلومترین دانش آموزانکشور هستند نه آموزش و پرورش و نه والدین رمقی برای اموزششان ندارند.در هیچکدام از ابعاد ورزشی،سرگرمی،علمی و هنری نیازسنجی انجام نمیشود و این برای آینده مملکت خطرناک است.جوان ما از آموزش پرورشی بیرون میآید که چیز زیادی از آن همراه خود بیرون نیاورده است.یادماست وقتی به دانشگاه آمدم هم خوابگاهی های من که از استانهای برخوردار آمده بودند هر کدام چندین رمان و کتاب مطرح داخلی و خارجی را خوانده بودند اما من هیچ کدام از آنها را حتی نشنیده بودم چون که در شهر و روستای ما اصلا کتابخانهای وجود نداشت و حتی کسی هم نبود که مرا راهنمایی کند.این موضوع امروز هم وجود دارد و مناطق محروم از نعمت ابتدایترین امکانات آموزشی و رفاهی بی بهرهاند.خیلی از شهرهای غربی کشور سینما ندارند.سینما یک آموزشگاست که میتواند دغدغههای فرهنگی را با صور خیال به جوان منتقل کند.برای نمونه فیلمی به نام ۱۲ مرد خشمگین وجود دارد که تفکر کردن و ارزیابی فکر دیگران را یاد میدهد.مگر ما چند سینما در شهرهایمان ساختهایم،چقدر ما از صنعت فیلم استفاده کردهایم که فرزندان و جامعه را برای آینده آماده کنیم.
گفت و گو از: افشین غلامی
نظر شما