دکتر علی فقه مجیدی در گفت و گو با خبرنگار کُردپرس، درباره اینکه آیا افزایش قیمت بنزین می تواند منجر به افزایش قیمت سایر کالاها شود، توضیح داد: افزایش نرخ بنزین قطعا به چند طریق منجر به افزایش قیمت سایر کالاها منجر می شود: اول اینکه بنزین، یک نهاده در فعالیت های خدماتی، اقتصادی و ... است به عنوان مثال میوه را اگر در نظر بگیریم. قطعا قیمت بنزین بر روی به واسطه حمل نقل آن تاثیر خواهد داشت و همچنین کالاهای دیگر که قیمت بنزین چه به عنوان نهاده اصلی و چه به عنوان نهاده واسطه ای بودن بر روی آنها تاثیر می گذارد.

او ادامه داد: همچنین افزایش قیمت بنزین، انتظارات تورمی هم ایجاد می کند و این می تواند بر روی تورم عمومی جامعه تاثیرگذار باشد.

فقه مجیدی به جابجایی ساختار تقاضا برای کالا ناشی از افزایش قیمت بنزین اشاره کرد و در این باره گفت: زمانی که یارانه به قیمت بنزین تعلق می گیرد ثروتمندان از قیمت فعلی آن نسبت به افراد فقیر جامعه منتفع تر می شوند، چرا که این افراد ماشین های بیشتر و همچنین خودروهای پر مصرف تر دارند و طبیعتا یارانه بیشتری هم به آنها تعلق می گیرد. اما نقدینگی ناشی از افزایش قیمت بنزین که مجددا به خانوار ها تعلق می گیرد منجر به این می شود که خانوارهایی که یارانه جدید دریافت می کنند تقاضایشان برای برخی از کالاها بیشتر است چون اغلب افراد پایین دست جامعه هستند و به افزایش تقاضای مصرف تبدیل می شود بنابراین طبیعتا افزایش تقاضا منجر به افزایش قیمت و در نهایت افزایش تورم می شود در حالی که افزایش قیمت بنزین بر میزان مصرف کالاها در ثروتمندان تاثیر گذار نیست.

این استاد اقتصاد با بیان اینکه در دنیای اقتصاد به طور کلی و عمومی زمانی که قیمت ها به سمت قیمت تعادلی حرکت می کنند یعنی قیمت اصلی و واقعی بازار، طبیعتا به لحاظ اقتصادی کارایی افزایش می یابد،وی می گوید: در واقع می توان گفت به لحاظ اقتصادی وقتی که یک کالا به صورت دستوری به نسبت ارزان تر باشد منجر به یک علامت غلط به جامعه می شود در نتیجه به دلیل اینکه به صورت دستوری قیمت پایین تر است جامعه در این زمینه درست مصرف نمی کند.

او می افزاید: زمانی که قیمت افزایش پیدا می کند. در نتیجه منجر به کاهش مصرف آن کالا می شود در نتیجه واقعی سازی قیمت به وجود می آید که به لحاظ منطق اقتصادی مسئله ای بهینه است بدین معنا می توان گفت این افزایش قیمت به لحاظ اقتصادی کار اشتباهی نیست.

فقه مجیدی با بیان اینکه در دوره زمانی مشخص این دلایل ذکر شده منجر به تغییر در ساختارهای مصرف بنزین و انرژی می شود، می گوید: به عنوان نمونه خودروهای پرمصرف از رده خارج می شوند یا بهینه می شوند، خوردوسازان به تولید خودروهای کم مصرف تر بها می دهند طبیعتا این مسئله هم می تواند در ساختار بهینه سازی مصرف تاثیرگذار باشد این خود به خود می تواند سبب صرفه جویی در بنزین شود و به لحاظ اقتصادی هم از این بابت می تواند درست باشد به طور کلی افزایش قیمت بنزین برخی نکات مثبت دارد که به لحاظ منطق اقتصادی می تواند به عنوان مثال تغییر در ساختار تولید خوردوها به وجود آورد بهینه سازی مصرف سوخت را به دنبال داشته باشد می تواند پول اضافی ناشی از مصرف بالای سوخت به جامعه برگردد این ها نکات مثبتی هستند.

او می افزاید: افرادی هستند که به صورت مستقیم با مصرف بنزین در ارتباط نبوده به این معنا که ماشین نداشته اند این افراد تنها افزایش تورم ناشی افزایش قیمت کالا را تجربه می کنند و هزینه ای به صورت مستقیم بابت افزایش قیمت بنزین پرداخت نمی کنند بنابریان تاثیر آن بر این افراد کمتر است اما افرادی وجود دارند که وابسته به مصرف بنزین هستند و از این راه امرار معاش می کنند امکان دارد این پرداخت نتواند برای آنها این افزایش هزینه را جبران کند چرا که هم افزایش قیمت بنزین را تجربه می کنند و هم افزایش قیمت کالاها ناشی از افزایش بنزین بر آنها تحمیل می شود بنابریان این طیف در جامعه متضرر می شوند. اگر دولت بتواند افزایش تورم ناشی از این تورم را به مقدار مشخص کنترل کند بسته حمایتی معیشتی قطعا می تواند سب توزیع عادلانه ثروت در جامعه شود. به طور کلی می توان گفت افزایش قیمت بنزین تصمیم درست در زمان نادرست و در مقیاس نادرست است.