روزهای پایانی پائیز امسال در حالی قصد سفر از دیار دلمان را دارد که رنگ رنگ برگ هایش تداعی گر خزان واقعی زندگی امسالمان بود و این روزهای سخت و نفس گیر در حالی به نفس نفس زدن افتاده است که مهمانی ناخوانده بنام "کرونا" تمام برنامه هایمان برا برای دورهم‌نشینی در بلندترین شب سال برهم زده است و همگان بیمناکیم از اینکه حکایت یلدای امسالمان سردی وحشتناک زمستان کرونایی را با خود برایمان به ارمغان بیاورد.

شب یلدا یا همان شب چله، از قدیمی‌ترین جشن‌های ایرانی است که هر سال در آخرین شب پاییز، به عنوان بلندترین شب سال، جشن گرفته می‌شود اما به دلیل شیوع ویروس کرونا امسال شرایط متفاوت‌تر از همیشه است.

باید بپذیریم که یلدا، سالیان سال در دفتر رسم و رسومات ایرانی ها بعنوان یک آداب و سنت حسنه ماندنی خواهد بود با این تفاوت که امسال به واسطه همراهی ویروس کشنده کرونا و قدرت درگیری و انتقال آن در بین انسانها چراغش کم فروغ شده است و به بیانی دیگر باید سعی کنیم که در یلدای امسال از جمع های خانوادگی سالهای قبل کمی فاصله بگیریم تا با رعایت این اصل در بلندترین شب سال، نقشه راه در کنار با هم بودن را برای ماههای آتی ترسیم کنیم.

اما هر چه که باشد روزهای خزانی پاییز 99 امسال با همه بی مهری ها و تفاوت هایش با پائیز سالهای قبل کم کم نفس های آخر خود را می کشد تا بلندترین شب خزان پائیز را به صبح سرد زمستانی متصل کند که متأسفانه سرمایش رفیق شفیق ارتش یک نفره کروناست.

در فرهنگ ما ایرانی ها برخی از رسوم و آداب از قدیم و الایام جای خود را در لابلای زندگی مردم خوش کرده اند که شاید مرور زمان بتواند تا حدی رنگ و تازگی از چهره آنها بزداید اما بدون شک هیچ قدرتی توانایی حذف کامل آنها را از تقویم سالیانه مردم ندارد و یلدا یکی از همین رسوم قدیمی مردم ایران زمین است که همیشه حال و هوای خاص خود را دارد.

اما متأسفانه یلدای امسال به دلیل جولان ویروس کرونا در بین جامعه رنگ و بوی دیگری دارد، خبری از شادابی و ذوق و شوق همیشگی مردم برای برنامه های دورهمی در این شب خاطره انگیز وجود ندارد ترس از وجود ویروس کرونا که به درد مشترک همه دنیا تبدیل شده است فضا را برای دور هم نشینی در این شب بلند سال کمرنگتر از گذشته کرده است بطوریکه در این شرایط خاص و در این روز و شبها هر چند از هم فاصله داشته باشیم فرصت دیدار همدیگر در یلدای دیگری برایمان مهیاتر خواهد شد.

به هوش باشیم در این شرایط خاص کرونایی نباید کاری کنیم که بلندترین شب سالمان، کوتاهترین و آخرین روز زندگیمان را رقم بزند چرا که شاید یک این اشتباه آخرین اشتباهمان باشد و هرگز فرصتی برای جبرانش نداشته باشیم.

اما در این روزهای آخر پائیزی تنها ویروس کرونا نیست که حال و روز مردم پیرانشهر را ناخوش کرده است بلکه دیدن قیمت سرسام آور اجناسی است که از پشت تریبون مغازه ها و فروشگاه ها خودنمایی می کند تا در این شرایط سخت زندگی، خزان عجیبی برجیب های مردم حاکم شود و به تبع آن سردی زمستانه بر بازار اجناس حکمفرما شود.

این امر در حالی رنگ واقعیت به خود گرفته است که وضعیت اقتصادی این روزها به دلیل شیوع کرونا بر همگان آشکار است به شکلی که بسیاری از خانواده‌های پیرانشهری حتی از خرید نان و مایحتاج روزمره زندگی خود عاجزند که باید اذعان کرد که تنها کرونا یلدایمان را بی رنگ نکرده است بلکه گرانی حاکم بر بازار هم سایه به سایه این ویروس منحوس حلقه این دایره را برای مردم و شهروندان پیرانشهری تنگ تر از هر زمان دیگری کرده است.

گشتی در بازار میوه فروشان شهر پیرانشهر به خودی خود از سایه حاکم بر گرانی آن پرده برمی دارد بطوریکه این مهم طی یکسال اخیر به نسبت به سایر شهرهای همجوار چشمگیر تر به نظر می رسد و این در حالیست که هنوز مسئولان پشت میزنشین جلسات تنظیم بازار نتوانسته اند پیچ های ناهموار چرخ های گرانی میوه و برخی از اجناس را در این شهرستان تنظیم کنند.

این در حالیست که شاید بسیاری از شهروندان پیرانشهری در سالها و بویژه ماههای اخیر علی رغم میل باطنی به حذف انواع میوه و برخی از ملزومات دیگر از سفره های خود عادت کرده باشند اما یلدا قرار بود لااقل بهانه ای برای رقص لبخندها بر لبان اعضای یک خانواده در پای سفره شب چله باشد که انگار آنهم به واسطه گرانی افسار گسیخته در بازار پیرانشهر امسال رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.

و این داستان تا کی ادامه خواهد داشت فقط خدا می داند و بس.