سایه روشن مناقشات مرزی ایران و آذربایجان و ضرورت اتخاذ سیاست‌های کارآمدتر

سرویس ایلام - پژوهشگر مسائل سیاسی در گفتگو با کردپرس، ضمن تشریح ابعاد پیدا و پنهان مناقشات مرزی در شمال غرب ایران، دولتمردان را به دوری از انفعال و اتخاذ سیاستهای کارآمدتر توصیه کرد.

به گزارش خبرگزاری کردپرس، پرویز شریفی گفت: شاید برای افکار عمومی ایران این سؤال پیش آمده باشد که چرا با وجود اینکه ایران در جنگ آذربایجان و ارمنستان جانب آذربایجان را گرفت، امروز این کشور با رجز خوانی علیه ایران در کمال ناباوری و در سخنانی گستاخانه خواستار حذف ایران از روی نقشه جغرافیای سیاسی جهان شود؟

وی افزود: یکی از دلایل اتخاذ این سیاست از سوی جمهوری آذربایجان به عثمانی گرایی اردوغان برمی گردد که بر معیارهای خاصی مبتنی است. اولین هدف اردوغان ایجاد اتحاد و همبستگی و یکپارچگی بین کشورهای ترک زبان در قالب self گرایی و غیریت ستیزی است. ترکیه می خواهد با تقویت بنیادهای فرهنگی، زبانی، تمدنی و عصبیت های نژادی کشورهای قرقیزستان، آذربایجان، مجارستان و قزاقستان در ترمیم خط حایل ایجاد شده تاریخی بکوشد و همه این کشورها را در یک حصار ناسیونالیستی برای رصد اهدافی مشخص گرد هم قرار دهد.

این روزنامه نگار ایلامی ادامه داد: طبیعی است ترکیه با این اقدام می تواند ضمن ایجاد هم افزایی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی، خود را برای زورآزمایی منطقه ای با کشورهای رقیب از جمله ایران آماده کند. از این استراتژی چند سویه ترک ها نتیجه می گیریم ناسیونالیسم مبتنی بر منافع، اولویت تام دارد بر ایدئولوژی، مذهب و انگاره های دینی. لذا ترکیه در رصد منافع خود ابتدا آذربایجان را به مقابله با ارمنستان بر سر قره باغ در ابتدای سال ۲۰۲۱ تحریک کرد و با تسلیح و حمایت مالی و معنوی از این کشور، به‌گونه ای اقدام کردند که آذربایجان نهایتا با تصرف قره باغ پیروزمندانه از جنگ بیرون آمد.

شریفی افزود: بعد از پایان جنگ و ایجاد توافق نامه صلح بین ارمنستان و آذربایجان، مطابق یکی از بندهای توافق نامه مقرر شد به تقاضای آذربایجان برای تردد و تسهیل در عبور و مرور شهروندان آذری و نخجوانی، ارمنستان اجازه این دسترسی در باریکه ۳۵ کیلومتری مرز مشترک بین ایران و ارمنستان و نخجوان را فراهم کند بنابراین این جریان باعث تردد آذربایجانی ها از این باریکه به منطقه نخجوان و در نهایت زمینه ادعای بیشتر آذربایجان بر این باریکه را فراهم کند.

او گفت: از طرفی ایران هم در یک موضع گیری از قبل ارمنستان را به خاطر در اختیار داشتن قراباغ محکوم و آذربایجان را مالک آن مناطق می دانست و دقیقا یک سیاست غیر آینده نگرانه و مبهم را در برابر ارمنستان اتخاذ کرد. روی همین اصل ارمنستانی ها دل خوشی از سیاست های ایران در حمایت از آذربایجان نداشتند. بنابراین کشور آذربایجان با شناخت خود از یخ های قطور روابط ایران و ارمنستان، دامنه انتظارات خود را بیشتر و بیشتر کرد و در یک تقاضای جدید به ارمنستان خواستار معاوضه قره باغ شمالی با استان ارمنی نشین سینک در باریکه ۳۵ کیلومتری متصل به مرز ایران و نخجوان شد.

این دانش آموخته علم سیاست افزود: از طرفی زمینه لازم نیز برای زیاده خواهی اردوغان برای اتصال مناطق موردنظر از طریق مرز ۱۲ کیلومتری مشترک بین نخجوان - ترکیه و نخجوان - آذربایجان و در نهایت دسترسی به شرق سواحل دریای مازندران فراهم می شود که تحقق این سیاست زمینه بیرون راندن ایران از مسیر ترانزیتی ایران- ارمنستان - اروپا را در پی خواهد داشت. این موضوع می تواند باعث انزوای ایران در تبادلات تجاری و کاهش قدرت بازیگری و بین بازیگری ایران در منطقه حساس اوراسیا گردد.

شریفی در خصوص حضور کشورهای ترکیه و پاکستان برای مانور مشترک با آذربایجان توضیح داد: حضور پاکستان و ترکیه به همراهی آذربایجان در مانور منتهی به مرزهای شمال غرب ایران خود زمینه بروز دغدغه های امنیتی بیشتری برای ایران در پی داشته و بنا به مواردی که به آنها اشاره می شود به طور طبیعی برای حوزه های امنیتی - سرزمینی - و فراسرزمینی مورد نظر ایران منجر به افزایش هزینه خواهد شد.

او گفت: اولا بر اساس مفاد کنوانسیون کشورهای حاشیه دریای خزر هیچ کشوری غیر از کشورهای ساحلی حق برگزاری رزمایش مشترک را ندارند و جالب اینجاست که روس ها در این زمینه کاملا سکوت کرده اند. انجام این رزمایش دقیقا نشان دهنده تدوین سناریوها و برنامه های خاصی برای تهدید منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه و یا افزایش بار مالی و امنیتی به ایران جهت دور شدن از منافع مورد نظر در حوزه اوراسیا و مناطق قفقاز شمالی خواهد بود.

شریفی ادامه داد: از طرفی هر دو کشور پاکستان و ترکیه متحدین غرب محسوب شده و این می تواند به حضور بیشتر آمریکا و هم پیمانان آن کشور در شمال مرزهای ایران رسمیت ببخشد و از بعد دیگر ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس معارضه هویتی- تاریخی- فرهنگی داشته و عربستان به عنوان رقیب اصلی در حوزه خلیج فارس برای ایران هزینه های مادی و معنوی زیادی در قالب شعار ایران هراسی ایجاد کرده است. مضافاً اینکه قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و همسویی هویتی- مذهبی در قالب انگاره وهابی - سلفی موجب شده تا ایران در مرزهای مشترک با افغانستان نیز احساس ناامنی و بی دولتی در آن کشور کند.

وی خاطرنشان کرد: در کشور عراق هم چالش های سیاسی پیش رو فراوان و متغیر است و احتمال اینکه یکدفعه سیاست ها در آن کشور دچار تغییر شود فراوان است. در عراق بسیاری از داعشی ها هنوز مستقر و یا در میان مردم عراق پنهان شده اند و این می تواند خطری بالقوه در بیخ گوش عراق و نهایتا ایران باشد.

از او در خصوص نقش و حضور رژیم صهیونیستی در منطقه آذربایجان و همسویی با سیاست های ترکیه پرسیدم. شریفی توضیح داد: به چند دلیل حضور این رژیم برای ایران دردسر ساز و هزینه آور است. رژیم صهیونیستی بعد از توافقات به عمل آمده مربوط به همکاری سیاسی و اقتصادی و امنیتی با تعدادی از کشورهای عرب منطقه، خیال خود را از اینکه چگونه مرزهای مشترک ایران و کشورهای عربی را کنترل و مورد رصد قرار دهد تا حدودی راحت کرده است. این رژیم برای سلطه اطلاعاتی و امنیتی و نظامی بیشتر تحت هر شرایطی خود را از طریق توافق نامه همکاری و اتحاد، به کشور آذربایجان رسانده و در این کشور برنامه های مشترک سیاسی و امنیتی و نظامی و اقتصادی هدفمندی را در دستور کار قرار داده اند.

این پژوهشگر روابط بین الملل افزود: یکی از اهداف رژیم صهیونیستی رصد اطلاعاتی و دسترسی سریع و آسان به مراکز حیاتی و حساس جمهوری اسلامی ایران است که اتحاد رژیم صهیونیستی با آذربایجان این آرزو را برای آن رژیم تحقق بخشیده است. کاملا مبرهن است که آذربایجان نقطه ثقل سه امپراطوری روس، پارس و عثمانی است و حضور صهیونیست ها می تواند در این نقطه کاملا راهبردی تلقی شود. اسرائیلی ها دومین فروشنده سلاح به آذربایجان هستند به گونه ای که صهیونیست ها تا اواخر سال ۲۰۲۰ نزدیک ۶ میلیارد سلاح به آذربایجان فروخته اند. سلاح ها و سامانه های راداری - هدایتی - حمایتی- و پوششی راهبردی و هم چنین پهبادی از جمله مساعدت‌های نظامی و امنیتی به آذربایجان از جانب صهیونیست ها محسوب می شود که می تواند اهداف دوردست را مورد تعقیب، رصد و پایش خود قرار دهد.

وی در خصوص عواقب این ماجراجویی مرزی توسط آذربایجان و سایر بازیگران منطقه ای توضیح داد: نتیجه اینکه فشار حداکثری چند سویه به ایران از جهات مختلف می تواند از نگاه بازیگران ضد ایرانی تبعاتی از قبیل افزایش هزینه های نظامی ایران در برخورد با خطرات پیرامونی، اخلال در ترانزیت و حمل کالا به نقاط مختلف اروپا از طریق مرزهای زمینی، اخلال در نتیجه گیری بهتر ایران از تجارت با کشورهای عضو شانگهای، اخلال در برنامه های توسعه ای جمهوری اسلامی در همه زمینه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، افزایش رو به تزاید کاهش قدرت پول ملی و به تبع آن افزایش تورم در ایران، اخلال در برنامه های و سیاست های عمق استراتژیک ایران در سوریه، لبنان و سواحل مدیترانه، تغییر اجباری بخشی از نگاه ایران از مرزهای رژیم صهیونیستی به همسایگان شمالی، کاهش نفوذ ایران در فرادست های مدیترانه و فراهم شدن زمینه استفاده تمام عیار روسیه از منابع و منافع مورد نظر در آن منطقه را در پی داشته باشد.

شریفی افزود: همچنین می تواند ناتوانی ایران در مقابله با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای، افزایش گسل نارضایتی در بین مردم و حاکمیت، افزایش نارضایتی مردم از سیاست های فرادست ایران در سواحل مدیترانه و کشورهای هدف، افزایش قدرت کشورهای منطقه برای تحدید و تهدید منافع ایران و از همه مهم‌تر گنگ بودن و غیر شفاف بودن سیاست خارجی روسیه در قبال سیاست های ایران را در پی داشته باشد.

شریفی خاطرنشان کرد: ایران لازم است سیاست های معطوف به منافع ملی را هر چه بیشتر در دستور کار سیاست خارجی قرار داده و با رصد مطامع و منافع دشمنان ایران سعی نماید با اتخاذ سیاست های کارآمد، فعال، غیر انفعالی و جریان ساز در قالب اتحادیه های منطقه ای و فرامنطقه ای اجازه بازیگری بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای را برای تهدید منافع مردم ایران ندهد.

کد خبر 18592

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha