پایین کشیدن فیتیله فضای سیاسی و فقر مطالبه گری! / محمدعلی علیان

سرویس کرمانشاه _ نقش مطالبه گری و اهمیت فراوان آن در توسعه عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، دستمایه نگارش یادداشتی از سوی محمدعلی علیان صاحب نظر و فعال اجتماعی و مدنی قرار گرفته که در ادامه می خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ استاندار کرمانشاه در جلسه با معاونین، مشاوران، مدیران کل دفاتر استانداری و فرمانداران و بخشداران استان که بنا به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استانداری کرمانشاه به منظور وحدت، انسجام، وفاق و همراهی بیشتر تیم مدیریتی استان برای تلاش شبانه روزی و حرکت جهادی به منظور اجرایی کردن برنامه های دولت سیزدهم تشکیل شده! اظهار کرد: " در این مدت ۴ سال (دوره مسئولیت ایشان بعنوان استاندار) فیتیله کار سیاسی را پایین کشیدم و گرچه بخشی از سیاسیون ناراحت شدند اما تلاش خود را صرفاً برای خدمت به مردم گذاشتم و به عنوان مدیری عملگرا شبانه روزی کار و تلاش کردم! " ایشان در عین حال در بخش دیگری از سخنانشان در جلسه مذکور اشاره کرد: " تلاش کردم که فقر مطالبه گری را در استان از بین ببرم " ! با توجه به اظهارات استاندار محترم در جلسه ای که ظاهراً به منظور وحدت، انسجام و همدلی بیشتر تیم مدیریتی استان برای اجرای برنامه های دولت سیزدهم توسط مدیر ارشد استان که در دولت دوازدهم منصوب شده است، برگزار شد، ذکر چند نکته در این خصوص قابل تامل به نظر می رسد:

اول اینکه؛ ظاهراً در منظومه فکری استاندار محترم مقوله توسعه، تک ساحتی و تک بُعدی است حال آنکه در اکثر جوامع توسعه یافته، توسعه پایدار و تثبیت یافته چند وجهی و چند بُعدی است و باید شاخص های همه عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به موازات هم بهبود یابد و اتفاقاً توسعه سیاسی و فرهنگی و جلب مشارکت آحاد جامعه در فرآیند توسعه موجب پایداری و مانایی توسعه می گردد. تجربه زیست جوامع مختلف و از جمله تجربه دولت های سازندگی در اوایل دهه هفتاد و دولت موسوم به مهرورزی در اواسط دهه هشتاد شمسی نشان می دهد که با پایین کشیدن فیتیله فعالیت های سیاسی و فرهنگی و به تبع آن از رونق انداختن فضای اظهار نظر و نقد کارشناسی و تضارب آراء و اقناع و مشارکت افکار عمومی توسعه اقتصادی و عمرانی پایداری شکل نخواهد گرفت. در این بین احزاب و تشکل های مدنی و رسانه های مستقل به عنوان واسط میان جامعه و حاکمیت می توانند نقش بسزایی در همراه کردن مردم با تصمیم گیری ها و سیاست گزاری های اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی داشته باشند.

دوم اینکه؛ گویی استاندار محترم راکد کردن فضای سیاسی و عدم توجه به تشکل های سیاسی و مدنی را به عنوان یکی از دستاوردهای دوره مدیریت ۴ ساله خود در استان مطرح می نمایند! اگر ذکر این نکته و برجسته کردن آن توسط ایشان به منظور تطبیق با فضای جدید حاکم بر کشور و ارسال سیگنال و پیام به مدیران ارشد و تصمیم گیر دولت سیزدهم برای استفاده از ظرفیت مدیریتی ایشان باشد، در حوزه تاکتیک های رسانه ای و سیاسی مرسوم دوره گذار به دولت های جدید قابل فهم و تحلیل است اما اگر منظور ایشان پایین کشیدن فیتیله فعالیت سیاسی جهت تمرکز بر حوزه اقتصاد و مسائل معیشتی مردم باشد که شاخص های اقتصاد کلان استان و همچنین رتبه استان در کشور در برخی شاخص ها حکایت دیگری دارد!

در تازه ترین گزارش نرخ شاخص فلاکت استان (مجموع تورم و بیکاری) متاسفانه در رتبه دوم کشور (قبل از هرمزگان) قرار گرفته که خود نشان دهنده وضعیت نامناسب تورم و بیکاری در استان علی رغم تلاش های صورت گرفته، می باشد. همچنین جایگاه بالای استان در برخی آسیب های اجتماعی و نیز گرانی بخش مسکن و تورم اجاره بهاء طی ۳ سال گذشته به روشنی اثبات می کند که دامن زدن به فضای راکد سیاسی و پایین کشیدن فیتیله احزاب و تشکل های مدنی الزاماً موجب بهبود وضعیت اقتصادی نمی شود!

نکته سوم که در اظهارات استاندار محترم جلب نظر می نماید این است که ایشان در بخشی از سخنانشان می فرمایند که: تلاش کردند فقر مطالبه گری را در استان از بین ببرند! یکی از مجاری و کانال های مهم مطالبه گری، احزاب، نهادهای مدنی و رسانه های مستقل هستند. تلاش برای رونق فرهنگ پرسشگری و مطالبه گری و در عین حال پایین کشیدن فیتیله فعالیت های سیاسی و اجتماعی باهم جور درنمی آید مگر اینکه برخی محافل و رسانه های وابسته به دولت و استانداری به فرموده موضوعاتی را مطرح نمایند که طبیعتاً نسبتی با مطالبه گری واقعی و موثر ندارد. البته این نقد متوجه احزاب و جریانات سیاسی هم هست که باید صریح تر مسائل و مشکلاتی را که معطوف به خیر عمومی و منافع و مصالح جامعه بود مطرح می کردند و سیاست ورزی را به پیگیری برخی خواست های جناحی و یا شخصی و تصاحب فلان پُست و جایگاه تقلیل نمی دادند و در کنار آن یک مدل کارآمد و برنامه مشخص را برای طرح و پیگیری مطالبات عمومی دنبال می کردند.

دولت آقای روحانی بویژه دولت دوم آن به دنبال سیاست زدایی محض از عرصه عمومی جامعه بود و بطرز آشکاری نسبت به بدنه اجتماعی حامی خود بی اعتنایی می کرد بالطبع نمایندگان عالی سیاسی ایشان در استان ها هم چنین رویه ای را در پیش گرفتند و نسبت به برنامه های وعده داده شده و مطالبات بدنه اجتماعی حامیان بی توجه بوده و عملا به دنبال جلب رضایت مخالفان و سایر عوامل قدرت بودند و به همین دلیل موجبات سرخوردگی حامیان و کاهش سرمایه اجتماعی بینظیر سال های اولیه دولت روحانی را فراهم آوردند و لذا در مقابل هجمه سازمان یافته مخالفان پرقدرت به تنهاترین دولت چند دهه اخیر بدل شدند که پایان یافتن دوره مسئولیتشان با هیچ گونه واکنشی از سوی طرفداران سابق مواجه نشد و چه بسا برخی از کارگزاران آن دولت برای اتمام کارشان لحظه شماری می کردند!

کد خبر 18612

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha