معتمدیان از نوجوانان نسل اول انقلاب است، او کسی است که توانسته از آزمونهای سخت گزینش هستههای امنیتی سربلند بیرون بیاید و در حکم مدیران ارشد نهادهای حافظ مملکت و نظام کارنامهای قابل قبول و حاکمیت پسند از خود ارائه دهد.
بطور خلاصه و با استناد به همین گزاره میتوان نهاد معتمدیان را سخت توصیف کرد، شخصیتی استوار، قاطع و غیر قابل نفوذ که با تهدیدات و چالشهای امنیتی و نظامی و حتی به گونهای با ابعاد کلان مخاطرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آشنایی کامل دارد، از طرفی حضور نسبتا طولانی این مدیر در استان آذربایجان غربی و در راس یک نهاد، هوشیار، آگاه و همیشه آماده این اشرافیت را به معتمدیان داده است که علاوه بر چالشهای پیدا، سطحی و آماری با مشکلات و بحرانهای زیرپوستی، پنهان و عمیق استان مداقه و بیشتر از هر شهروند بومی درون استانی آشنایی به معنی دقیق کلمه داشته باشد.
علاوه بر هسته سخت و استوار شخصیتی معتمدیان، یک امتیاز منحصر به فرد دیگر در این مدیر اجرایی وجود دارد که در همین ابتداء او را از سایر استانداران دولت سید ابراهیم رئیسی متمایز میکند، سیاست و عملکرد معتمدیان در مدت این چند صباحی که وارد دولت روحانی شده است او را در قواره یک مدیر توانمند، عملگرا و برنامه محور معرفی میکند که در کنار کارهای اجرائی، ابزارهای فساد ستیزی را نیز میشناسد، کاریزما و جدیت این ایرانی کرد تبار کرمانشاهی به گونهای است که از چند ماه پیش و دقیقا از روزی که نام معتمدیان جهت تصدیگری پست استانداری آذربایجان غربی بر سر زبانها افتاد خواب را از چشمان غارتگران سفره رنگین بیتالمال در استان ربود.
او منفرد و منحصر به فرد است چون علیرغم زاویه فکری دولت دوازدهم با اندیشههای آیتالله علم الهدی امام جمعه مشهد، عملکرد او توسط این روحانی اصولگرا تائید شد، سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمات او را ستود و رسانههای دیار سبز رضا متفق از نمایندگان استان خراسان رضوی درخواست کردند تا مانع از رفتن "ارتش یک نفره" شوند.
اما ارتش یک نفره از هیئت دولت سیزدهم رای اعتماد گرفت و بعنوان شانزدهمین استاندار آذربایجان غربی منصوب شد، استانی سهل و ممتنع، سهل از آنجهت که گنجینهای شفاف از تاریخی کهن است با اقوام، نژاد و ادیان متفاوت و در جغرافیایی واقع شده است که با طبیعت و زیباییهای خیره کنندهاش، درحقیقت بازسازی قطعهای گمشده از بهشت موعود بر روی کره خاکی است.
سهل از آنجهت که مردمانی خونگرم، فداکار، رشید، شهیدپرور و زحمتکش دارد که علیرغم محرومیت دل در گرو ایران و انقلاب دارند، مردمانی ساده و نجیب که سی و سه سال بعد از جنگ و در کنار کهکشان ۱۲ هزار ستاره آسمانی دیارشان، هنوز شهادت جریان دارد و علاوه بر این افتخارات، با جان و مال خویشتن سند ابطال دسیسه دشمن بر خاک این سرزمین را رقم زدند.
سهل از آنجهت که مردمانش در کنار هم و با یاری هم از هر قوم و نژاد و دین و رنگ و آئین دست در دست هم به مهر نهاده و به بلندای تاریخ صاحب قرابت شدهاند.
و اما ممتنع؛
آذربایجان غربی در کنار سهل بودن ممتنع نیز هست، وجود جریانهای در اقلیت کامل و با پشتوانه خاص بیگانه، همراه با بزک اسامی فراناسیونالیستی و در قالب سوژههای عوام پسند، هوچیگر، پوپولیست، تمامیت خواه و باندباز، فاسد و قدرت طلب با نیم نگاهی به فراسوی مرزها اصلی ترین چالش این استان است.
این جریان در اقلیت مطلق اگر چه به هیچ عنوان نماینده حنجره آزادی خواه و ستم ستیز مردم آذربایجان غربی نیست، اما دارای انواع رسانه داخلی و خارجی، بلند گو، کانال، سرمایه و تقریبا تمام ابزارهای لازم برای ایجاد تفرقهاندازی قومی و مذهبی، راه اندازی جنگ زرگری، نفرت پراکنی به منظور ارعاب جمعیتی، انکار هویتی و به حاشیه راندن بخش عظیمی از جمعیت استان با تاکید بر حذف مدیران خدوم را در اختیار دارد.
بدون تردید حل جعبه سیاه و پازل ممتنع آذربایجان غربی با توجه به سیاه بازی و نقش عوض کردنهای مستمر متولیان این بازی نیازمند، توان،صلابت، اراده و دانش مدیریت است، و صدالبته مدیریت و مهار این جریان پیچیده و ممتنع را باید به شخصیتی از جنس معتمدان انقلاب سپرد و چه کسی شایستهتر از "معتمدیان."...
نظر شما