به گزارش خبرنگار کردپرس، صحبت کردن در مورد بیماری ایدز همیشه با خط قرمز های همراه بوده است که کار آموزش عمومی و مشارکت همگانی در جلوگیری از این بیماری ویروسی را سخت تر کرده است. اما نقشی که رسانه ها می توانند با به چالش کشیدن و ابهام زدایی از موانع بر سر راه آموزش و اطلاع رسانی در خصوص بیماریی همچون ایدز، ایفا کنند، غیر قابل انکار است.
امروز ١٠ آذر ماه، "روز جهانی مبازره با ایدز" نامگذاری شده است. به همین مناسبت رسانهها میتوانند در این روز، سکوت درباره این بیماری ویروسی را بشکنند و با ایجاد یک محیط حمایتی توانمندساز درباره شیوه های پیشگیری و تغییر رفتارهای پرخطر اطلاع رسانی کنند. اگرچه ممکن است این بحث ها در آغاز مستلزم مبارزه با هنجارها و ارزشهای فراگیر و قالبی در جامعه باشد، اما در نهایت این رسانهها هستند که میتوانند با به چالش کشیدن موانع اجتماعی بر سر راه آگاهسازی این بیماری نسبت به آگاه سازی مردم در این زمینه اقدام کنند.
رسانه ها همچنین میتوانند از برچسبزنی ها و تبعیض ها علیه بیماران مبتلا به اچ آی وی نیز جلوگیری کنند و در قالب محتوای آموزشی به بررسی ابعاد مختلف این بیماری پرداخته و با تهیه گزارش های خبری، فیلم های مستند و اطلاعات به روز درباره اپیدمی ایدز از قبح موضوع کاسته و نسبت به افزایش آگاهی عمومی در خصوص این بیماری اقدام کنند.
مبارزه علیه بیماری اچ آی وی، یک اولویت جمعی و مشترک است و رسانه ها نیز نقش حیاتی و مهمی در مبارزه جهانی علیه این ویروس ایفا می کنند.
نگرش های قالبی و پوست اندازی از آنها به کمک رسانه ها
در ابتدا باید دگرگونی نگرش ها در این زمینه از سوی رسانه ها انجام بگیرد. کورت لوین معتقد است؛ «وقتی که نگرشی در جامعه شکل گرفت ، قاعدتاً تحت تأثیر چند فشار است. یک دسته فشارهایی هستند که قصد دارند نگرش ها را تغییر دهند و دسته دیگر قصد دارند آن را محکم تر جلوه دهند و هر نگرش یک حالت حاد دارد که گاه به دور خود پوسته محکمی می بندد و با آن پوسته محکم می خواهد از خود محافظت کند یعنی در برخورد با نگرش قالبی، اول باید پیوسته آن را شکافت و در این مرحله باید انجمادزدایی صورت بگیرد».
«یعنی در واقع اول چفت و بست ها را گشود و براي گشودن بست ها باید دو کار انجام داد؛ اول اطلاع رسانی و دوم شیوه هاي انحنایی و غیر مستقیم که هر دوی این موارد از رسالت هاي ارتباطات هستند».
از سویی دیگر رسانه به سرعت بر ذهن افراد اثر می گذارند و در این میدان نبرد، رسانه به صورت یک قدرت قوی، می توانند وارد عمل شده و نگرش ها را تغییر بدهند. اما یکی از دشواري هایی که رسانه ها در عمل به ویژه در کشورهاي جهان سوم با آن رو به رو هستند، ابعاد مختلف تغییرات فرهنگی حاکم در آن جامعه است. ممکن است ضربه اول را رسانه ها خیلی خوب وارد کنند اما تغییر نگرش جدید به درستی جایگزین نشود و دوباره احتمال برگشت به نگرش قبلی وجود خواهد داشت.
کورت لوین می گوید: «اینجاست که می خواهیم عملی را انجام بدهیم که با تغییر نگرش هماهنگی و توازن داشته باشد. اگر این کار به درستی انجام گیرد، هر اندازه غیر مستقیم تر باشد احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد بود».
او معتقد است؛ «نگرش ها همیشه حالتی ارتجاعی و برگشت پذیر دارند پس براي اینکه حالت برگشت پذیري کم شود باید به نگرش به وجود آمده چفت و بست زد تا مجدداً به نگرش اول برنگردد . در اینجا نقش رسانه دوباره اهمیت پیدا می کند. رسانه می تواند این کار چفت و بست زدن به نگرش ها را به سرعت و با روال بالا انجام دهد».
از آنجا که نگرش منشأ کلیه رفتارهاي فردي و اجتماعی است به ناچار براي دگرگونی کردن نگرش ابتدا باید آن ها را شناخت و تغییرات احتمالی در آنها را آسیب شناسی کرد.
آموزش ها در این خصوص می تواند از طرق مختلف انجام بگیرد، همچنان که گفته شد آموزش غیرمستقیم بهتر میتواند در تغییر نگرش های قالبی در جامعه عمل کند. از اجرای یک تئاتر یا نمایش خیابانی تا نصب یک بیلبورد تبلیغاتی و آموزش های سلامت محور در مدارس و دانشگاه ها که بسته به گروههای هدف میتوان صورت های مختلف آموزشی را آزمایش کرد تا امر اطلاع رسانی بتواند به عنوان محرکی برای تغییر نگرش ها و ارتقای آگاهی بخشی، مثبت عمل کند.
در خصوص بیماري ایدز و عوامل مؤثر بر آن نیز نقش رسانه هاي ارتباط جمعی در شناخت نگرش های قالبی و ابهام زدایی از آنها حائز اهمیت است. در این راستا وظیفه رسانه ها در زمینه اطلاع رسانی در خصوص بیماری ایدز و موانعی که این اپیدمی جهانی را در برخی از جوامع در هاله ایی از ابهام و تفکرات قالبی قرار داده است، بیش از پیش برجسته می شود تا ضمن تغییر نگرش ها در خصوص این بیماری و حذف سانسورها و خطوط قرمزی که به عنوان مانعی بر سر راه اطلاع رسانی و آموزش سلامت در مورد وجود دارد، اقدام کنند.
انتقاد از عدم توجه به آموزشهای عمومی ایدز و مشارکت ناکافی دستگاههای ذیربط
بر اساس آمار آخرین وضعیت بیماری ایدز در استان آذربایجان غربی تا پایان سال 97، تعداد موارد آلوده به ویروس HIV در استان، 385 نفر بود که از این تعداد ۳۳۵ نفر مرد و۵۰ نفر زن بودند و در همان بازه زمانی نیز ۲۳۴ نفر بر اثر این بیماری فوت کرده اند که 223 مرد و 9 زن مبتلا به ایدز بوده اند.
همچنن بیشترین فراوانی سنی مبتلایان به بیماری ایدز در زنان و مردان در گروه سنی (۴۱ تا ۴۵) سال با 24 درصد در هر دو جنسیت مشاهده شده است و بیشترین گروه سنی درگیر ۲۶ تا ۴۵ سال است که حدود ۶۰ درصد کل مبتلایان را شامل میشود.
به گفته معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی؛ «بیشترین مورد راههای انتقال این بیماری در آذربایجان غربی تا پایان سال 97، از طریق اعتیاد تزریقی بوده است اما شواهد موجود حاکی از تغییر الگوی انتقال به سمت انتقال جنسی است، که بخشی از آن مربوط به مصرف مواد اعتیاد آور جدید است».
دکتر انتظار مهدی؛ با انتقاد از توجه ناکافی به آموزشهای عمومی و مشارکت ناکافی دستگاههای ذیربط در امر آموزش عمومی گفته بود؛ «بیماری ایدز در صورت عدم آموزش های ضروری، تهدیدی جدی برای وقوع موج سوم هم گیری (اچ آی وی) خواهد بود».
او شیوع مصرف روانگردان های صنعتی را هم یکی از چالشهای مهم برنامههای کنترل ایدز به ویژه در جوانان و نوجوانان دانسته و بیان کرده بود: «سوء مصرف مواد و رفتارهای پرخطر جنسی متعاقب مصرف آنها می تواند منجر به افزایش ریسک آلودگی به بیماری ایدز و سایر بیماری های آمیزشی باشد».
انتقال ایدز و تابوهای سد راه رسانه ها
گفته می شود؛ نخستین مورد گزارش شده ابتلا به ایدز در ایران مربوط به سال ۱۳۶۵ و در مورد یک کودک ۶ ساله مبتلا به بیماری هموفیلی است که فرآوردههای خونی آلوده وارداتی از فرانسه را دریافت کرده بود و سرآغاز موج اول این ویروس در ایران بود.
موج دوم همهگیری نیز از اوایل دهه ۷۰ در میان معتادان به مواد مخدر تزریقی و به علت استفاده از سرنگ مشترک شروع شد بهطوری که در مدت کوتاهی، ۸۰ درصد از مبتلایان به اچ. آی. وی را معتادان تزریقی تشکیل میدادند.
در حال حاضر و با توجه به آمارهای ارائه شده از ۶ ماهه اول سال ۱۳۹۹ از سوی وزارت بهداشت و درمان، درمیآبیم که موج سومی از همهگیری این ویروس در راه است و این موج سوم چیزی نیست جز رابطه جنسی محافظت نشده. از همین روی تغییر الگوی انتقال ایدز به سمت انتقال جنسی و وجود تابوهای مختلف در این زمینه کار رسانه را بیش از بیش سخت تر کرده است. اما در این بین رسانه ها می توانند در قالب سواد سلامت؛ محدوده وسیعی از مهارت ها و قابلیت هایی را که مردم براي جستجو ، درك، ارزشیابی و استفاده از مفاهیم سلامت کسب می کنند تا دست به انتخاب هاي آگاهانه بزنند و خطرات سلامتی را کاهش دهند و کیفیت زندگی خود را ارتقا بخشند، عرضه کنند.
این رسانه ها هستند که می توانند شکاف نبود آموزش عمومی از سوی دستگاههای ذیربط را پر کنند و با انتشار دقیق اطلاعات و حقایق علمی در میان جمعیتی گسترده در راستای هوشیار سازی، افزایش دانش و آگاهی بخشی عمل کنند.
حمایت رسانه اي از سلامت می تواند در سطوح مختلف سیاست گذاری، تهیه گزارش هاي خبري و تولید برنامه هاي که افکار عمومی را با موضوعات سلامت مرتبط می سازد، هم انجام بگیرد.
گزارش/ تانیا شعفی
منابع؛
شکیانی، م. ( 1386 ). رسانه ها و برجسته سازي اخبار ایدز در ایلات متحده. فصل نامه پژوهش و سنجش سازمان صدا و سیما. سال 15 ،شماره 49
شریفی، ح. ( 1381 ). اصول روان سنجی و روان آزمایی. چاپ هشتم، تهران: انتشارات رشد.
نظر شما