نظریه مارپیچ سکوت را نخستین بار«الیزابت نوئل نیومن» آلمانی در واکنش به سکوتی همگانی برای هم رنگشدن با سلیقه عام به کار برد. به باورنیومن، هرگاه جمعی از مردم احساس کنند، دیدگاه آنها از نظر فراوانی در اقلیت قرار دارد، با آنکه میدانند اکثریت اشتباه میکنند امّا سکوت را ترجیح میدهند و اینگونه میشود که افکار عمومی به یک نظر و عقیده واحد درباره یک موضوع مهم میرسد.
نیومن بر این اساس، اینگونه نتیجه میگیرد که قدرت رسانهها یا سلیقه عام میتواند عقاید مخالف یا اقلیت را مأیوس کند و آنها را در یک مارپیچ سکوت فرو برد. بنابراین در صورت حاکم شدن مارپیچ سکوت مردمی که احساس اقلیت می کنند تمایلی به ابراز عقایدشان ندارند.
هرچند تحلیل محتوای کامل رسانه و شبکه های اجتماعی «سردشت» شاید نیاز به یک آسیب شناسی جدی، پژوهش میدانی و کیفی داشته باشد.آنچه اشاره می گردد صرفاً نگاه گذرا بر وضع موجود است. اکنون ما شاهد هستیم متأسفانه چه درحوزه رسانه های کلاسیک و سنتی مانند شبکه های محلی رادیو، تلویزیون، مطبوعات محلی و... با عدم فعالیت این رسانه ها در این شهر مواجه هستیم. چه درحوزه رسانه های برخط و شبکه های اجتماعی به غیراز وجود یکی یا دو سایت رسمی نه چندان فعال، و چندپیج و کانال مجازی، به ویژه درحوزه تحلیل و واکاوی جدی و حرفه ای مسایل حوزه عمومی شهری نداریم.
در جهان کنونی اهمیّت، ضرورت، نقش و تأثیرگذاری چشم گیر رسانه ها به ویژه تأثیر بر چشم انداز سبک زندگی در عصری که به عصر اطلاعات و گذر به سوی جامعه شبکه ای شناخته می شود، چنین ترسیم پر نفوذی برکسی پوشیده نیست. همچنین نقش رسانه های محلی در بستر سازی، گسترش و تداوم توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی یک جامعه، اساسی و کلیدی است. با توجه به موارد گفته شده اکنون نگاهی اجمالی به فضای رسانه ای شهرستان سردشت با تأکید بر فضای سایبری موجود خواهیم داشت.
اگر بخواهیم دقیق تر و عینی تر سخن بگوییم باید به چند مورد کارکرد رسانه ای که متأسفانه در سپهر رسانه ای این شهرستان به کژکارکرد تبدیل شده اند اشاره نماییم؛
کارکرد نظارت و اطلاع رسانی یا اتاق خبر گزارش عملکرد نهادها و مسئولان شدن
یکی از کارکردهای رسانه، اطلاع رسانی، آگاهی بخشی و نظارت است. به عبارتی نظارت بر محیط یکی از مهم ترین کارکردهای رسانه است. هرچند نمی توان انتظار داشت که رسانه منعکس کننده اخبار و گزارش اقدامات و عملکرد مسؤولان نباشد امّا آنچه مورد توقع و تأکید برحرفه ای و مستقل بودن است، رسانه به عنوان رکن چهارم دمکراسی و زبان گویای افکار عمومی باید ضمن بازگویی اقدامات، منعکس کننده دغدغدها و مطالبات برحق مردم هم باشد.
آنچه به عنوان کژکارد در این حوزه مشاهده می گردد؛ رسانه های موجود صرفاً نقش برقرارکننده ارتباط یک سویه ناهمسنگ را ایفای می کنند. به عبارتی ما شاهد بازخورد واقعی، دقیق و مستند حاصل اقدامات، برنامه ها و تصمیمات نهادها و مسؤولان بر جامعه هدف و مخاطبانشان نیستیم. این خود می طلبد که رسانه به رسالت تحقیق، تحلیل علّی و تفسیر موضوع های خبری و ارزیابی خود از قضایا به نحواحسن عمل نماید. اگر رسانه نقش شفاف سازی و آگاهی بخشی را به خوبی ایفا نماید، شاهد تغییرمطلوب درنگرش ها و جهان بینی جامعه هدف و به تبع آن تغییر در رفتارها هم خواهیم بود. بنا به وضعیت فعلی دراین زمینه شاهد کم ترین تولیدات مستقل و حرفه ای رسانه های موجود و مدیران به اصطلاح فعال آن ها هستیم.
صرف اکتفا کردن به انعکاس اخبار عملکردها، کپی بی کم و کاست اخبار سایت ها وکانال های دیگررا نمی توان نام ارزنده فعالیت سازنده رسانه ای و نقش ارزنده خبرنگاری و روزنامه نگاری برآن گذاشت.
هرچند تمایل برخی از مدیران و مسؤولان هم در فرصت دهی و بُلد کردن برخی ازکانال ها و اشخاص به عنوان فعالان رسانه ای، خبرنگار و... چون تأیید کننده و منعکس کننده بی چون و چرایی تصمیمات و سیاست ها آن ها هستند همچنین شاید تعیین برخی خط و خطوط سلیقه ای برای رسانه ها درخلق چنین فضای بی تأثیر نبوده است.
کارکرد تبلیغات و سرگرمی یا اغواگری عامیانه
یکی از کارکردهای رسانه ایجاد سرگرمی و نشاط اجتماعی و پرکردن اوقات فراغت مخاطبان با برنامه های مهیج و سرگرم کننده پر محتواست. تبلیغات هم به عنوان یکی از واقعیت ها و نیازها به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شده است. تبلیغات در فضای رسانه ای نیاز به سواد، مهارت و هنر خاص خودش را دارد. متأسفانه در این حوزه هم آنچه می بینیم حجم زیاد تبلیغات بی کیفیت، بی تأثیر، فاقد جذابیت های بصری و فنی و به ویژه نشر در حجم زیاد و افراطی است.
هرچند اقتصاد رسانه یک موضوع جدی است و هر رسانه ای نیاز به تأمین منابع مالی خود را دارد و تبلیغات هم یکی از این منابع است امّا به شرطی که کیفیت، سقف و میزان انتشار آن از استاندارد های لازم خارج نگردد.
گویی فلسفه وجودی بعضی از کانال ها و هدف مدیرانشان در این شهرستان صرفاً تبلیغات و کسب درآمد به هر شیوه و ابزاری است و اطلاع رسانی و ادعای تحقق سایر رسالت های رسانه ای حاشیه و پوششی برای این هدف بوده است.
کارکرد همبستگی اجتماعی و پرهیز از دامن زدن به شایعات و غوغاسالاری
یکی دیگر کارکردهای رسانه نقش داشتن در برقراری ارتباط انسان ها با یکدیگر و هویت بخشی جمعی است. طبق اصول جامعه شناسی ارتباطات، جامعه متشکل از توده های ناهمگون و ناهمسان است.کنش و واکنش رسانه ها هم نقش به سزایی در نزدیک کردن، فهم این ناهمسانی ها و پیوند آن ها به همدیگر دارد. همچنین مقابله با بحران های اجتماعی و تهدید کنندههای ثبات اجتماعی یکی دیگر از رسالت های رسانه ای است. هر چند عدم بی طرفی و سوگیری مطلق رسانه ای دراین حوزه هم شاید ممکن و مورد توقع نباشد امّا کج سلیقگی و خطی عمل نمودن در پوشش برخی از اخبار و قضایا و جانبداری متعصبانه یکی دیگر از معضلات و چالش های رسانه های موجود سردشت است.
اگرچه رونق و توسعه فنآوری های نوین، شبکه های اجتماعی و رسانه های برخط به ویژه پیدایش شهروند خبرنگاران عرصه را بر تک صدایی و انحصارگرایی رسانه های رسمی تنگ نموده است امّا متأسفانه بنا به دلایلی که ذکر گردید باور به تئوری مارپیچ سکوت و ترس از انزوای اجتماعی اقلیت ها درجوامعی مانند سردشت و با خلق فضای رسانه ای موجود توسط برخی از رسانه نماها کارکردهای البته منفی این نظریه هنوزکم رنگ نشده است.
در پایان چند راهکار پیشنهاد می گردد امید است در شکستن این فضای مذکور مفید واقع گردد؛
صاحب نظران و اهل قلم دلسوز و با تجربه به عرصه رسانه ای بیش از پیش ورود کنند؛دانش، مهارت و تجربه خود را به صورت حرفه ای در این حوزه به کار گیرند و انتقال دهند.
علاقه مندان به حوزه رسانه به ویژه صاحبان کانال ها و پیج ها و سایر بسترها با پوشش اطلاع رسانی عمومی در ارتقای کیفیت کار و حرفه ای نمودن هرچه بیشتر رسانه تحت مدیریت خود، بهبود و به روز نمودن توانمندی ها و مهارت های لازم این حوزه کوشا و خستگی ناپذیر باشند.
مسؤولان و مدیران متعهد ضمن بالا بردن آستانه تحمل و سعه صدر در فراهم نمودن هر چه بیشتر بسترهای پوشش رسانه ای و خلق فرصت ها برای افراد توانمند و علاقه مند، یاد آوری می گردد فعالیت رسانه ای شاخص های علمی و خاص خودش را دارد. بنابراین نمی توان با دستور و روتین کاری، شخصی را به عنوان فعال رسانه ای، خبرنگار و... به افکار عمومی قالب نمود. این حوزه شناسنامه و هویت حرفه ای ویژه خود را اقتضا می کند.
شهروندان عزیز و هوشمند! آگاه باشند که نشر هر پیامی در فضای رسانه ای به منزل خیر و حق مطلق و همچنین درست بدون شائبه نیست. بنابراین بدون تأمل، تحقیق و ارزیابی هر پیامی را پذیرش و باور نکنند. این خود مسلتزم بالا بردن مهارت و فهم سواد رسانه ای در عصر کنونی است.
نظر شما