«اقتصاد کشاورزی» و ضرورت درانداختن طرحی نو/ منصور اولی

سرویس ایران- در روزها و ماه های اخیر، موضوع برگشت خوردن برخی محصولات کشاورزی صادراتی ایران از سوی کشورهای مقصد به بهانه بالا بودن میزان سموم و آفات به سر تیتر اخبار رسانه ها تبدیل شده و البته در نبود یک توضیح کارشناسی دقیق و اقناع کننده، نگرانی هایی هم در جامعه مصرف ایرانی پدید آورده است.

جدای از زوایای پیدا و پنهان این اخبار و اینکه چه میزان این برگشت ها به دلایل فنی بوده و چه میزان اهداف سیاسی در پس آن پنهان بوده و نحوه و اهداف رسانه ای شدن این مسئله از سوی رسانه های مختلف داخلی و خارجی در این مدت، یک نکته بسیار مهم در این میان نباید به هیچ وجه از سوی دست اندرکاران حوزه سیاستگذاری کشاورزی از مجلس تا دولت گرفته تا خود کشاورزان و تولیدکنندگان نادیده گرفته شود.

نادیده گرفته شدن این نکته اساسی و رد شدن به روال این سال ها از این مسئله و دلخوش کردن به اینکه بالاخره تب و تاب این خبر در سایه برخی رویدادهای دیگر خواهد خوابید، آسیبی جدی در دراز مدت به طور مزمن به اقتصاد کشاورزی این سامان وارد خواهد آورد.

نکته این است که باید همگان بپذیریم این برگشت ها فنی باشد یا نه، کشاورزی حال حاضر در ایران، نسبت به ممالک پیشرفته گیتی، به شدت سنتی است. هر چند کشاورزان ما در حال حاضر از تراکتور و خاک ورز و ... استفاده می کنند و دیگر کسی برای کاشت بذر از روش های دستی و سنتی استفاده نمی کند و در هیچ جای ایران هم کسی «خیش» به «گاو» نمی بندد، اما باید با خودمان رو راست باشیم و بپذیریم در دنیای پیشرفته امروز این نوع کشاورزی که ما از آن به عنوان «مکانیزه» نام می بریم به شدت قدیمی شده است.

نگاهی به میزان بهره وری در تولید محصولات مختلف کشاورزی از صیفی جات تا محصولات باغی بیندازیم متوحه می شویم که عقب ماندگی کشاورزی ما بیش از آنچه هست که فکرش را می کنیم و به شدت و حتی با قید فوریت با توجه به کاهش دخایر آبی کشور، نیازمند طرحی نو در این عرصه هستیم.

کشاورزی ایرن نیازمند یک نجات بخشی جدی با رویکرد «اقتصاد کشاورزی» است. کشاورزان ما در حال حاضر از نظر تعداد طوری در کشور تقسیم شده اند که نظارت بر کار آنها از عهده سیستم دولتی خارج است. خرده مزارع در ایران چیزی شبیه خرده سوپرمارکت های سطح شهرهاست که هیچ نهادی توان و نیروی کافی بری مدیریت و نظارت بر آنها را ندارد. برای عبور از چنین شرایطی سیاستگذاری منطقی در سطح کلان است که می تواند نجات بخش باشد.

یکی از اضلاع این سیاستگذاری می تواند توسعه کشت گلخانه ای در کشور باشد. بر خلاف تصور عامه مردم، محصولات تولیدی گلخانه ها از هر نظر سالم تر از محصولات غیر گلخانه ای است. چرا که کشت گلخانه ای هم علمی تر است و هم نظارت پذیرتر. از سوی دیگر کشت گلخانه ای مقرون به صرفه و اقنصادی هم هست.

میزان تولید در گلخانه ها در هکتار با سایر انواع تولید محصولات کشاورزی اساسا قابل مقایسه نیست. میزان مصرف آب هم همچنین. کنترل بر کشت و تولید در گلخانه چندین برابر می شود و می توان به صورت علمی میزان استفاده از سموم و کودهای مختلف را هم می توان در گلخانه مدیریت کرد.

یکی از تعاریف ساده توسعه در تئوری های کلان «میزان تسلط بر محیط» است. یعنی هر اجتماعی که بر مقدرات محیط پیرامونی خود بیشتر تسلط دارد، بیشتر توسعه یافته است. با این تعریف می توان توسعه یافتگی در کشاورزی را هم میزان تسلط تولیدکننده بر مقدارات تولید عنوان کرد.

در روش های تولیدی مدرن که تولید گلخانه ای یکی از آنهاست، میزان تسلط کشاورز بر نحوه تولید محصول به میزان چشم گیری افزایش می یابد و می تواند کیفیت و کمیت را در کنترل بگیرد. بنابراین برای رهایی از مشکلات فعلی پیش روی کشاورزی ایران، راهی جز حرکت به سمت تولید مکانیزه - به معنی امروزی آن نه میزان استفاده از تراکتور- نیست.

کشاورزان ما در حال حاضر در نبود کنترل های محیطی و با توجه به کاهش بارندگی ها و نزولات جوی، قاعدتا به سمت استفاده از سموم و کودها ناچار هستند روی بیاورند تا اندکی میزان بهره وری را افزایش دهند. اما در صورتی که باغات و مزارع ما به سمت مکانیزه شدن سوق داده شوند ابزارهای بیشتری در اختیار کشاورزان برای افزایش بهره وری قرار می گیرد و نظارت پذیری این بخش هم افزایش خواهد یافت. در چنین شرایطی است که محصولاتی با کیفیت تر که بتواند از فیلترهای سختگیرانه هم برای ورود به بازارهای جهانی عبور کند تولید خواهد شد و نگرانی های افکار عمومی هم کاهش خواهد یافت.

در هر صورت این جبر زمانه است و دست اندکاران و سیاستگذاران بخش کشاورزی ایران باید بدانند راهی جز تغییر ریل تولید در بخش کشاورزی و حرکت به سمت مدرناسیون این بخش وجود ندارد. زمان هم برای این تغییر ریل بسیار اندک است. وقت تنگ است و باید با فوریت کاری کرد.

اصلاح سیستم ناکارآمد جهاد کشاروزی گام اول

برای شروع این فرآیند نوسازی هم اولین گام باید اصلاح سیستم به شدت بروکراتیک و ناکارآمد وزارت جهاد کشاورزی باشد. این وزارتخانه و خصوصا سازمان های تابعه عریض و طویل آن در استان ها در حال حاضر همچون کمباین های بسیار قدیمی روسی عمل می کنند و با این روش و سیستم کار نمی توان انتظار داشت کشاورزی کشور، همپا با پیشرفت های جهانی حرکت کند.

برنامه های ترویجی این سازمان ها در سراسر کشور همچنان از الگوهای دهه 50 و 60 بهره می برد حتی می توان گفت آن زمان پویاتر هم بوده است. بدنه کارشناسی این سازمان ها به شدت اداری شده و ارتباط آن با مجامع علمی و دانشگاهی به صورت فاجعه باری قطع شده است. برقراری یک ارتباط منطقی بین دانشگاه و جهادکشاورزی پس از اصلاح ساختار به شدت معیوب این وزارتخانه و سازمان های تابعه آن گام دوم است. با سیستم فعلی به هیچ وجه نمی توان به برقراری این ارتباط در عمل امیدوار بود روی کاغذ و با شمردن تعداد همایش ها و سیمنارهای بی خاصیت شاید حتی رتبه های بالا هم برای آن ثبت شود اما نتیجه و آنچه در عمل شاهد هستیم کاملا بر عکس است.

راستی نمایندگان مجلس و سیاستگذران و مدیران ارشد مرتبط، از حال و روز تعاونی های کشاورزی و دامی این کشور خبر دارند؟ ساختار این تعاونی ها را بررسی کرده اند؟ کسی به صورت جدی بررسی کرده است که این ظرفیت عظیم چگونه به شدت هرز رفته است و عملا فقط باری است بر دوش این وزارتخانه عریض و طویل.

بنابراین می توان با قاطعیت گفت تا دیر نشده است باید به فوریت به فکر اصلاح ساختارها بود. کشاورزی و اقتصاد آن وقتی متوجه باشیم که «امنیت غذایی» چه نقش مهمی در مقوله کلی «امنیت» دارد یکی از اولویت دارترین حوزه های کلان اقتصادی است و رها شدن آن به این صورت که شاهدیم، می تواند به پاشنه آشیل توسعه در ایران تبدیل شود.

کد خبر 24200

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha