روز گذشته رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه ارتش سوریه را تهدید کرد که اگر از قلمرو گروه های مخالف تحت حمایت ترکیه در استان ادلب خارج نشود، با اقدام نظامی آنها را وادار به این کار خواهد کرد.
پس از آن که کاروان نظامی ترکیه در ادلب توسط ارتش سوریه هدف قرار گرفت و هشت سرباز ارتش ترکیه کشته شدند، ترکیه نیز در یک اقدام تلافی جویانه به مواضع ارتش سوریه حمله کرد و ادعا کرد ده ها سرباز سوری را در این حمله کشته است. وزیر دفاع ترکیه میزان تلفات سربازان سوری را 76 تن اعلام کرد.
پس از این زد و خورد اردوغان با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از طریق تلفن گفتگو کرد و از او خواست ارتش سوریه را متقاعد کند به مرزهای تعیین شده در توافق نامۀ سوچی، یعنی محدودۀ پیش از پست های نظارتی ارتش ترکیه در مناطق عاری از تنش باز گردد. وی سپس در اظهاراتی دمشق را تهدید کرد که اگر تا پایان ماه میلادی جاری عقب نشینی نکند با نیروی نظامی ارتش سوریه را وادار به عقب نشینی خواهد کرد.
این اظهارات مبسوط اردوغان که در نشست فراکسیون پارلمانی حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) در پارلمان ترکیه ایراد شد، از چند منظر عجیب به نظر می رسند. نخست، رئیس جمهور کشوری که بخش هایی از خاک کشور دیگر را در اشغال خود و متحدانش دارد، برای کشور میزبان خط و نشان می کشد و از آن می خواهد نیروهای نظامی خود را از بخشی از خاک خود خارج کند. گویی چنان که ولید المعلم وزیر امور خارجۀ سوریه یک سال پیش گفت، ترکیه فراموش کرده است که ادلب یک استان سوریه است. دوم، بخش اعظم خاکی که اردوغان ارتش سوریه را برای خروج از آن تهدید می کند در تصرف گروه های اسلام گرای افراطی است که از نظر جامعۀ بین المللی «تروریست» به شمار می آیند. سوم، خون هشت سرباز ارتش ترکیه از خون 76 سرباز سوری رنگین تر است، که اردوغان ادعا می کند انتقام هنوز تمام نشده و ادامه دارد. چهارم، بر اساس سخنان اردوغان، «ترکیه تا ابد در سوریه نمی ماند» اما به این زودی هم از این کشور خارج نمی شود، زیرا به قول او «خون سربازان ترک روی این خاک ریخته شده» و «این آغاز دوران جدیدی برای ترکیه در سوریه» است. پنجم، اردوغان با استناد به توافق نامۀ سوچی از ارتش سوریه می خواهد به مرزهای تعیین شده باز گردد، در حالی که به زعم روسیه و سوریه این کشور خود به هیچ یک از تعهداتش در قالب توافق نامۀ مذکور عمل نکرده است. منطقۀ عاری از سلاح هنوز عملی نشده و تفکیکی که قرار بود میان معارضان مسلح سوری و گروه های تروریستی ایجاد شود، صورت نگرفته است.
در همین حال ارتش سوریه بی توجه به هشدار شدید اللحن اردوغان به پیشروی های خود در استان ادلب ادامه می دهد. روسیه و سوریه که اخیراً از عدم انجام تعهدات ترکیه در چارچوب توافق نامۀ سوچی لب به انتقاد گشوده اند، به نظر می رسد برای حل و فصل بحران ادلب به روش خود مصمم شده اند. شب گذشته منابع خبری از کنترل شهر سراقب در شرق مرکز ادلب توسط ارتش سوریه و عقب نشینی متحدان سوری ترکیه خبر دادند. کنترل این نقطۀ استراتژیک ارتش سوریه را یک گام بزرگ به کنترل مرکز ادلب نزدیک می کند؛ اتفاقی که ترکیه برای ممانعت از آن به هر دری می زند و به نظر نمی رسد به آسانی در مقابل پیشروی های ارتش سوریه به سوی ادلب دست روی دست بگذارد.
اگر اوضاع به همین منوال پیش برود احتمالاً مهلتی که اردوغان به دمشق داده اندکی طولانی است و ادلب از کنترل متحدان ترکیه خارج خواهد شد و شاید اگر راه های دیپلماتیک برای جلوگیری از این رویداد به جایی نرسند، واکنش ترکیه شدید باشد. این کشور به شدت مشغول اعزام نیرو به مرزهای سوریه و داخل خاک سوریه و تقویت حضور نظامی خود در استان ادلب است.
از ظواهر امر چنان بر می آید که روسیه نیز، اگر چه روابط خوب و منافع مشترکی با ترکیه دارد، اما وقع چندانی به اولتیماتوم اردوغان نمی گذارد. کنترل شهر سراقب و همۀ پیشروی های ارتش سوریه در روزهای اخیر، که خشم آنکارا را بر انگیخته است، با حمایت جنگنده های روسی محقق شده است. پوتین تقریباً مطمئن است که اردوغان با ارتش تحت حمایت روسیه وارد جنگی رسمی نخواهد شد و رویارویی دو ارتش در حد زد و خورد هایی خواهد بود که در سال های اخیر گاه و بیگاه روی داده و گسترۀ چندانی نداشته است.
با وجود این، این بار موضوع برای ترکیه متفاوت است. از یک سو سیل آوارگان یک بار دیگر مرزهای ترکیه و اقتصاد این کشور را تهدید می کند و از سوی دیگر، به دلایل بسیار، که جای طرح آنها در این یادداشت نیست، ترکیه خواهان پایان بحران ادلب، دست کم تا پیش از تعیین تکلیف قانون اساسی جدید سوریه نیست. پایان بحران ادلب در این مقطع به معنای از دست رفتن نفوذ و تأثیر ترکیه در حال و آیندۀ سوریه است. رئیس جمهور پیش بینی ناپذیر ترکیه استعداد آن را دارد که با یک اقدام غیر منتظره منطقه و جهان را غافلگیر کند.
نویسنده: بیستون عباسی
نظر شما