به گزارش خبرگزاری کردپرس، در 23 بهمن ماه 65 بازیکنان دو تیم فوتبال ایلام و چوار در زمین خاکی این منطقه به همراه تعدادی از تماشاچیان و علاقه مندان به فوتبال در حالی در گرماگرم روزهای زمستانی جنگ در این منطقه مرزی سرگرم دلخوشی های ورزشی خود بودند که ناگهان در چشم به هم زدنی این دلخوشی های فوتبالی رنگ خون گرفته و این مسابقه ورزشی فوتبال توسط جنگنده های عراقی به خاک و خون کشیده شده و تعدادی از بازکنان این دو تیم و همچنین تماشاچیان مسابقه به شهادت رسیده و یا زخمی شدند.
عباس خداویسی اهل منطقه چوار ایلام که اتفاقا چند روز پیش پس از 30 سال خدمت امدادگری در کمیته امداد همین بخش چوار ایلام بازنشست شده است یکی از بازیکنان این مسابقه به یادماندنی و دردناک ورزشی و در واقع از شاهدان عینی این حادثه تلخ ورزشی بوده که هنوز هم بعد از 33 سال از گذشت این جنایت نتوانسته است جزئیات تلخ این حادثه را به فراموشی بسپارد.
خبرگزاری کردپرس به مناسبت این حادثه تلخ ورزشی گفتگویی را با وی انجام داده که در پی می آید:
زمان حادثه بمباران زمین فوتبال چوار ایلام شما چند سال داشتید و در کدام یک از آن دو تیم حضور داشتید؟
من متولد سال 44هستم و در زمان حادثه بمباران زمین فوتبال چوار حدودا 21 سال داشتم و بخاطر اینکه ساکن بخش چوار هستم عضو تیم منتخب چوار بودم.
با توجه به اینکه در آن سال و آن روزهای جنگ استان ایلام همواره در معرض تهاجمات دشمن بود و مردم نیز به همین خاطر شرایط سختی را می گذراندند بازی فوتبال شما در این نقطه مرزی چه معنایی داشت؟
باید بگویم درست است که ما آن روزها در شرایط سخت جنگی بودیم و استان ایلام نیز بخاطر مرزی بودن بصورت مستقیم درگیر جنگ بود اما مردم ایلام به نوعی با جنگ خو گرفته بودند و همه آن شرایط جنگی برایشان عادی بود و سرگرم زندگی روزمره خود بودند.
از لحاظ دیگر در آن سال نمی دانم به چه دلایلی اما تب فوتبال و هیجانات فوتبالی در همه جای کشور وجود داشت در ایلام هم انگار نه انگار جنگی در بیخ گوش مان بود و ما هم با هیجان تمام هر روز بازی فوتبال یکی از سرگرمی هایمان بود و زمین فوتبال چوار هم تنها جایی بود که مردم این بخش در آنجا سرگرم بازی بودند. جالب اینکه بازی های فوتبال ما در این شهر علاقه مندان زیادی هم داشت و در هر بازی تعداد زیادی از مردم برای تماشا آنجا حاضر بودند.
یعنی در واقع آن بازی فوتبال یک رویداد معمولی در آن موقع از سال بود؟
بله کاملا درست است البته این نکته را اضافه کنم که آن مسابقه به ابتکار مرحوم هزاوه مربی تیم چوار صورت گرفت و هدف از برگزاری آن هم این بود که در آن موقع که حوادث جنگ و حملات دشمن شدت گرفته بود مردم با دیدن چنین مسابقاتی روحیه خود را در اثر جنگ از دست ندهند و شاید هم اینکه می خواستند به دشمن به نوعی دهن کجی کنند.
از لحظات وقوع این حادثه چه صحنه هایی را به خاطر دارید؟
آن روز ما مثل همیشه با خیال راحت سرگرم بازی مان بودیم . نمی دانم دقیقا به چه دلیل اما آن بازی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار بود و چون در قالب برگزاری یک مسابقه بود از همان ابتدا مشخص بود که هر یک از دو تیم به قصد پیروزی به میدان آمده بودند.
همان ابتدا بازی با حملات پی در پی تیم جوانان ایلام به سمت دروازه تیم ما آغاز شد. تیم جوانان ایلام در نیمه اول توان و برتری خود را نشان دادند و توانستند نیمه اول بازی را با نتیجه 2 بر صفر به سود خود تمام کنند. نیمه دوم باز هم حملات تیم جوانان ایلام ادامه پیدا کرد. دقایقی که از نیمه اول گذشته بود یک جنگنده عراقی در آسمان ظاهر شد که چرخی زد و از آنجا دور شد فکر کنم هواپیمای شناسایی بود. البته آن روزها چنین صحنه هایی برای ما مردمان مرز نشین عادی بود. در همین دقایل ابتدایی نیمه دوم ، تیم ما توانست یکی از گل های خورده نیمه اول را جبران کند. در این صحنه حسین هزاوه با یک شوت سرکش و از راه دور گلی را وارد دروازه تیم جوانان ایلام کرد و نتیجه بازی 2-1 شد.
شما در چه پستی در تیم چوار بازی می کردید و زمانی که زمین بمباران شد دقیقاً مشغول چه کاری بودید؟
من در پست هافبک میانی تیم چوار بازی می کردم. فکر می کنم بازی به دقیقه 55 نزدیک شده بود که بازیکنان تیم منتخب جوانان ایلام برای زدن یک کرنر در زمین تیم چوار اردو زده بودند که ناگهان و بلافاصله پس از غرشهای یکی از جنگنده های عراقی لحظه ای قصد فرار کردم و یادم هست از کنار میله دروازه رد شدم ، ناگهان صدای انفجار مهیب و ترسناکی به گوش رسید و همه جا پر از گردو غبار شد. همزمان صدای فریاد و شیون در جای جای زمین شنیده می شد اما گردو غبار به پا خاسته از زمین در حدی بود که چند متر آنطرف تر به سختی قابل دیدن بود.
صدای غرش هواپیما که از بین رفت من بلافاصله به میانه میدان بازی برگشتم اما صحنه هایی دیدم که هیچگاه تا پایان عمرم آنها را فراموش نخواهم کرد. جای جای زمین صحنه های بسیار وحشتناکی را می دیدم. بجز من افرادی که کنار زمین آسیب ندیده بودند برای کمک وارد زمین مسابقه شدند. مردم اطراف هم که متوجه صداهای انفجاراین حادثه دردناک شده بودند بلافاصله دوان دوان به سوی زمین مسابقه شتافتند.
جسدهای تکه تکه شده و فریادهای مجروحین لرزه بر تنم انداخته بود و واقعاً وحشت کرده بودم . وحشتناک ترین تصویری که در آن لحظات دیدم جسد محمد کمالوند از بازیکنان تیم چوار بود که سرش از تن جدا شده بود و...
در این حادثه چه تعداد کشته و زخمی شده بودند؟
در آن حمله در مجموع 15 نفر شهید شد که 9 نفر بازیکن بودند، به همراه داور مسابقه و 5 نفر از تماشاچیان. تعداد زخمی های این حملات هم زیاد بود که آمار دقیق آنها در ذهنم نیست.
خودتان در این حادثه و حمله هوایی آسیب ندیدید؟
من خودم از شدت انفجار موجی شده بودم و تا چند روز نتوانستم به وضعیت عادی برگردم. علاوه بر اینکه دچار موج گرفتگی شدید شده بودم از ناحیه کشاله ران نیز ترکش خورده بودم. با این حال به همراه دیگر مردمی که به کمک مجروحین آمده بودند من هم در حمل و انتقال مجروحین از زمین مسابقه به درمانگاه مشارکت می کردم. یادم هست یکی از مجروحین این بمباران به نام علی قیطاسی را من به داخل آمبولانس حمل کردم. آن آمبولانس هم حدود نیم ساعتی طول کشیده بود که از ایلام به محل حادثه بیاید.
این شخص را الان می شناسید؟ در حال حاضر کجا زندگی می کند و چکاره است؟
آره علی قیطاسی در این حادثه به شدت مجروح شده بود و هم اکنون یک جانباز 70 درصد است . وی کارمند بانک تجارت بود و الان هم بازنشسته شده است.
در سالهای اخیر گامهایی برای معرفی این حادثه تلخ ورزشی در سطح کشور برداشته شده است آیا به نظرتان اقدام کافی در این زمینه صورت گرفته است؟
همانطور که اشاره کردید چند سالی است که به همت تعدادی از فعالان اجتماعی استان ایلام و با همکاری مسئولان اقداماتی در زمینه معرفی هرچه بیشتر این حادثه باید بگم بسیارناگوار ورزشی صورت گرفته است. در این زمینه در سطح ملی چند رویداد ورزشی و فوتبالی به معرفی این حادثه پرداخته شد و تیمهای ورزشی بزرگ کشور که البته خودشان قبلا از عمق فاجعه چنین حادثه ای آگاهی نداشتنداز جمله تیمهای فوتبال پرسپولیس و استقلال این رویدار را گرامی داشتند. امسال نیز در جام جهانی روسیه نیز اقداماتی در معرفی این حادثه در سطح جهانی صورت گرفت. در بعد هنری نیز امسال شاهد اکران عمومی فیلم سینمایی مستطیل قرمز در این زمینه بودیم که همه اینها اقدامات بسیار ارزشمندی در معرفی این حادثه بوده اند اما به نظرم هنوز هم ابعاد فاجعه بار و منحصر به فرد این حادثه آنچنان که شایسته آن است بطور کامل معرفی نشده است که امیدوارم در اینده بیشتر در این زمینه کار شود.
آخرین گفته تان در خصوص این حادثه؟
بمباران زمین فوتبال چوار ایلام علاوه بر اینکه یکی از وحشتناک ترین اتفاقات جنگ هشت ساله ایران و عراق بود یکی از دردناک ترین حوادث ورزشی جهان بوده و فکر نکنم در دنیای ورزش حادثه ای به تلخی و دردناکی آن وجود داشته باشد.
مطمئن هستم خلبانی که این جنایت جنگی را انجام داده بخاطر اینکه به انتخاب خودش این مردم بیگناه و دور از صحنه جنگ را به خاک و خون کشیده است زندگی آرامی را تا حالا نداشته است و قطعاً اگر هنوز هم زنده مانده باشد در عذابی دردناک و وجدانی معذب زندگی اش را سپری می کند.
اما اکنون خوشحال هستم که حداقل مردم ایران چند سالی است که از وقوع چنین جنایتی آگاه شده اند و هر ساله هرچند مختصر سالگرد این حادثه تلخ فوتبالی گرامی داشته می شود.
گفتگو: حشمت اله کرمی نژاد
نظر شما