به گزارش خبرگزاری کردپرس، در استان ایلام هم همانند دیگر نقاط زاگرس وضعیت جنگلهای بلوط در خوشبینانه ترین شکل ممکن در وضعیت بحرانی قرار دارند و هر ساله در کمال حسرت و تأسف هزاران اصل درخت بلوط و گونه های دیگر و نیز صدها هکتار جنگل در مقابل دیدگان همگان به دلایل مختلف از بین می روند .
از لحاظ دیگر برنامه هایی که برای احیای این جنگلها توسط برخی سازمانها وجود دارد بخاطر سرعت وحشتناک تخریب و ویرانی این جنگل ها، متوازن با میزان نابودی این جنگلها نیست و سرعت برنامه های احیاء و جنگل کاری در مقابل میزان تخریب و جنگل زدایی بسیار ناچیز و محدود است .
در چنین شرایطی،هستند برخی افراد که با احساس مسئولیت در برابر محیط زیست و احیای جنگلهای زاگرس دست به کار شده و با امکانات محدودی که در اختیار خود دارند برای احیای بخشی از جنگلهای زاگرس در استان ایلام به پا خواسته و در اوج گمنامی سهمی هر چند اندک در این وظیفه ملی و انسانی را به دوش گرفته اند.
کمال پاکیزه فعال زیست محیطی و اهل بخش هندمینی در شهرستان بدره استان ایلام است که هر ساله چند صد نهال بلوط در حیاط خانه خود تولید کرده و پس از آن و بعد از قد کشیدن این نهال ها آنها را در دل طبیعت می کارد.
خبرگزاری کردپرس به مناسبت هفته درختکاری برای آگاهی از اقدامات این فعال زیست محیطی و نظرات و پیشنهادات وی در خصوص محافظت از طبیعت با وی گفتگویی انجام داده که در پی می آید:
به عنوان نخستین سوال دوست دارم احساستان را نسبت به طبیعت و محیط زیست این دیار و نقشی که این طبیعت در زندگی ما دارد بیان فرمایید؟
قرنهاست آدمی در دل طبیعت باصفای این دیار و در سایه شاخساران درختان کهنسال و افسانه ای از شدت گرما و تابش خورشید در امان مانده و از میوههای رنگارنگ و شیرینشان بهره مند می شوند. آوای پرندگان که در لابلای شاخسارشان مأوا گزیدهاند، روح و جانش را صفا بخشیده و قلب وی را مملو از خوشی و شادابی نموده است. در دل زمستان سرد نیز بار دیگر به مدد هیمهای که از تنه درختان فراهم آورده و آتشی که از آن افروخته سرما و یخبندان را تاب آورده و با آنها دست و پنجه نرم کرده است و بار دیگر این شکوفههای زیبای درختانند که به او نوید فرا رسیدن بهاری دلانگیز را میدهند. به این ترتیب بهرهمندیهایی که از درختان عاید بشر میگردد بیشمار است و اگر درختان را از بهترین نعمات الهی بدانیم، سخنی به گزاف نگفتهایم. امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش مهمتری در زندگی بشر ایفا میکنند، از سویی دیگر مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب میشود. در چنین شرایطی مساله درخت و درختکاری راهحلی مناسب برای مبارزه با آلودگی به شمار میآید.
چطور شد که به فکر کاشت درخت بلوط در خانه و حفاظت از طبیعت افتادید؟
بنده در سال 1396 به لطف خداوند صاحب فرزندی شدم که به همراه همسرم تصمیم گرفتیم به شکرانه این نعمت بزرگ، نذری را ادا کنیم و بر آن شدیم که در حفاظت و حمایت از محیط زیست، با کاشت درخت بلوط که بومی این منطقه می باشد در واقع بهترین هدیه را اول به فرزند خودمان داده باشیم و در وهله دوم علاوه بر ثواب اخروی .کمکی به احیای جنگلهای بلوط منطقه نیز کرده باشیم که در حال نابودی اند. ما البته قصد داریم تا زمانی که تاب و توان اینکار را داشته باشیم هر ساله به کاشت درخت ادامه دهیم. بنا براین در همان سال و قبل از تولد بچه با تهیه خاک و کود مناسب و بذر بلوط اقدام به کاشت 300 اصله نهال در حیاط منزل خودمان کردیم.
جالبترین اتفاق در این زمینه این است که جوانه زدن بذرها همزمان شد با تولد بچه و این شیرینی تولد فرزند را برای ما چندین برابر کرد.
بعد از تولید نهال در خانه و رشد آنها چه برنامه هایی برای کاشت این نهال ها دارید؟
مهم ترین اقدام پس از تولید نهال، کاشت آنها در طبیعت است بنابر این بعد از رشد نهالها حالا نوبت به انتقال آنها به دامان طبیعت و شروع زندگی جدید رسیده بود و باید آنها را در بهترین مکان کاشت. با توجه به اینکه سازمان منابع طبیعی در سالهای اخیر برای کاشت درخت و جنگل کاری در یکی از کوهستانهای این مناطق واقع در بخش هندمینی اقدام به چاله کنی کرده است و تقریبا بخشی از این مناطق در قرق بوده و تحت حفاظت منابع طبیعی می باشد ما هم در همان جا اقدام به کاشت این نهال ها کرده ایم و هر از گاهی وقتی از آنها سرکشی میکنم و می بینم که رشد کرده اند خیلی خوشحال می شوم.
شما چه مدت است این کار را انجام می دهید؟
امسال سومین سال است که این برنامه را اجرایی می کنیم. اولین مرحله تولید نهال ما سال 6 بود که نهال های تولید شده را سال 7 در طبیعت کاشتیم و امسال هم نهال هایی را که سال 97 تولید کرده ایم در طبیعت می کاریم و این روند را به امید خدا هر ساله ادامه میدیم. امسال هم که در دیماه 98 هستیم باز هم تعداد 300 عدد نهال در حیاط خانه داریم و انشاا... در زمان مناسب آنها را در دل طبیعت می کاریم.
انگیزه و هدف شما از اینکار چی بوده و چطور شد به این سمت رفتی؟
مثلی هست که می گوید: دیگران کاشتند و ما خوردیم ما میکاریم تا آیندگان بخورند .همین که سالیانه حتی یک سوم این نهالها به درخت تبدیل شوند و در آینه فرزند من و دیگر فرزندان این مرز و بوم و یا نوادگان ما در زیر سایه این درختان نشسته و بچه هابشان بر روی تابی که از شاخه درخت آویزان شده در حال تاب بازی باشند و از شاخ و برگ همین درخت برای نوشت افزار بچه ها استفاده بشه و خیلی موارد دیگر باعث دلگرمی من و همه دوستداران طبیعت است این حداقل فایده کاری است که ما داریم انجام می دهیم.
در این چند سال حدودا چه تعداد درخت کاشتی و برنامه ات برای حال و آینده چیه؟ و اینکار در کل چه سختی ها و زحماتی دارد؟ و در مقابل چه اندازه لذت بخش است؟
همان نطوری که عرض کردم در دو سال گذشته تعداد 600 نهال را در خانه نگهداری کردیم که تعداد کمی از اینها بعلت نامرغوب بودن بذر و یا علل دیگر رشد نکردن و بقیه خوشبختانه رشد و نمو کرده و توانستیم آنها را در طبیعت کاشت کنیم. در مورد سختیها باید عرض کنم در کل من در هر مرحله دو روز را جهت تهیه خاک و کود و کاشت بذرها در گلدانهای پلاستیکی یکبار مصرف وقت صرف کردم و نهالها در گوشه ای از حیاط خونه بدون هیچ مزاحمتی قرار داشتند و فقط هر چند روز یکبار آنها را آبیاری کرده و تا زمان انتقال آنها به طبیعت که با حضور همه خانواده بوده و کاری دسته جمعی و لذت بخش است این روند را ادامه می دهیم. در کل از نظر بنده این کا زحمت آنچنانی نداشته و بر عکس خیلی هم دلچسب بوده است و بسیاری از مردم به راحتی می توانند اینکار را در خانه های خود انجام دهند که من پیشنهادم اینه که با توجه به تخریب هایی که در محیط زیست اطرافمان صورت می گیرد مردم و دوست داران طبیعت به این سمت بروند و هر یک سهمی در این زمینه داشته باشند.
در این زمینه آیا از افراد و یا ادارات متولی کمک گرفتی؟
من به شخصه برای دل خودم اینکار را انجام میدهم و ترجیح میدهم که از شخص یا نهاد خاصی کمک نگیرم و بهتر است که من و امسال من که برای علایق شخصی یا بر حسب وظیفه دینی و انسانی که داریم کمک حال سازمان مراتع و جنگلها که متولی اینکار هست باشیم و البته سازمان مربوطه هم باید با توجه به تجربه و تخصصی که دارن از هرگونه مشاوره و همفکری کوتاهی نکنند و امکاناتی که در این زمینه دارند را در اختیار امثال بنده قرار دهند و در کل برنامه هایی برای مردم داشته باشند و مردم را هم تشویق به این کار بکنند و هم بهشون امکانات بدهند.
به نظر شما وضعیت جنگلها، طبیعت و محیط زیست استان ایلام به چه شکلی است و چقدر نگران کننده است و چه آینده ای در انتظارشان است؟
متاسفانه با توجه به اینکه در سالهای نه چندان دور سوخت غالب مردم این منطقه هیزم بوده و همچنین صنعت دامپروری و طرحهای دامداری به شکلی وحشتناک و بدون مطالعه صورت گرفته و توسعه پیدا کرده که اینکار باعث رشد بی اندازه و وحشتناک تعداد دام در استان بوده و این خود باعث چرای بی رویه و به دنبال آن تخریب جنگل و نبود زادآوری درختها شده و همچنین صنعتی شدن جوامع و ساخت و سازهای سریع و غیر اصولی در دل جنگلها . ساخت راه ها و جاده ارتباطی و خطوط انتقال انرژی و زمین خواری و در سالهای اخیر ورود ریزگردها به کشور همگی باعث تخریب هر چه سریعتر جنگلها شده و در مقابل آبخیزداری و احیای جنگل خیلی ناچیز بوده و این زنگ خطری برای آیندگان و نیز جنگلهای زاگرس و دیگر نقاط کشور است.
کار کرد ادارات و سازمانهای متولی در این زمینه و توسعه و حفاظت از جنگلها تا چه حد رضایت بخش است و پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
با ورود نفت سفید و سپس برق و همچنین گاز طبیعی به منازل مردم به طور قابل ملاحظه ای از تخریب جنگل های بلوط توسط مردم عادی کاسته شد و شاید بیشترین عملکرد سازمان جنگلها و منابع طبیعی تمرکز بر روی پروژه های بزرگ عمرانی که از دل جنگلها میگذرند و زمین خواری و غیره است که از نظر اینجانب عملکرد آنچنانی نداشته و تا حدودی در حوضه آبخیزداری قدمهای برداشته شده است .
به نظر شما بیشترین خساراتی که در استان ایلام به طبیعت و جنگلها وارد می شود از چه طریقی است؟
با توجه به توسعه صنعت دامپروری و افزایش تعداد دامها و کمبود مراتع و چراگاها انتظار میرود که سازمانهای مربوطه بطور مستقیم در نوبت بندی و زمان بندی چرای دامها در مراتع دخالت نموده و مانع از چرای بی رویه در بعضی از مناطق شوند که باعث سست شدن زمین و جاری شدن سیلاب میگردد و در نقطه مقابل نیز بعضی از مراتع هر ساله بکر مانده و همین علوفه های خشک تلنبار شده مانند انبار باروت در فصول گرم سال با کوچکترین جرقه ای منجر به آتش سوزی های مهیب شده و خسارتی بیشتر از هر چیز دیگر دارد که با تشویق دامداران به چرای کم در تمامی نواحی باعث حفظ تعادل می شود که متاسفانه در این مورد نیز سازمان های مربوطه قدمی برنداشته اند. شاید این نکته خنده دار و مضحک باشد ولی با توجه به اینکه اکنون در تمامی نواحی استان مردم از گاز طبیعی برخوردار هستند ولی به خاطر ذائقه مردم در خوردن کباب ذغالی و همچنین نان ساجی هنوز جنگلهای ما از این ناحیه ضربه میخورند و این نیز شاید از وظایف سازمانهای مربوطه باشد که درساخت صنایعی که مرتبط می باشند مانند نان پزها و کباب پزهای گازی نظارت داشته و اگر کیفیت را در اینجور صنایع بالا ببرند و با اینکار مردم را به سمت و سوی استفاده از وسایل صنعتی سوق دهند می شود جلوی خسارات بیشتر به طبیعت را گرفت.
آخرین نکته؟
آخرین نکته ای که می خواهم بگویم مربوط به کمبود امکانات در محافظت از طبیعت است که شامل ماشین آلات و دستگاههای جلوگیری از سرایت آتش سوزی و برنشاندن آتش و نیز کمبود نیروی انسانی در فصول گرم سال برای مبارزه با آتش سوزی ها در جنگلهای این مناطق است که امیدوارم برای نین اقداماتی و همچنین برنامه هایی برای سرعت بخشیدن به توسعه جنگل و درختکاری به صورت اساسی چاره اندیشی شود.
گفتگو: حشمت اله کرمی نژاد
نظر شما