مدح حضرت علی(ع) در شعر شاعران کُرد

سرویس کردستان- در ادبیات ما زيباترين سخنان منظوم آن است که‌ با الهام از آيات کلام الله‌، احاديث نبوي، آموزه‌هاي ديني، عرفان اسلامي و زندگاني و سيره‌ي پيامبر گرامي اسلام (ص) و خاندان مطهّرش سروده‌شده است. چنان که ‌در برگ برگ ادبيات اين سرزمين مي‌توان رد اين طرز تفکر را احساس نمود.

گلستان ادب کردي آراسته‌ به گل‌هاي رنگارنگي است که ‌از اين دريا سيراب شده است. شاعران اهل سنت، همواره ديوان اشعار خود را با مدح پيامبر اسلام (ص) و خاندان مکرمش آغاز کرده‌‎اند و در ميان اشعار ايشان گاه ‌شاه ‌بيت هايي را مي توان مشاهده نمود که هر خواننده‎ای را به شگفتی وامی دارد. در این میان مدح و رثای حضرت علی(ع) جایگاه ویژه‎ای دارد. شاعران کرد صدها بیت شعر در مدح و ستایش شخصیت والای آن حضرت سروده اند.

بي گمان اين گونه اشعار به حدي است که‌گردآوري و بررسی آن ها در قالب مقاله ای مختصر نمي گنجد؛ اما آنچه در اين مقاله می‎آید برگ سبزي است که‌ تقديم شما سروران علاقه مند مي شود.

بررسی اشعار شاعران کُرد

در یک تقسیم بندی کلی، اشعاری را که شاعران کرد در مدح و رثای حضرت علی (ع) سروده اند می‎توان به دو دسته تقسیم کرد: نخست اشعاری که شاعران کرد به انگیزه های مختلف سروده اند و در آن به دلایلی از آن حضرت نام برده اند و دوم اشعاری که به طور اخص در مدح و رثای ایشان سروده‎اند. لذا در این مقاله ابیاتی از هردو نوع شعر شاعران کرد را به عنوان نمونه می آوریم و به طور مختصر بررسی می کنیم.

الف-نمونه‎ی اشعاری که شاعران در آن به طور غیر مستقیم به اهل بیت پیامبر(ص) اشاره کرده اند.

مرحوم سيد محمد طاهر سيد زاده‌هاشمي(1290 – 1382ه.ش ) از علما و شعرای معاصر نیز در یکی از ابیات شیوایش چنین از حضرت علی(ع) یاد کرده است:

«له‌کوث وه‌ک تؤ که‌سث سه‌رمه‌ستي باده‌ي نوور و ته‌و حيده

به ده‌ستي مورته‌زا حه‌وجار، له‌کاسي موسته‌فا ذه‌حمث»

کی کسی مانند تو سرمست باده ی نور و توحید است، (خدایا) به دست مرتضی(مولا علی(ع) ) هفت بار از جام مصطفی (ص) رحمی. وی در این بیت جام را استعاره آورده برای رحم و مروت پیامبر اکرم(ص) و نیز از مجاز ظرف و مظروف استفاده کرده است، یعنی جام را آورده اما از آن محتوای جام را اراده کرده است.

ايل بيگي جاف ( 898- 961 ه.ق) صوفی بلند آوازه ی کرد نیز در پيشگويي های مشهورش که به لهجه‌ي گوران است، ‌ این چنین در مورد مولا علي (ع) سخن رانده است:

«عه‌لي له‌غه‌يب په‌يدا ده‌بث

دولدول بؤ شةذ شه‌يدا ده‌بث

مونکير خوارو ذيسوا ده‌بث

ديسان جيهان ئاوا ده‌بث

هه‌روا بووه‌و هه‌روا ده‌ب»

یعنی: علی از غیب پیدا می شود، دلدل شیدای جنگ می شود. منکر خوار و رسوا خواهد شد. دوباره جهان آباد خواهد شد، چنین بوده و چنین خواهد شد.

مولانا خالد نقشبندی (1193- 1242 ه.ق) عارف نام آشنای کرد نیز در سفر به هندوستان هنگام عبور از مشهد مبارک امام رضا (ع) در مدح مقام و مرتبت امام رضا (ع) قصیده‎ای به زبان فارسی سروده است که با اشعار بلند شاعران پارسی گوی پهلو به پهلو می زند. وی در این قصیده در چند بیت از پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) و حضر فاطمه رهرا نام می‎برد.

«سرو سهي ز گلشن سلطان انبياست

نو باده‌ي حديقه‌ي زهرا و حيدر است

بتوان شنيد بوي «محمد» زتربتش

مشتق بلي دليل به معني مصدر است»

وی در این شعر زیبا از پیامبر اکرم (ص) با عنوان «شاه مسند لولاک»، از پیامبران اوالعزم با عنوان «شهان اولوالعزم» و از حضرت علی(ع) با عنوان آنکه «بابي ز دفتر هنرش فتح دروازه ی خيبر است»، یادکرده است و می‎گوید:

«جانا به شاه ‌ مسند لولاک کز شرف

برتارک شهان اولوالعزم افسر است

ديگر به حق آن که ‌بر اوراق روزگار

بابي ز دفتر هنرش باب خيبر است»

ب- نمونه‎ ی اشعاری که شاعران کرد به طور مستقیم در مدح و رثای حضرت علی(ع) سروده اند.

همچنان که در بخش اول اشاره کردیم، دسته ی دوم اشعاری است که شاعران کرد به شکل مستقیم در مدح و حضرت علی (ع) سروده اند. با بررسی شعر شاعران کرد در می یابیم که شاعران برجسته ای چون: نالی، مه حوی، مولاناخالد نقشبندی، حافی، مولوی، غریق، بیخود، شارق هرسینی، ملا پریشان دینوری، غلام رضا خان ارکوازی، سیف القضات، ملا احمد خاکی، ترکه میر، حه مدی، جوهری، مینه جاف، دبیر، منوچهر خان کولیوند، ملا احمد نودشه ای، حزین سنندجی، میرزا عبدالقادر پاوه ای، حقیقی، زیور، الله مراد هرسینی، شامی کرماشانی، سید طاهر هاشمی، مستوره اردلان، سید ابراهیم ستوده، گلشن کردستانی و ده ها تن دیگر در این میدان به شایستگی داد سخن داده اند.

اینک نمونه هایی از این اشعار را دراین بخش می آوریم.

مستوره ی اردلان (1220- 1264 ه.ق) شاعر سنندجی، که یکی از زنان نامدار عهد امارت اردلان ها در کردستان بوده است، در شعری با این مطلع:

«من آن زنم که‌ به ملک عفاف صدر گزينم

ز خيل پرد گيان نيست در زمانه ‌قرينم... »

این چنین ارادت خود را به مولا علی(ع) ابراز می دارد:

«ز تاج و تخت جم و کي مراست عار و ليکن

به آستان ولايت کمينه‌ خاک نشينم

«علي» عالي اعلي امير صفدر حيدر

که ‌هست رهنماي يقين و رهبر دينم

کمينه‌وار چو مستوره‌ دل بدو بسپردم

هزار بنده ‌به درگه‌ ستاده‌ همچو نگينم»

و باز در غزل دیگری خوش می سراید:

«علي» عالي اعلي امير صفدر حيدر

که ‌هست رهنماي يقين و رهبر دينم

کمينه‌وار چو مستوره‌ دل بدو بسپردم

هزار بنده ‌به درگه‌ ستاده‌ همچو نگينم»

مولوی تاوه گویزی مولوی (1221 – 1300 ه.ق) - شاعرِ عالم و مجتهدِکردِ شافعی مذهب نیز در کتاب «العقیده المرضیه» که به لهجه‎ی اردلانی است، در مدح اهل حضرت علی (ع) سنگ تمام گذاشته و در ابیاتی زیبا چنین ندا سر می‎دهد:

«چرای (ذی النورين) ئه‌وا کوژياوه

پاڵده‌ چار نی يه ‌وه‌لای ده‌رگاوه

بابی مه‌دينه‌ی عولوومی هودا

قاليعی بابی خە‌يبه ری عيدا

وه‌لي مؤمنين ئوسوه‌و موقته‌دا

(مرتضايه‌و مجتبي و مهتدي)

چلۆن فه‌زڵێكی وازيحه‌و جه‌لی؟!

(مَن کُنتُ مَولاه‌مَولاه‌عَلي)

(وَ عَن شَأنِه‌الَعِلّي يُجَلِّي:)

(اَن رُدَّتِ الشَّمس لِکَي يَُصَلِّي)

نه‌وري حه‌ديقه‌ي گوڵشه‌نی سه‌فا

نووری حه‌ده‌قه‌ی عيرفان و وه‌فا

که‌وکه‌بي بورجي ئه‌و سافی جه‌مال

ئه‌سه‌دي بیشه‌ی نعووتی جه‌لال

(اَخُ حَبيبِ الرّبِ المُهَيمِن)

(حُبه عُنوانُ کِتابِ المؤمِن)

(خُصَّ به من حَضرة‌المُختار)؟

(اَنتَ قَسِيمُ الجَنه ‌وَ النّارِ)

(ما اَحَد عَنِ الصِراطِ جازا)

(حَتّي يرَقِّن لَه ‌الجِوازا)»

ترجمه ‌فارسي ابیات:

چراغ خلافت (ذي النورين) حضرت عثمان بن عفّان خاموش شد، پس بايد به طرف درب رفت و از روشنائي آن بهره‌گرفت و دروازه ‌را گشود.

اين دروازه ‌چه‌کسي است؟ علي (ع) کسي که‌ در غزوه‌ي خيبر دروازه‌ دژ را از بيخ کند. او دروازه ‌شهر علوم هدايت بخش است.

عزيز و محبوب و پيشواي مسلمين، الگو و سرمشق و مقتداي مردم، کسي که ‌به مرتضي و مجتبي و مهتدي ملقب است.

اين که‌ پيامبر اسلام (ص) در شأن ايشان فرمود: (مَن کُنتُ مَولاه‌ فَهذا عَلِي مَولاه) به نظرت براي آن حضرت چگونه‌ مقام و منزلتي است؟!

براي رفعت مقام و بلندي مرتبه ايشان همين بس که ‌خورشيد با دعاي پيامبر (ص) بازگردانده ‌شد تا او نمازش را بخواند و قضا نشود.

علي (ع) گل رنگارنگ گلشن صفا و نور مردمک ديده‌ ي عرفان و چشم وفاداران است.

ستاره‌ي برج اوصاف جمالي يزدان، محل رويت آن اوصاف هر گاه ‌در حق مردم دعاي خيري مي کرد خداوند آن را مستجاب مي نمود. هم چنين شير بيشه ‌اوصاف جلالي يزدان، يعني هرگاه‌ در حق کسي دعاي شرّي ميکرد آن دعا فوراً مستجاب مي شد.

علي (ع) برادرپيامبر (ص) عزيز و محبوب يزدان بود، دوست داشتن و حبّ علي (ع) عنوان کارنامه‌ي اعتقادي هر فرد مسلمان است.

هم چنين علي (ع) کسي است که ‌در روز موعود، يعني روز جزا دوزخيان و بهشتيان را از هم ديگر جدا مي کند.

هيچ‌کس بدون صدور جواز از جانب علي (ع) و بدون اجازه‌ي وي هرگز از روي پل صراط عبور نخواهد کرد.

جعفر قلی زنگلی(1230- 1320 ه.ق) شاعر کرد خراسانی نیز در این رابطه ابیات بسیار دلنشینی دارد. وی در یکی از اشعار فارسی اش اینگونه ارادت خود را به حضرت علی ابن ابی طالب(ع) بیان می کند:

«اهل ايمان را سرو سردار سابق يا علي

عالم شرع و کلام الله ‌ناطق يا علي

کاشف و داناي اسرار و حقايق يا علي

مظهر انوار و ملجأ خلايق يا علي

مسند آراي رسول الله ‌سابق يا علي»

جعفر قلی زنگلی همچنین در یکی از اشعار کردی اش که به لهجه ی ‌کردهای خراسان (کرمانجی) سروده است، برای شفاعت به دامان پاک خاندان پيامبر (ص) پناه برده است و می گوید:

« يا ڕە‌ب وه‌حورمه‌ت په‌نج ته‌ن عه‌با

عه‌قڵ و خيره‌ک مه‌رغووب به من ده

من شه‌و زنده‌دار که‌بێ شک و ڕيا

عيشقی دياری خه، مه‌حجووب په‌من ده

من له‌عه‌مه‌لی خێر تۆ بکه ڕاغيب

له‌نه‌فسی ئه‌مماره ‌من بکه ‌غاليب

له‌عيشقی «ئه ئيممه» من بکه‌تاليب

نووری جه‌ماڵی وان، مه‌تلووب په‌من ده

قه‌ناعه‌تا ڕه‌سووڵ، که‌ره‌ما ئه‌مير

عيسمه‌تا زه‌هرايه، بێ شبه و نه‌زير

حيلما «موجته با» و قووه‌تا «شوبه ير»

غيره‌تا «عه بباسی» مه‌حبووب په‌من ده»

یعنی: یارب به حرمت پنج تن آل عبا، عقل و خیری مرغوب به من بده

مرا شب زنده دار کن بی شبه و ریا، عشق دیدار خودت را محجوب به من عطا کن.

مرا بر انجام عمل خیر غالب کن و بر نفس اماره چیره کن.

مرا طالب عشق ائمه بکن، نور جمال آنان را به شکل مطلوب به من ده.

قناعت رسول (ص)و کرم امیر(ع)، عصمت زهرای بی شبه و نظیر(س)،

حلم مجتبی(ع)، و قوت امام حسین(ع)، غیرت عباس محبوب را به من عطا کن.

شیخ محمد سمیرانی مشهور به «حافي» ( 1241- 1321 ه.ق) عارف برجسته ی سنندجی نیز در يکي از اشعارش در بخشي ازکتاب «نظم المحاسن» ضمن بر شمردن فضائل پيامبر بزرگ اسلام (ص)، در مورد حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه ‌ي زهرا (س) و حسنين (ع) چنين نغمه‌ سر مي دهد:

«پس علي مرتضــي زوج بتـــول شــد مدار از وحدت و شرع رسول

نور علم و زهــد و ورع و انقطاع زو چوشمس انداخت در عالم شعاع

ليک شد بر وي زمستان اين جهان از خوارج وز گـــــــــروه‌ياغيان

نهب زد قهرش بر ايشـان برف وار قتل از ايشـان کــرد جمعي بي شمار

بعد رحلت کــردن آن نور عيــن مقتدي آمد حسـن ديگــر حســين

.......................................................................................................

باز آن شـــــــــهزادگان مفتخر هر دو از زهــــــر قضا تيغ قدر

با جفا و جـــــور اعــــوان يزيد عاقبت گشـــتند مظلوم و شهـيد

رستخيز آمد زمين از هـــجرشان آسمان از غم بر ايشان خون فشان

الغرض زاولاد زهرا مختـصــــــر پيشــوا گشــــتند تا اثني عشـر

هر کســي از امرشان گردن کشـيد مســـــــتحق آمد به انواع وعيد»

شعر بیخود- ماموستا بیخود در بخشي از يک قصيده‌ در مدح خاندان ‌پيامبر (ص) به زبان فارسي در مورد حضرت علی(ع) چنین گوید:

«هان بر آمد نائب چارم مه‌پرتو فشان

از افق يعني ز برج خاطر خضراي من

افسر آراي خلافت آن که ‌تخم مهر او

کاشت دهقان ازل در سينه‌ي بيداي من

شير يزدان فاتح خيبر هژبر صف شکن

يکه ‌تاز عرصه‌ي دين عترت طاهاي من»

شیخ عبدالرحمن خالصی طالبانی متخلص به (خالص) نیز چنین عشق و علاقه ی خود را به مولا علی اظهار می دارد:

مولاي نجف

کي بود يا رب که‌رو آرم به صحراي نجف

مطلب خود يابم از درگاه ‌مولا‌ي نجف

سر برون آوردن از ظلمات هستي مشکل است

بي طلوع آفتاب عالم آراي نجف

در حيات جاودان ماند چو خضر آن کو اگر

جرعه‌اي يابد زفيض آب درياي نجف

جان فداي آن سري بادا که ‌از سوداي عشق

نيست يک دم خالي از ذوق تمناي نجف

کي شود محروم از مطلب کسي کو سر نهد

بر تراب خاک درگاه‌معلّاي نجف؟

خرم آن ساعت «که‌خالص» به «تولّاي علي (ع)»

واله‌و شيدا شود در پاي صحراي نجف»

قطعه ‌شعري که‌ ماموستا «زيور» در مدح و رثاي حضرت علي (ع) به زبان کردي سروده‌ است:

«ئه‌ي دڵ وه‌ره‌تو خادمی ده‌ربانی عه‌لی به

هه‌ر عاشقی لەعلی لەبی خه‌ندانی عه‌لی به

عومری خزرت گه‌رهه‌ته‌ ڕۆژی قيامه‌ت

ڕۆژێ وه‌ره‌ سه‌د دفعه ‌به قوربانی عه‌لی به

خۆفت نه ‌له‌تير بێ نه ‌له‌شير بێ نه‌له خه‌نجه‌ر

مه‌جروحي جه‌ريح خه‌سته‌يی موژگانی عه‌لی به

دايم که ‌به دڵ تاعه‌توو ئه‌ورادی سه‌حه‌رگاه

وە‌ک بولبولی ناو باغچه‌ سه‌نا خوانی عه‌لی به

به ونازله‌يی قه‌دری ئەتۆ بوو تيری قه‌زايی

هه‌ر لە‌حزه‌ موهه‌يا به، به قە‌لخانی عه‌لی به

هه‌رچه‌ند که ‌په‌روه‌رده‌يی ناو« سونی يه»‌ «زيوه‌ر»

وه‌ک ئه‌هلی «ته‌شه‌ييوع »به فيدای گيانی عه‌لی به»

ترجمه ابیات زیور

اي دل بيا خادم درگاه‌علي (ع) باش.

عاشق لعل لب خندان علي (ع) باش.

عمر خضر را اگر خواهي تا روز قيامت.

هر روز صد بار به قربان علي (ع) باش.

نترس از تير و شمشير و خنجر.

مجروع جريح خسته‌مژگان علي (ع) باش.

دائم که ‌مشغول طاعت و اوراد سحر گاهي،

به مانند بلبلي در باغچه ‌ثنا خوان علي (ع) باش.

براي نازل شدن هر بلا و قضايي که‌ باشد،

هر لحظه‌ مهيا باش به فداي وجود علي (ع) باش.

هرچند که ‌پرورده ي ‌ميان اهل سنت است (زيور)،

به مانند اهل تشيع به فداي جان علي (ع) باش.

و مرحوم سيد ابراهيم ستوده شاعر سنندجی نیز غزل زیبایی در مدح مولا علي (ع) دارد که در چند بیت آن چنین ندا سرداده است:

«قبله‌ي سودا زدگان ابروي سرمه‌ساي تو

قبله ‌نماي عاشقان، غمزه‌ي غمزداي تو

گلبن روضه‌ي جنان خار به ديده‌ آيدم

گر زندم اشارتي نرگس دلرباي تو

.......................................................

پي سپر شافعيم سخره‌ي زور و زر نيم

شد زر ناب قلبم ازپرتو کيمياي تو

دوش شهي که ‌فرقدان بوسه ‌به پاي وي زدي

بهر شکستن بتان بوسه ‌زدي به پاي تو

عيب نباشد ار مرا قافيه ‌شايگان فتاد

زآن که ‌به گنج شايگان ره‌برم از ثناي تو

فاتح رزم خيبري، ساقي بزم کوثري

مقصد جان و دل توئي، اي دل و جان فداي تو»

این ابیات تنها نمونه هایی بود از اشعاری که شاعران کرد در مدح و رثای حضرت علی (ع) سروده‎اند. همچنان که در آغاز گفتیم، تعداد این ابیات به حدی است که نه تنها در یک مقاله، بلکه شرح آن‎ها در چند دفتر هم نمی گنجد، لذا برای جلوگیری از تطویل کلام به همین مقدار بسنده می کنیم.

بهــــروز خیـریــه – ســــنندج، اسفندماه 1398

فهرست منابع:

1- قرآن کریم.

2- اردلان، مستوره، 1363، ديوان اشعار، به اهتمام احمد کرمي، نشر پارت، چاپ اول، تهران.

3- بیخود، ملا محمود مفتی، به دیوان،کوشش محمد ملا کریم، مقدمه.

4- تاوه‌گويزي، سيد عبدالرحيم، (مولوي کرد)، 1407 ه.ق، العقيده مرضيه، به کوشش ملا عبدالکريم مدرس، الخلود،چاپ اول، بغداد.

4- تاوه‌گويزي، سيد عبدالرحيم، (مولوي کرد)، عقيده‌ي مرضيه، به کوشش محي الدين صبري نعيمي، چاپ اول، سنندج، غريقي، بي تا.

5- جاف، ايل بيگي، 1369، پيش گويي هاي ايل بيگي جاف،گردآورنده صديق صفي زاده ‌(بوره‌که‌يي)، نشر خوشه، چاپ اول، تهران.

6- خالصي طالباني، شيخ عبدالرحمان، ديوان جذبه ي عشق، بي چا.

7- خیریه، بهروز،1392، اهل بیت پیامبر در شعر شاعران کرد، انتشارات کتاب فردا،چاپ سوم، قم.

8- زنگلي، جعفر قلي، 1369، ديوان اشعار، به کوشش کليم الله ‌توحدي، نشر سروش، چاپ اول، مشهد.

9- سمرانی، شیخ محمد، 1380، دیوان اشعار، به کوشش ارسلان شریعتی، نشر تافگه، سنندج.

10- سلطاني، محمد علي، 1369، حديقه‌ي سلطاني، با نظارت عبدالرحمن شرفکندي، جلد دوم، چاپ اول، انتشارات صلاح الدين ايوبي،ارومیه.

11- محوي، محمد، 1367، ديوان اشعار، به کوشش ملا عبدالکريم مدرس، انتشارات صلاح الدين ايوبي، ارومیه.

14- هاشمي، سيد طاهر، 1370، ديوان اشعار «هه‌وارگه‌ي دلان» چاپ انتشارات صلاح الدين ايوبي، چاپ اول، اورمیه.

کد خبر 255912

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha