خبرگزاری کردپرس _استاد علیاشرف نوبتی متخلص به پرتو کرماشانی، شاعر بلندآوازه ادبیات کُردی و پارسی، امروز در ۹۰ سالگی از میان ما رفت و به ابدیت پیوست. استاد پرتو نخستین کسی بود که زبان معیار و استاندارد شعری را به گویش کُردی کرمانشاهی وارد کرد. او در دهههای گذشته تا امرو، مهمترین متر و معیار شاعران و نویسندگان کُردی جنوب در جریانسازی، اثرگذاری و ایجاد تحول در ساختار و محتوای غزل کُردی به شمار رفته است. معتقدم همهی شاعران، نویسندگان و پژوهشگرانی که در این حوزه زبانی قلم زدهاند، به نوعی وامدار و مدیون جسارت و ساختارشکنی پرتو در دهههای گذشته اند. من به شخصه معیار و استاندارد شعر کلاسیک کُردی را با غزلیات کُردی پرتو شناختم و مقابل چشم گرفتم.
او از معدود شاعران صاحبنامی بود که با وجود بیاعتنا بودن به فضاهای سیاسی و فرهنگی و فاصله گرفتن از رسانهها و تریبونهای مختلف، از شهرت و محبوبیت کمنظیری هم در میان عامهی مردم جامعه و هم در میان ادبا و منتقدان برخوردار بود.
صبح روزی که بعد از انتشار خبر کوچ پرتو، از خانه بیرون رفتم، کمتر جایی بود که حرفی از او نباشد؛ یعنی پیر و جوان از تمام طیفها حداقل بیتی از اشعار پرتو در حافظه خود داشتند و این موهبتی است که نصیب کمتر شاعری میشود؛ به خصوص شاعری که هرگز ادیب محفلی و وابسته به دستگاه قدرت و ثروت نبوده باشد. علاوه بر اینها، غزلیات نغز فارسی او نیز همواره مورد تحسین و استقبال منتقدان صاحبنام ادب فارسی قرار گرفته و آثار موسیقیایی بسیاری از شعرهای فارسی او توسط چهرههای مطرح موسیقی ایران ساخته و اجرا شده است.
مگر ما چند انسان وارسته همچون استاد پرتو داریم که صفحه به صفحه زندگانیاش تا این حد صریح، بزرگمنشانه و آزادانه و فارغ از وابستگیهای روزمره بوده باشد؟ بدون شک استاد پرتو کرمانشاهی، بزرگترین و مهمترین نماد فرهنگی کرمانشاه و گرانیگاه تمام شیفتگان ادب کُردی از همهی سلائق و تفاوتهاست. شاعری که هیچگاه به هیچ دربار و دستگاه قدرتی اعتنا نکرد و برای شهرت و ثروت نزیست.
مهمترین شاخصهی ماندگاری پرتو که در حقیقت آمیختهای از شعر و شخصیتاش بود، این است که همهی جبهههای فکری گوناگون کُرد، از پیشمرگههای کوهستانهای کُردستان ترکیه گرفته تا آموزگاران روستاهای دورافتاده کرمانشاه و ایلام، همگی دلباخته شعر و کلام پرتو بودند و در سایهی شعر بیبدیل او اشتراکات خود را باز میشناختند.
بر هر کُردزبان و کُردنشینی واجب است که عشق به پرتو را با افتخار فریاد بزند و از اهمیت برافراشتن این نماد گرانسنگ فرهنگی غافل نماند.
نظر شما