به گزارش خبرنگار کردپرس، صدای زنگ تلفن... خبری ناراحت کننده... مادر کرونا گرفته... همین یک خبر کافی بود تا بدانی ظاهر و باطن انسان ها چه زیبا رنگ عوض می کند... «مادرمونه باید مراقبت کنیم ازش ولی نه تا وقتی از کرونا خوب نشده! باید بیمارستان بمونه تا بهتر بشه.» این ها را می شنوی سرت سوت می کشد. نه برای کرونا گرفتن مادر بلکه برای بی انصافی و بی وجدانی فرزندانی که این چنین سخن می گویند.
مادر در بیمارستان بستری می شود و مراحل درمانی برای او رقم می خورد تا اینکه قرنطینه خانگی برایش تجویز می گردد. این قرنطینه خانگی همان و پذیرفته نشدن مادر بیمار توسط فرزندان خود همان.
با خودت می گویی مگر می شود فرزندی با مادرش چنین کند! پس حمایت چه می شود؟
این درد را هرکاری می کنی نمی توانی هضم کنی و به خود بقبولانی که کرونا نه تنها فاصله فیزیکی را زیاد کرد که فاصله میان دل ها را هم نشان داد.
بار روانی کرونا گویا بسیار شدیدتر و حادتر از خود بیماری است. چرا که وقتی فرزندی از پذیرش والدین بیمار خود و یا اعضای خانواده از پذیرفتن فرد بیمار در میان خانواده سرباز می زنند و به بهانه های واهی خود را از حمایت اجتماعی و مسئولیتی که دارند دور می کنند، نشان از این دارد که در حوزه برخورد با این بیماری فرهنگ سازی مناسب انجام نشده است و در حال تبدیل شدن به یک انگ اجتماعی است.
ذهن های سیاه و سفید
هنوز تلفنی صحبت می کند. فرزندی که نمی تواند به خود بقبولاند که مادر مبتلا به کرونا را پذیرش کند. در فکری که چرا تا به این حد کرونا را انگ می دانند که به ماجرای یکی از روستاهای قروه برخورد می کنی.
16 روستای قروه درگیر کرونا شده اند در این میان یکی از روستاها با شناسایی تنها 2 مورد مثبت شاهد یک موج منفی در میان اهالی بود. موجی که ذهن های سیاه را به رخ کشید.
در این روستا مادری را می بینی 75 ساله. آلزایمر دارد و بیماری زمینه ای. او که این روزها از سفر بیماری کرونا به سلامت بازگشته به همراه ناجی خود گوش هایت را برای شنیدن و ذهن ات را برای قضاوت کردن می طلبد.
این زن 75 ساله که 30 روز پیش تست ابتلای او به کرونا مثبت اعلام می شود دو فرزند دختر و یک فرزند پسر دارد. وقتی به خانواده اش می گویند که مادرشان کرونا دارد شاید در ابتدا نگران شدند اما این نگرانی باعث نشد به خواسته مسئولان بیمارستان مبنی بر بستری شدنش تن بدهند و دو خواهر اعلام آمادگی کردند برای مراقبت از مادرشان در منزل.
اینجا که بازگردی به قبل تفاوت ذهن سیاه و سفید را به خوبی درک می کنی. یکی گریزان از مادر بیمارش و یکی اما به دنبال مادر بیمار می رود... و میدانی چه مرزی است میان این دو...
این احساس تفاوت بیشتر می شود آن هم درست زمانی که مردم روستا به جای حمایت نه تنها بار روانی این خانواده را شدت دادند بلکه کاری کردند که به ناچار از روستا بیرون آمده و در قروه ساکن شوند.
دختران برای نگهداری از مادرشان خانه کوچکی را اجاره کرده و به دور از هرگونه حرف و حدیث با جان و دل سلامت مادر را از کرونا پس می گیرند.
یکی از همین دختران ناجی دل پر دردی دارد. او که در حین مراقبت از مادرش خود کرونا گرفته، می گوید کاری به جز وظیفه انجام نداده است. او از بعضی بی انصافی ها دلش می سوزد. «مراقبت از مادر برایم سخت نبود آنچه دلمان را به درد آورد بی انصافی مردم بود. مردمی که انگار کرونا درد بی درمانی است و چنان با ما رفتار کردند که واقعاً عذاب آورد بود برایمان.»
حمایت اجتماعی؛ ضرورتی اساسی
همه حرفش از حمایتی است که اهالی روستایشان از او و خانواده اش دریغ کردند. حمایتی که از نظر معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کردستان بسیار اهمیت دارد. به گفته «ابراهیم قادری» یکی از مشکلات خانواده هایی که یک فرد مبتلا دارند و یا به علت تماس با بیمار در قرنطینه هستند این است که نیاز به حمایت اجتماعی دارند.
او در گفت و گو با خبرنگار کردپرس بیان کرد که دوری از جامعه حتی برای دو هفته، آزار دهنده است. لذا حمایت از این خانواده ها می تواند روحیه آنان را تقویت کرده و پایبندیشان را به قرنطینه خانگی افزایش دهد.
«قادری» انواع این حمایت را در دو نوع روانی و غیر روانی دانست. «این حمایت می تواند روانی یا غیر روانی باشد. حمایت روانی می تواند احوالپرسی تلفنی از خانواده ها و تماس تلفنی با آنان و یا انجام برخی از کارهای مورد نیاز این خانواده ها در خارج از خانه باشد تا مجبور به خروج از منزل نباشند.»
مطابق اظهارات «قادری» حمایت های غیر روانی می تواند شامل تهیه سبد غذایی برای خانواده و یا در صورت از دست دادن شغل، حمایت های نقدی کوتاه مدت باشد.
حامیان مسئولیت پذیر
بارها از مسئولیت اجتماعی در بحران سخن گفته شد و در این زمینه هم نقش مسئولیت اجتماعی بسیار پررنگ باید باشد. مسئولیتی که اگر بجا و درست احساس شود حمایت اجتماعی را رقم خواهد زد.
در همین زمینه به گفته «کاوه قادری»؛ روان درمانگر و روانشناس... کرونا ویروس ذهن های جهانی را آشفته کرده است. «ما بدن هایی مجزا از هم نیستم و حیات ما به حیات جامعه بستگی دارد. سال هاست که خودشیفتگی بیمارگونه و خودمحوری نوع انسان وی را به ورطه ی مصرف گرایی پرتاب کرده و گفتمان مبتذل روانشناسی زرد که «خودت باش و قهرمان درونت را پیدا کن! اگر کسی سالم نیست به دلیل حماقت خودش است!» تا بیخ و بن ساختار روان انسانی را تنیده است.»
او با بیان اینکه کرونا با متصل کردن سلامت یک بدن به سلامت مجموعه بدن ها در حال برساخت یک گفتمان جدید در روان نوع انسان و در حال به سخره گرفتن دوگانه ها و مرزهایی انتزاعی است که نوع بشر حول خودش تنیده است، گفت که کرونا به ما یاد داد که سلامت یک فرد تازمانی که شبکه اجتماعی سالمی نداشته باشد، یک قدرت پوشالی و شکننده موقتی است.
«قادری» همچنین به دوگانگی ایجاد شده در این روزهای کرونا اشاره کرد. «این روزها دوگانه ها و مرزبندی هایی در حال برساخت است؛ دوگانه حاکمیت ها و ملت ها، دوگانه شهروند درجه یک اروپایی و شهروند شرقی، دوگانه کادر درمان و کادر غیر درمان، دوگانه فقیر و غنی، آموزش دیده و ندیده، انسان خردمند و انسان جامعه ستیز! کرونا همه این ها را به سخره می گیرد. اگر شبکه های حمایتی مبتنی بر شفقت و احترام انسانی شکل نگیرد کرونا حالا حالاها قربانی خواهد گرفت.»
براساس اظهارات این روانشناس بالینی اگر پتانسیل انجمن های مردم نهاد فعال نشود! اگر شهروندان بر طبل خودمحوری بکوبند و به فکر درآمد و نفع شخصی باشند! بحرانی رخ خواهد داد که جبرانش به این راحتی ها نخواهد بود.حیات ما در گرو با هم بودن است. یک بار برای همیشه نشان دهیم شعارهایمان برای اصلاح جامعه مجموعه ای شعار تو خالی و خودمحورانه نیست.
رشادتی ماندگار
با وجود تأکید بسیار در خصوص حمایت اجتماعی و حس مسئولیت اجتماعی گرچه انواع مختلف کمک ها در این مدت دیده شد اما غفلت از انگاره های روانی برای تحقق حمایت اجتماعی مشکلی است که به نظر می رسد چندان در پیش زمینه ذهن متولیان نبوده و در پس زمینه مانده تا شاید تلنگری زده و حرکتی ایجاد گردد.
این حرکت را حالا دخترانی برای مادرشان زده اند. مادری که با پرستاری دخترانش خوب شده و کرونا را شکست داده و می توان او را مادر شکست ناپذیر و دخترانش را قهرمانان ایثار نامید.
قهرمانانی که حتی مورد تجلیل فرماندار شهرستان قروه هم قرار گرفتند. «حسین الماسی» در پیامی ضمن قدردانی از تلاش های این فرزندان از مادرشان؛ بر حمایت همه جانبه از این خانواده تأکید کرد و گفت که باید این افراد به عنوان الگو در جامعه شناخته شوند.
هنوز تلفن به دست دو دل مانده... نمی داند کنار مادر بایستد یا راه بی تفاوتی را پیش بگیرد...
* گزارش: زیبا امیدی فر
نظر شما