روایتی متفاوت از گازرسانی به کردستان در دهه 70/ بخش دوم

سرویس کردستان - دسترسی به گاز خانگی امروزه یکی از شاخص های مهم «توسعه» در تئوری های اقتصادی محسوب می شود. اگر در زمستان سرد سال 69 به مردم کردستان گفته می شد که دور افتاده ترین روستای این استان هم در آینده ای نزدیک به گاز دسترسی خواهند داشت شاید کمتر کسی باور می کرد، اما در آن سال پروژه ای مهم از سوی گروهی از مهندسان جوان به نام «گروه مهندسی 102 سپاه» آغاز شد که علاوه بر انجام این امر مهم می شود آن را آغاز ورود سپاه به ارایه خدمات زیرساختی به حساب آورد.

به گزارش خبرنگار کردپرس، بازخوانی پرونده گاز رسانی به استان کردستان را می توان به نوعی بازخوانی آغاز مسیر سازندگی سپاه در کشور هم به شمار آورد. خبرگزاری کرد پرس قصد دارد با انجام سلسله گفت و گوهایی با مهندسان و دست اندرکاران پروژه گازرسانی به کردستان داستان این خدمت زیرساختی را بازخوانی کند. آنچه در ادامه می خوانید گفت و گو با «مهندس روح الله خدیور؛ از اعضای گروه 102 سپاه» است.

* در ابتدا از گروه مهندسی 102 سپاه بگویید که این گروه چگونه و با چه هدفی تشکیل شد؟

گروه در ابتدا به پیشنهاد «سردار محمد ستاری وفایی؛ فرمانده وقت مهندسی کل سپاه» و با موافقت «محسن رضایی؛ فرمانده وقت کل سپاه» به نام گروه 102 در قالب قرارگاه حمزه سید الشهدا تشکیل شد. این گروه ابتدا با هفت نفر شروع به کار کرد اما بعدها تعداد اعضا افزایش پیدا کرد.

ما هفت مهندس بودیم که در سال 70 در قالب قرارگاه حمزه سید الشهدا از زیر مجموعه سپاه به منطقه غرب انتقال داده شدیم. این گروه 7 نفره با نام گروه 102 هسته اصلی قرارگاه بازسازی خاتم الانبیا را تشکیل دادند. اعضای این گروه شامل «احمد گلبازخانی، علی اکبر منصوریان، عنایت احمدی، حسن جباری، زنده یاد ابوالفتح کریمی، زنده یاد الماسی، علی عطایی زاده و بنده روح الله خدیور» تشکیل می دادند.

هدف از تشکیل این گروه خدمت رسانی به مردم بود در واقع باتوجه به امکانات و تجهیزاتی که گروه در مجموعه قرارگاه داشت برای کارهای انتقال خط لوله های گاز و آب و از این قبیل در هر جای کشور فعالیت می کرد و یکی از پروژه های بزرگی که با آن کار را شروع کردیم همین انتقال گاز از همدان به کردستان بود که بسیار برای ما اهمیت داشت.

* درباره ورود سپاه به عرصه سازندگی و کار گازرسانی برای کردستان بگویید؟

همان طور که گفتم تجهیزات و امکاناتی که مجموعه قرارگاه داشت برای خدمت رسانی به مردم تأمین شده بود هر چند آن زمان چندان مجهز نبود اما به مرور تجهیزات و امکانات به روز شد و کامل تر.

ما کارمان را ابتدا از همدان آغاز کردیم تقریباً تابستان شروع به کار کردیم و بعد به زمستان و سرمای کشنده کردستان و همدان خوردیم و آن زمان سرما قابل قیاس با الآن نبود. به هر حال کار در آن سرما و در مناطق کوهستانی کردستان سخت بود اما لذت خدمت باعث می شد که انرژی ما مضاعف شود و همین شد که موفق شدیم عملیات گازرسانی را به خوبی پیش ببریم و باید بگوییم یکی از مهم ترین پروژه هایی که بعد از انقلاب توسط سپاه انجام شد همین انتقال گاز به کردستان بود.

لازم است این را هم بگویم که یکی از دلایلی که سپاه وارد پروسه سازندگی شد بحث مردم و نگاه مردم بود که در شرایط سخت نیاز به کمک برای زندگی بهتر داشتند.

در این میان مردم کردستان آن زمان با آن شرایط سخت طبیعی که داشتند از نعمت گاز محروم بودند و از این عملیات استقبال خوبی کردند و تأثیر مثبتی داشت.

* در حین کار با چه مشکلات و موانعی مواجه شدید؟

ببینید آن زمان تمام سیستم دولت مخالف ورود سپاه به بخش سازندگی بود و موانع بسیاری را به انواع مختلف ایجاد می کرد و اصلی ترین مانع برای گروه همین بود که همکاری و همراهی دولت آن طور که باید نبود.

موانع طبیعی مثل سختی راه و وضعیت گردنه و کوهستانی بودن مسیر هم گاهی مانع درست پیش رفتن کار می شد اما هیچکدام به اندازه مانع تراشی دولت کار ما را سخت نمی کرد.

ببینید ما این پروژه را آن زمان با 900 میلیون تومان پیش بردیم و صفر تا صد کار هم دست سپاه بود و خدارو شکر علیرغم سختی های کار اما پروسه عملیات خوب پیش رفت.

* قطعاً اجرای این پروژه با خاطرات مختلفی (تلخ و شیرین) برای گروه 102 همراه بوده؛ در این باره مواردی هست که بگویید؟

خاطرات تلخ بیشتر مربوط بود به از دست دادن یکی از همکارانمان «مهندس فیاض بخش» که از مجموعه شرکت گاز بود و با گروه ما همکاری می کردند و اواخر پروژه در مسیر قروه به سنندج متأسفانه تصادف کرد و فوت شدند و این حادثه بسیار تلخ بود برایمان.

خب همه اعضای گروه اولین کارمان بود و خاطرات بسیاری برایمان در آن سال ها رقم خورد حال تلخ و شیرین اما هرچه بود عشق به خدمت رسانی تلخی ها را از یاد می برد.

* چرا در این سال ها درباره این اقدام گروه آن طور که باید اطلاع رسانی نشد؟

خب ببینید آن زمان بعد از انقلاب و جنگ بود و رسانه ها به وفور الآن نبودند و مردم هم دنبال بازسازی زندگی های خودشان بودند و دولت هم نیاز به اصلاح ساختاری داشت برای همین بسیاری از خدمات با وجود آنکه در تقویت و تجهیز زیرساخت ها تأثیر بسزایی داشتند به فراموشی پیوستند.

گروه بعد از عملیات گازرسانی به کردستان پروژه های ملی دیگری اعم از انتقال خط لوله آب از نهاوند به کرمانشاه و سپس قم و بعد از آن هم از ساوه به قزوین انجام داد و به مرور هم دولت پی برد که قرارگاه هدفش خدمت رسانی است و امکانات خوبی دارد و می توند کمک رسان باشد و امروزه هرجایی هر شرکتی نتواند در بسیاری از عملیات کار کند این قرارگاه سازندگی است که ورود می کند.

* در پایان اگر حرفی با مردم کردستان پیامی به مسئولان استان دارید بفرمایید.

ما که اکثراً مهندس بودیم از سال 62 و 63 از منطقه سردشت وارد کردستان شدیم به جرئت می توانم بگویم مردمی با شرافت تر و مهمان نوازتر و صادق تر و هر آنچه خوبی هست از مردم کردستان بهتر ندیدم. مردم کردستان به گونه ای هستند که اگر کوچکترین خدمتی را ببینند امکان ندارد فراموش کنند.

آن زمان در کردستان و منطقه غرب یکسری مسایل داخلی هم مطرح بود با این وجود اما نگاه مردم کردستان قابل تقدیر و لذتبخش بود برایمان.

اما پیامم به مسئولان کردستان این است که تا می توانند به این مردم خدمت کنند، این مردم کوچکترین خدمتی را فراموش نمی کنند. مردم کردستان در زمان جنگ آسیب های بسیاری را بسیار دیدند و مستحق بهترین خدمت ها هستند./

در این باره بیشتر بخوانید:

- روایتی متفاوت از گازرسانی به کردستان در دهه ۷۰/بخش اول

* گفت و گو: زیبا امیدی فر

کد خبر 27367

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha