توئیتر فارسی و تلەی زندانی/ صلاح الدین خدیو

دو مظنون توسط پلیس دستگیر شدەاند. پلیس برای متهم کردن آنها نیاز به شواهد دارد

از این رو از آنها به صورت جداگانه بازجویی می کند.
اگر یکی از آنها علیه دیگری شهادت دهد و فرد دوم سکوت کند ( به اصطلاح هوای دوستش را داشته باشد)، کسی که خیانت کرده آزاد می شود و دومی به یک سال حبس محکوم می شود.
اگر هر دو سکوت کنند، تنها یک ماه حبس خواهند کشید.
اگر هم هر دو علیه یکدیگر شهادت دهند، هر یک به سه ماه زندان محکوم می شوند.
با این وصف حالت ایدەئال آن است که هر دو سکوت یا هر دو خیانت کنند که بازی حاصل جمع صفر نشود.
اما مساله این است که هیچ یک نمی داند دیگری کدام راه را انتخاب می کند!
به این دشواره معما با تلەی زندانی می گویند.
✔️به نظر می رسد این پروبلماتیک، بیانگر موقعیت بغرنجی است که کاربران در شبکەهای اجتماعی فارسی زبان بویژه توئیتر در آن به دام افتاده اند.
کمتر کسی بلد است منطقی و معتدل حرف بزند و گویی تعمدا همه هل داده می شوند که خود را رودرروی هم ببینند. قابل همکاری ترین بازی به ضد خود تبدیل می شود و سر از مغاکات اختلاف و تفرقه در می آورد.
کسی دوست ندارد بازی را آنطور که هست ببیند و همکاری و تفاهم میوەی ممنوعەی بهشت شداد توئیتر است. سرایی که ماوای غلاظان و شدادان است و نرم خویان و میانەروان را به آن راهی نیست.
کسی که کلەاش پر است از یگانگی و جاودانگی مفهوم ایران با کسی که کوچکترین اشارە بە نام ایران را بر نمی تابد، چه فصل مشترکی می تواند داشته باشد!
ابزارهای مفهومی مثل فاشیست و تروریست و تجزیه طلب و تمامیت خواه و قبیله و ...خالی از مفهوم راستین خود، مثل نقل و نبات می بارد و مجلس را شیرین می کند!
آنهایی هم که میانه را می گیرند، غالبا از جنس همان غالیانند. در پوستین میانه روی می روند تا از نمد آن کلاهی بدوزند و زودتر از بقیه برای کسب قدرت خیر برداژند.
✔️این نقصان دمکراتیک به عنوان سازندەی بازیهای حاصل جمع صفر پیشگفته، صرفا بعلت کمبود ایدەهای لیبرال و آزادیخواهانەی فردی نیست.
درست است که واژگان افکار را بدنبال خود می کشانند. کلماتی چون ملت، دولت، ناسیونالیسم، دین، نهاد و ...استعداد عجیبی برای ارتجاع و پس روی از موضع اثباتی به موضع متافیزیکی دارند.
اما این تمام ماجرا نیست. چه بخش مهمی از داستان زیر سر اینترنت و تاثیر ویرانگر شبکه های اجتماعی است.
اینترنت ارتباطات را تسهیل کرده و شایستگی اش را برای جمع آوری افراد دارای علائق مشترک و تشکیل محافل مجازی پروپیمان نشان داده است.
اما نباید اسیر این توهم شد که اینترنت حریف جدایی های جغرافیایی و فواصل مکانی هم شده است.
سیاست تابعی از مکان است و سیاست ورزی راستین پای روی ارض واقع دارد. تجربەی عینی و فضای ذهنی کسی که در داخل کشور است و به صورت روزمره و انضمامی، امر سیاسی را درک می کند، با کسی که از دور آن را می بیند، بسی متفاوت است.
هر دو دل در وطن دارند، اما دوری از مکان خالق رمانتیسیسم و رویابافی های خاص خود است و لزوما از آن گفتگویی راستین و معطوف به آزادی و عقلانیت در نمی آید.
میان بازی که روی زمین جریان دارد و نگاه کسی که از دور، جور دیگری می خواهد آن را ببیند، تفاوت زمین و آسمان است.
عمدەی این مباحث روی ارض واقع بازتاب ندارند و کمتر از جهان مجازی به دنیای واقعی راه می یابند.
در جامعەی راستین، کمتر به کلەهای گرم و گرگرفته برمیخورید کە مشحون از تئوری توطئه و غیریت ستیزی و ظن نادرست نابودی ملت و قومیت و کشور باشد. 
به بیان دیگر در اجتماع کمتر بازی حاصل جمع  در کار است و معمای زندانی هم وجود ندارد.

کد خبر 2754731

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha