ـ نخست رقابت تنگاتنگ و بیسابقه دو اردوگاه رقیب است که پیشبینی نتیجه را به امر بسیار دشواری تبدیل کرده است.
ـ دوم این که رقابت کنونی حول محور حذف و یا ماندن اردوغان و حزبش پس از دو دهه حکمرانی شکل گرفته که انتخابات را به نوعی «همهپرسی» تبدیل کرده است. تحقق هر کدام از این دو احتمال پیش گفته، آثار و پیامدهای خاص خود را در داخل و خارج ترکیه بر جای خواهد گذاشت؛ تا جایی که جبهه مخالف اردوغان از تغییر نظام سیاسی و جهتگیریهای آن در سیاست خارجی، در صورت پیروزی قلیچدار اوغلو سخن میگوید. البته تحقق این پیروزی نیز به معنای آن نیست که آنچه را مخالفان اردوغان وعده دادهاند، اجرایی خواهد شد. فعلا هدف مشترک آنها با وجود تناقضات فکری و سیاسی ایدئولوژیک حذف اردوغان است که در صورت تحقق آن احتمالا این تناقضات به اشکالی خود را نشان خواهد داد که اجرایی شدن وعدهها را تحت الشعاع قرار دهد. کما این که پیروزی اردوغان نیز در چنین انتخاباتی به دلایل مختلف میتواند انگیزه او و حزبش را برای پیگیری سیاستهای داخلی و خارجی خود مضاعف کند و از این رو، احتمالا شاهد سیاست ورزی متفاوتتر او در آینده در صورت پیروزی باشیم. البته این مهم در صورتی است که در کنار پیروزی شخص اردوغان، ائتلاف حاکم اکثریت پارلمانی را نیز حفظ کند؛ اما اگر این اکثریت را از دست دهد - که احتمال آن وجود دارد- شاهد تقسیم قدرت میان دو اردوگاه خواهیم بود و همین میتواند دوره پرتنشی از منازعه را به پشتوانه نهادهای قدرت رقم بزند.
ـ سوم این که این انتخابات مهم در یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه برگزار میشود و همین خود معنی و مفهوم سمبلیک خاصی به آن و تحولات احتمالی مترتب بر نتایج بخشیده است.
ـ چهارم این که انتخابات تعیین کننده کنونی در حالی برگزار میشود که ارتش ترکیه دیگر "فعال ما یشاء" نیست و در گوشه رینگ سیاست و قدرت قرار دارد و آخرین مداخله سخت آن برای بازگشت به دوران ما قبلِ به قدرت رسیدن عدالت و توسعه در سال 2016 به شکست انجامید. البته کوتاه کردن دست ارتش از سیاست ورزی و قدرت در ترکیه دستاورد کمی نیست و چه مخالف اردوغان باشیم چه موافق او، پویایی امروزه سپهر سیاست در ترکیه با همه محدودیتها و گرایش به نوعی استبداد فردی، محصول همین دستاورد اوست که طی این دو دهه قواعد بازی را به نفع نیروهای سیاسی و مدنی تغییر داده و آثار آن در آینده نمایانتر نیز میشود؛ از جمله در جهت حل و فصل و گشایش در مسائل بغرنجی چون مساله کردی در ترکیه که تبدیل شدن کردها به یک وزنه سیاسی مهم این روند را تسریع میکند.
ـ پنجمین عامل تمایز انتخابات، تبدیل شدن کردها به یک بازیگر تعیین کننده است؛ تا جایی که اردوگاه آتاتورکی رقیب اردوغان که پان ترکها در آن حضوری قوی دارند، به ناچار برای پایان دادن به حکمرانی اردوغان و آک پارتی به اتحاد با حزب دموکراتیک خلقها به عنوان مهمترین حزب کردی روی آورده که به آن به عنوان شاخه سیاسی "پ.ک.ک" نگریسته میشود.
اهمیت بازیگر کردی در انتخابات شهرداریها در آنکارا و استانبول در 2019 نمود یافت؛ وقتی که "هدپ" در توافقی نانوشته با قلیچدار اوغلو و برای عدم تشتت آرای مخالفان نامزد معرفی نکرد و موجب پیروزی نامزدهای حزب جمهوریخواه خلق در این دو شهر شد. در این دوره نیز بر خلاف گذشته، حزب دموکراتیک خلق ها از معرفی نامزد برای ریاست جمهوری خودداری و از نامزدی اوغلو حمایت کرد.
ـ ششمین عامل متمایز بودن این انتخابات، برگزاری آن در شرایط منطقهای و بینالمللی بسیار حساس و موقعیت تاثیرگذار ترکیه در این وضعیت گذار است. از این رو، انتخابات فرارو بیش از گذشته مورد توجه شرق و غرب و بازیگران خاورمیانه قرار گرفته است. در منطقه به نظر میرسد که بلوکها و بازیگران رقیب از اسرائیل و عربستان و امارات گرفته تا ایران و محور تحت رهبری آن البته به استثنای حماس به دلایل متفاوت و علی رغم آشتیهای یک سال اخیر با اردوغان، رفتن او را بر ماندنش ترجیح میدهند. کما این که گویا به همان اندازه که پوتین ماندن اردوغان در قدرت را به نفع منازعه خود با غرب میپندارد؛ آمریکا و اروپا نیز پسااردوغان را واجد منافع بیشتری برای خود و ناتو میدانند.
🔸هفتمین عامل نیز اهمیت انتخابات ترکیه برای جریان اسلام سیاسی سُنی در منطقه است که با حساسیت بالایی این انتخابات را پیگیری میکند و تقریبا ترکیهِ اردوغان را ایستگاه آخر حضور خود در قدرت و معادلات منطقهای پس از شکست بهار عربی و رفتن اردوغان را واجد فرصتی طلایی برای رقبای فکری و ایدئولوژیک خود در این گذار تاریخی میداند.
نظر شما