کتیبه «کیله شین» از قتل کاشفش تا وفور قربانی ها در دروازه «خالدی»

سرویس آذربایجان غربی- کتیبه اورارتویی کیله‌شین اشنویه، یک سنگ‌نوشته متعلق به هزاره اول قبل از میلاد است که در موزه ارومیه نگهداری می‌شود، اما این کتیبه از قتل نابهنگام کاشفش تا ماجرای وفور قربانی هایی که در پای دروازه خالدی انجام شده است، قصه ها دارد.

به گزارش کردپرس از میراث‌فرهنگی، "بهروز خان‌محمدی"، دکتری باستان‌شناسی، در یادداشتی در خصوص سرنوشت این کتیبه باستانی نوشت: سنگ ستون‌مانند کیله شین به ارتفاع ۱۶۷ و عرض ۷۰ سانتی‌متر، در نیمه نخست هزاره اول قبل از میلاد، در وسط گردنه کوهی که اشنویه را از رواندوز عراق جدا می‌سازد، نصب شده و مدت‌ها به عنوان میله مرزی ایران_عراق  مورد استفاده قرار می‌گرفت و احتمالاً در عهد باستان نیز به عنوان نشانه مرزی تلقی می‌شد، وزن این استل همراه پایه آن حدود ۶/۱ تن است.

کیله‌شین نام خود را از دو واژه کردی "کیله" یا "کیل" به معنای سنگ قبر و "شین" به معنای آبی یا کبود(سنگ قبر آبی رنگ) گرفته است.

با وقوع جنگ بین عراق و ایران، با توجه به اهمیت تاریخی و به منظور حفظ این میراث ارزشمند فرهنگی از آسیب‌های احتمالی، در سال ۱۳۶۵ به پیشنهاد برخی از فرهنگ دوستان منطقه و با مساعدت‌های سازمان میراث‌فرهنگی و اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی، این سنگ‌نوشته تاریخی به موزه ارومیه انتقال یافت و با این کار از خطر نابودی نجات یافت.

قتل کاشف کتبیه و تاریخچه ای از مطالعات

 نخستین کسی که این اثر را به دنیا معرفی کرد باستان‌شناس آلمانی به نام شولتز بود که در سال ۱۸۲۹ میلادی این سنگ­نوشته را کشف و از آن کپی­برداری کرد، اما چند روز پس از کپی­برداری، شولتز به قتل رسید و رونوشتی که او از خطوط این سنگ­نوشته برداشته بود از بین رفت.

چند سال بعد، در سال ۱۸۳۸ میلادی، راولینسون قسمتی از خطوط این استل را رونویسی کرد و آن را در معرض مطالعه دانشمندان و علاقه‌مندان قرار داد.

در سال ۱۸۵۲میلادی، خانیکوف روسی و در سال ۱۸۵۸ بلاو از این سنگ‌نوشته مولاژهایی تهیه کردند و در همان سال بلاو از مجموع مطالعات انجام شده مطلبی تهیه و منتشر کرد.

در سال ۱۸۸۲ میلادی، مستشرق دیگری به نام سایکه موفق به ترجمه متن اورارتویی این کتیبه شد، در سال ۱۸۹۰ میلادی، دمرگان فرانسوی در پی کشف راز این سنگ برآمد، تا این تاریخ هیچگونه قالب‌گیری کاملی از سنگ­نوشته صورت نگرفته بود.

در پاییز همان سال دمرگان شخصاً به منطقه آمد و پس از آن حکومت وقت  یکی از خوانین ایل زرزا را در اختیار وی قرار داد تا نسخه کاملی از تمامی قسمت‌های این سنگ‌نوشته تهیه کند.

ژاک دمرگان برای اطلاع کامل از متن این استل آن را به پرشیل آشورشناس مشهور عرضه داشت، پرشیل پس از زحمات فراوان موفق به ترجمه آن شد و آن را همراه با مقدمه‌ای در یکی از روزنامه‌های پاریس انتشار داد.

در سال ۱۸۹۸ میلادی، لمان هوپت و بلک این استل را بار دیگر مورد مطالعه قرار دادند، اما به گفته واندنبرگ، بهترین ترجمه از این کتیبه، مربوط به مینورسکی است، بعدها در سال ۱۹۵۱ میلادی، جرج کامرون مطالعات جدیدی از کتیبه کیله­شین منتشر می‌کند.

کتیبه «کیله شین» از قتل کاشفش تا وفور قربانی ها در دروازه «خالدی»

ترجمه متن میخی و وفور قربانی ها

در دو روی استل فوق به دو خط آشوری و اورارتویی متنی نقر شده و متعلق به دو شاه اورارتویی یعنی ایشپوینی و فرزندش منوا و به علامت پیروزی در جنگ‌های این منطقه و فتح موصاصیر افراشته شده و در سوی مشرق این استل متن اورارتویی و در سمت غرب همان متن به زبان آشوری نوشته شده است.

قسمت آشوری این سنگ در اثر تیراندازی‌های مکرر افراد ناآگاه به شدت آسیب دیده اما خطوط آن هنوز خوانا است، در قسمت پشت کتیبه آثار ساییدگی روی سنگ دیده می‌شود.

متن کتیبه به شرح زیر است:

«پادشاه بزرگ، پادشاه قدرتمند، پادشاه سرزمین شوری، پادشاه سرزمین بیه، و خداوندگار شهر توشپا، ایشپوینی پسر ساردوری و منوا پسر ایشپوینی، زمانی که به شهر آردینی و به حضور خدای خالدی آمدند، یک معبد برپا ساخته و برای خدای خالدی ستون یادبود تدارک دیدند.

در جلوی معبد ایشپوینی پسر ساردوری جایگاه نیزه‌های سالم، جایگاه حیوانات بسیار بزرگ، جایگاه مس‌ها، جایگاه ظروف مسی، جایگاه ... و باز هم جایگاه حیوانات بزرگ( منظور گاوها) برپا کرد.

(تمام اینها را) در دروازه خالدی قرار داده و برای زندگی سرشار از موفقیت به سرورمان خالدی تقدیم کردیم ۱۱۱۲ حیوان بزرگ(گاو)،۹۱۲۰ داوطلب(؟)(آورده شده) بز ماده و گوسفند و ۱۲۴۸۰ بز ماده بالغ قربانی نمودند... پادشاه بزرگ ایشپوینی پسر ساردوری پادشاه قدرتمند، پادشاه سرزمین شوری، پادشاه سرزمین بیه و خداوندگار شهر توشپا، زمانی که به شهر آردینی و به حضور خدای خالدی آمد، با کمک قدرت خدای خالدی این مزرعه... اینان در مقابل دروازه خالدی در راه قرار داده شدند.

برای دروازه خالدی شهر آردینی گاو نر هدیه آورده شود و در زمان خریدن چیزی به شهر آردینی و حضور خدای خالدی، ایشپوینی پسر ساردوری و منوا پسر ایشپوینی به خدای خالدی حیوانات بزرگ(گاو) را در جایگاه قربانی کردند و گفتند که: هرکس که به دروازه خالدی گاو بیاورد آن شخص مرگ خود را هیچ خواهد شمرد».

کد خبر 2764270

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha