پرداختن رهبران جهان به حقوق کُردها از این جهت که عمدا از سوی تاریخ نادیدە گرفته شدەاند، خوشایند است، اما دربارە دوستی "خالە خرسەای" سیسی نکات ذیل قابل یادآوری است.
1-دیکتاتور نظامی مصر این سخنان را در اجلاس جهانی جوانان در شرم الشیخ در دسامبر 2019 در پاسخ به سوال یکی از حضار بیان کرده است.
دلیل وایرال شدن آن در روزهای اخیر نیز برگزاری انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری مصر است که وی با رای نود درصد برندە آن شده است!
چهار سال قبل که سیسی با شور و حرارت به دفاع از حقوق کردها پرداخت، رابطە مصر با ترکیه بر سر حمایت از اخوان المسلمین تیره و تار بود و دو کشور در لیبی تا سر حد جنگ با هم پیش رفتند.
اردوغان سیسی را کودتاچی و قاتل محمد مرسی رئیس جمهور منتخب اسلام گرا می نامید. مصر هم برای جبران مافات پای روی پاشنە آشیل ترکیه یعنی مسالە کُردها می گذاشت!
پس از چرخش اردوغان و رها کردن سیاست حمایت از اسلام گرایان در دو سال گذشته، روابط آن به سرعت با مصر و شیخ نشین های خلیج فارس بهبود یافت.
از این رو شنیدن سخنانی نظیر سخنان فوق که در چارچوب مقابله به مثل های مرسوم سیاسی قابل ارزیابی است، دیگر از سیسی بعید است.
حمایت از کردها و به عبارت بهتر استفادە ابزاری از مسالە کُردها، یک سیاست "خاورمیانە ای " آشناست.
در برهە های گوناگون، دولت های ایران، عراق، سوریه، لیبی و ...بر اساس سیاست های تاکتیکی و منافع کوتاه مدت به مداخله در تنش های میان کردها و دولت های متبوعشان پرداختە اند.
به طور مثال در دهە های هفتاد و هشتاد میلادی دولت های پان عرب سوریه و لیبی به علت اختلاف با دولت وقت عراق، اصلی ترین حامیان دو حزب اصلی حاکم بر اقلیم کردستان فعلی بودند.
این سنخ حمایت ها که عمدتا بدست سازمان های اطلاعاتی انجام می شود، به علت فقدان سویه های اخلاقی و ملاحظات بلندمدت راهبردی با پشتیبانی نهادی و ساختاری دولت های غربی از مسالە کُرد متفاوت است.
به عنوان نمونه اعلام منطقە پرواز ممنوع در سال 1991 که باعث تشکیل اقلیم کردستان فعلی شد، یک ابتکار عمل حقوقی و علنی با وجوه ساختاری است و پس از سه دهه هنوز ادامه دارد.
حمایت آمریکا از کردهای سوریه که باعث تشکیل یک کیان خودمختار کرد در شام شده، نیز با حمایت های ابزاری پیش گفته که بیش تر به هدف ایجاد مزاحمت برای دولت رقیب می شود، از اساس تفاوت دارد.
2- غیر از موارد فوق الذکر، لفاظی سیسی ریشه در یک سنت مصری دارد.
عبدالفتاح سیسی که با یک کودتای خونین به قدرت رسید و فاقد هر نوع مشروعیت سیاسی بود، برای جبران این فقدان، تصمیم گرفت با گفتار و اطوار سیاسی، خاطرە جمال عبدالناصر را تداعی نماید.
نهایت کار این شد که سیسی کاریکاتور ناصر از کار در بیاید.
ناصر سیمایی کاریزماتیک در عصری خاص بود و دامنە شهرت و محبوبیتش از عرب و عجم و آسیا و آفریقا فراتر رفته بود.
از قضا ناصر هم در اواسط دهە شصت به قسمی حمایت معنوی و سیاسی از جنبش کردهای عراق پرداخت.
یک دلیل این امر، گردن کشی ژنرال عبدالکریم قاسم نخستین رئیس جمهور عراق و سپس نخستین دولت مستعجل بعثی ها در برابر اتوریته و اقتدار فراگیر ناصر بود.
دلیل دوم ظرفیت های رهایی بخشی بود که در عروبە ناصر به عنوان یک جنبش ضد استعماری و جهان سوم گرای انقلابی وجود داشت.
ناصریسم به عنوان ملغمەای از پان عربیسم، سوسیالیسم، امپریالیسم ستیزی و قسمی اسلام خواهی رقیق، فراتر از یک ایدئولوژی ناسیونالیستی تنگ نظرانه به سیاق امروز بود.
از این رو کردها، ایرانی ها و حتی ترک ها و آفریقایی ها و آسیایی ها نمی توانستند از شور و جذبە آن در امان بمانند و به ستایش رتوریک انقلابی آن نپردازند.
سیسی اما یک ناصر قلابی است و از مرده ریگ ناصریسم تنها اقتدارگرایی را به ارث برده است.
3- دیکتاتور نظامی مصر در این ویدئو، گرچه با شور و حماسه به وصف کردها و ایستادگی شان می پردازد، اما در پایان گویی با پنبه سر می برد.
چه نه تنها آماده نیست کلمەای دربارە حق تعیین سرنوشت آنها و ضرورت تشکیل کیانی ملی برای آنان بگوید، بلکه خواهان ادغام کردها در دولت - ملت های موجود از رهگذر توسعه و احترام می شود.
رندی و ملاحظه کاری سیاسی سیسی فی نفسه، بد نیست. اما بدی این است که خود وی کارنامەای سیاە در زمینەی حکمرانی، سیاست های توسعەای و رعایت حقوق بشر و حقوق مخالفان و دگراندیشان دارد.
نود درصد اقتصاد مصر دست ارتش است و حاکم نظامی تیول دار اصلی آن است.
دولت کنونی مصر کارنامەی اقتصادی سیاهی دارد و هر آن ممکن است با افلاس و فروپاشی مواجه شود.
در واقع مهم ترین کشور عرب و مسلمان، تنها با کمک ها و صدقات عربستان و امارات سر پا مانده است.
عملکرد سیاسی سیسی از این هم بدتر است. مصر صاحب یکی از سرکوب گرترین حکومت های جهان است و کوچک ترین مخالفت سیاسی با داغ و درفش پاسخ داده می شود.
یک بار صاحب نظری غربی می گفت، حکومت سیسی خلاصە نظریه و عمل خاورمیانه و ناکامی های تاریخی آن است: (SisiI=Isis)
این محقق با برعکس نوشتن نام سیسی، مخفف انگلیسی نام داعش را نگاشته بود. مقصود این است که افلاس و استبداد سیسی، نام سکولاریسم را خراب می کند و زمینه را برای بدیل های اسلام گرا فراهم می سازد.
در واقع سیسی و داعش پیوندی دیالکتیکی با هم دارند و جریان های اسلام گرا، اپوزیسیون ساختاری دیکتاتورهای حاکمند.
از قضا یکی از پیچیدگی های مسالە کُرد که آن را به کلافی سر درگم تبدیل کرده، فقدان دمکراسی در خاورمیانه است. رژیم های غیردمکراتیک، استعدادی برای جذب و مشارکت کردها ندارند و در غیاب توسعه و دمکراسی، مسالە تاریخی کرد لاینحل می شود.
سیسی که از ویرانەهای انقلاب های بهار عربی سر برآورد، جدیدترین و جدی ترین ویرانگر توسعه و دمکراسی در منطقه است.
نظر شما