آتشی که هرگز خاموش نخواهد شد/ اسماعیل شمس

اسماعیل شمس، محقق و نویسنده، در کانال تلگرامی خود در یادداشتی پیش رو به برپایی آتش نوروزی کردها اشاره کرده و می نویسد: تصاویر جشن نوروز کردی از هورامان تا ماکو و از ئاکری تا دیاربکر و قامشلو با زبانی صریح پرده از یک واقعیت تاریخی برمی‌دارند و آن اینکه آتشی که روزی و روزگاری نیاکان ما برافروختند، هرگز خاموش نخواهد شد.

باور عمومی در حافظه تاریخی و میراث شفاهی کردان این بوده است که مشعل این آتش به دست توانای کاوه آهنگر برافروخته شده و کاخ ظلم و زور ضحاک را سوزانده است. هرچند امروز دستهایی خواسته و عامدانه یا ناخواسته و از روی ناآگاهی در تلاشند تا این روایت از نوروز را کمرنگ کنند و جای ظالم و مظلوم را عوض نمایند، یا آن را به یک دورهمی شاد تقلیل دهند، اما به باور من تصاویر نوروز در جای‌جای کردستان و به ویژه ئاکری چنان قدرتمند و اصیل هستندکه مجال تحریف واقعیت نوروز را به هیچ کسی نمی‌دهند. همه می‌دانیم که در جهان پیشا تاریخ آتش بیش از هرجا نزد مردمانی مقدس و ارزشمند بود که تاریکی و سوز و سرمای زمستان در کوهستان زندگی را برایشان سخت می‌کرد. آنان چنین سرمای سوزناکی را زمهریر می‌نامیدند. در سنت زردشتی و بودایی هم جهنم همان زمهریر بود. در نواحی گرم و بیابانی آتش نه‌تنها چنین قداستی نداشت،بلکه به مثابه جهنم برای مردمان آن بود. در قرآن هم در کنار جهنم که عذابش آتش و گرمای وحشتناک است از عذابی دوم به نام زمهریر سخن رفته است که صفتش تاریکی و سرمای جانگداز است و گروهی از دوزخیان گرفتار آن می‌شوند.

 هدف از ذکر این مقدمه آن بود که به خوانندگان  بگویم بزرگداشت نوروز با آتش بیش از هر چیز امری طبیعی و مرتبط با مردمی است که نه در بیابان و صحرا و دشتهای گرم، بلکه در کوهستان می‌زیستند،بنابراین پایان سوز سرما و آغاز بهار برای آنان در حکم نوعی جشن و شادی بود؛ به همین سبب بسته به ارتفاع مکان و شدت سرما نوروز در روزهای متفاوتی برگزار می‌شد.مردمانی که در ارتفاع پایین‌تر و سواحل رودخانه‌ها می‌زیستند، نوروز را دست‌کم یک‌ماه زودتر از نواحی مرتفع جشن می‌گرفتند؛ در نتیجه در گذشته شاهد کثرت جشن‌های نوروز بسته به زمان پایان سرما در کردستان بوده‌ایم. این جشن‌ها در منابع به نام جشن دهقان هم شناخته می‌شدند و با طبیعت پیوند وثیقی داشتند و خاص کشاورزان و روستانشینان بودند.

 با وجود تکثر نوروز در حوزه طبیعی و جغرافیایی، در طول تاریخ یک جشن ویژه و خاص در یک روز مشخص به نام نوروز وجود داشت که همه این کثرتها در آن به وحدت می‌رسیدند. این نوروز در منابع قدیم به نوروز سلطانی شهره بود و آداب و رسوم خاص خود را داشت. افزون بر فرمانروایان باستان، خلفای مسلمان و حتی سلاطین ترک و مغولی که بعدها این سرزمین را اشغال کردند، تحت تٱثیر قدرت تاریخی و فرهنگی این سنت دیرین، جشن نوروز را در این روز خاص برگزار می‌کردند.

 روایات زیادی درباره اسطوره‌ای یا تاریخی بودن مناسبت این نوروز وجود داشته و هرکس از ظن خود یار آن شده است، اما با وجود این روایات و داستانهای نویسندگان و خطیبان کرد و غیر کرد، نگارنده همچنان روایت ماریو لیورانی را نزدیک‌ترین روایت به فلسفه و ماهیت نوروز رایج در کردستان می‌داند. به باور من نوروز تنها امری طبیعی، فرهنگی و جشن دسته‌جمعی نیست و برخلاف دیدگاه برخی سلفیان کردستان ربطی به آیین زردشت و آتش‌پرستی ندارد و کهن‌تر از آن است. نوروز بیش از هر چیز نماد ضدیت با سلطه‌گری و پیروزی نور بر تاریکی است.می‌دانیم که واژه پیروز در همه شاخه‌های زبان کردی به معنای مقدس است و "جەژنە پیرۆزە"، جشن مقدس است، بنابراین نوروز باید از یک سرچشمه تاریخی بزرگ ریشه گرفته باشد.

به باور لیورانی این روز باشکوه جز روز سقوط آشور به دست کوهستان نشینان ماد در نتیجه یک انقلاب اجتماعی نیست.او افسانۀ قیام کاوه آهنگر علیه ضحاک و به آتش کشیدن کاخ او را نماد این واقعیت تاریخی می‌داند. بر اساس تقویم بابلی سقوط آشور در روز 21 مارس 612 پیش از میلاد و دقیقاً منطبق با نوروز است. مردم مشعل به‌دستی که شبانه از کوهستانهای کنونی کردستان به سمت دشت می‌آیند، نوادگان همان مردمی هستند که از ظلم و زور ضحاک(نماد شاهان آشور) در کوهستان پناه گرفته بودند و ۲۰۹۶ سال پیش و همزمان با پایان سرما از کوهستان زاگرس پایین آمدند و متحد و یکپارچه به رهبری هووخشتره یا کیاکسار(کیخسرو کردان) به ظلم و زور چند هزارساله آشوریان پایان دادند و کاخ تباهی و تاراج آنان را سوزاندند و سپس طبق رسم مقدس خود دست در دست هم حلقه رقص و شادی درست کردند و به دور این آتش سرود پیروزی خواندند.

کد خبر 2768544

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha