به گزارش خبرنگار کردپرس، نادر کریمیان سردشتی، متولد ۱۳۴۳ ، پژوهشگر و مدرس دانشگاه است. از وی ۸۳ عنوان کتاب به چاپ رسیدهاست و او در زمینههای کاری ایران شناسی، اسلامشناسی و ادبیات فارسی تحققات بسیاری داشتهاست. تا کنون ۲۱۷ مقاله به زبان های فارسی، انگلیسی، روسی ،کردی، عربی ،هندی در مجلات گوناگون علمی پژوهشی و علمی تخصصی و مجموعه مقالات به چاپ رسانده است.
یکی از این تالیفات «کتابشناسی نوروز» است که توسط نادر کریمیان سردشتی و علیرضا عسکری چاوردی او به کوشش سازمان پژوهشکده مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور منتشر شده است. این کتاب بر اساس محورهای موضوعی طبقهبندی شده و موضوعات آن ۱۶ عنوان اصلی را دربرمیگیرد. در همین خصوص خبرنگار کردپرس با "نادر کریمیان سردشتی"، محقق، نویسنده و مدرس دانشگاه در خصوص خاستگاه عید نوروز، مراسمات نوروزی و جشن نوروز در بین کردها گفت و گو کرده است.
جشن نوروز، جشن طبیعت است
کریمیان سردشتی، در این گفتگو با اشاره به روایت های مختلف از خاستگاه جشن نوروز به خبرنگار کردپرس می گوید: عدهای خاستگاه نوروز را به وقایع تاریخی پیوند میدهند که این موضوع صحت ندارد. به این دلیل که نوروز اساساً یک آیین طبیعی است و ارتباطی با هیچ قوم، قبیله و ملت به خصوصی ندارد و هیچ ملتی نمیتواند ادعا کند که عید نوروز مختص به آنها بوده است و آنها چنین عیدی را بنیاد نهادهاند به این دلیل که عید نوروز از اساس قبل از سومریها به عنوان جشن طبیعت شناخته شده بود و عیدی است که در آن از تغییرات بنیادی طبیعت بهره گرفته و این تغییرات را در راستای گرم شدن زمین و آغاز بهار جشن گرفتهاند.
او ادامه می دهد: از چین تا الجزایر کشورها و سرزمینهایی که بالاتر از خط استوا قرار گرفتهاند دارای اعیاد بهاری هستند در واقع در یک طول و عرض جغرافیایی مخصوص یعنی پایینتر از حوزه قفقاز شمالی، جنوب سیبری، حوزه مدیترانه و کل سرزمینهای بالاتر از خط استوا آغاز بهار جشن گرفته میشود و اعیاد مختلف بهاری در این محدوده جغرافیایی معنا پیدا میکند. بر همین مبنا ۱۲ کشور برای ثبت روز ۲۱ مارس و آغاز عید نوروز تلاش کردند تا این جشن را ثبت جهانی کنند. البته پرونده ثبت جهانی نوروز در اختیار ایران است و سایر کشورها نیز در این زمینه مشارکت دارند اما این جشن به نام کشور به خصوصی ثبت نشده است چرا که بیش از ۱۲ کشور عید نوروز را جشن میگیرند لذا این عید، عید ملت واحدی نیست.
کریمیان سردشتی بیان می کند: عید نوروز، عید دهقانان کشاورزان و دامداران است و این افراد بر اساس تغییراتی که در طبیعت شکل می گیرد به جشن و پایکوبی پرداخته و آغاز بهار را در راستای کار و تلاش خود جشن گرفتهاند. چرا که بعد از اینکه جشن سده، چله بزرگ و چله کوچک در زمستان به پایان میرسد و تغییرات طبیعت در راستای گرم شدن زمین آغاز می شود، برگزاری جشنهای مختلف هم در محدوده جغرافیایی مذکور شروع میشود اما وقتی به سمت قطب شمال و قطب جنوب نگاهی بیندازید دیگر خبری از برگزاری چنین جشنهایی در راستای آغاز بهار نیست چرا که تغییرات فصلی مشابه این محدوده نیست. تغییرات شکل گرفته در طبیعت به نسبت آغاز دگرگونی های آب و هوایی به تدریج از بهمن ماه آغاز میشود و تا روز نوروز ادامه خواهد داشت. بنابراین جشن نوروز یک جشن همگانی است که همه اقوام و ملل در محدوده جغرافیایی به خصوصی آن را جشن میگیرند.
قدیمی ترین سند باقی مانده از نوروز مربوط به تمدن بابلی ها است
او با اشاره به وجود الواح خطی در خصوص جشن نوروز نیز می گوید: در این باره میتوان به قدیمیترین سند از تمدن بابلیها که در آن یک لوح به زبان اکدی- بابلی نوشته شده، اشاره کرد. در این لوح از عید "زکموک" اسم برده شده که این جشن دقیقاً در اعتدال بهاری و در فروردین ماه در میان بابلیان مرسوم بوده است.
کریمیان اضافه می کند: این الواح بابلیها ۲۸۰۰ سال قدمت دارد و نشان می دهد که در میان اکدیها و سومریها ۵ روز اول بهار جشن گرفته میشد و این عید به مناسبت گرامیداشت پایان زمستان و آغاز بهار، شکوفا شدن درختان، سرسبزی طبیعت، بوده است؛ لذا کسانی که شاهنامه و متون قدیمی اسلامی را مبنای تحقیق برای خاستگاه نوروز قرار میدهند باید بدانند که چنین تحقیقاتی مبنا علمی ندارد چرا که این کتب به نسبت نسخه قدیمی خطی بابلیها قدمت چندانی ندارند.
جغرافیا تفسیر جشن نوروز است
او بیان می کند: اگر از چین تا آسیای میانه و از آنجا به خاورمیانه برسیم در کردستانات شامل هر چهار بخش کردستان در (ایران و عراق و ترکیه و سوریه) متوجه خواهیم شد که در این مناطق عید بهاری در این محدوده جغرافیایی با تفاوتهایی جشن گرفته می شود اما میراث منشا و خاستگاه چنین جشنهایی مشترک بوده است. یکی از نشانههای بارز این جشنها آتش است که در جشنهای بهاری برپا میشود. به این دلیل که آتش نماد غلبه بر سرما و تاریکی زمستان و نویدبخش گرما نشاط و بهار بوده است همچنین سبب رشد کار و تلاش و آغاز دوباره فعالیت های کشاورزی بوده به همین دلیل میتوان گفت که جغرافیا تفسیر جشن نوروز است چرا که آغاز بهار در یک محدوده جغرافیایی که از آن نام برده شد میتواند دلیلی بر آغاز جشنهای بهاری باشد نه روایتهای قومی و قبیلهای و تاریخی مختلف که از آن به عنوان خاستگاه نوروز یاد میشود.
در کردستان نیز به واقعه داستان ضحاک به عنوان یک پادشاه ستمگر نام برده میشود و از سوی دیگر شاهنامه نیز از ضحاک به عنوان یک پادشاه عرب نام میبرد، در اینجا هدف بیان روایتهای متناقض نیست زیرا تناقض این روایتها آنچنان آشکار است که نمیتوان به این روایتها استناد کرد. البته باید دقت داشته باشیم که اسطوره ها بر اساس واقعیتها تاریخی ملتها بنیاد میشوند اما چون تاریخ مکتوب ندارند و به صورت شفاهی و سینه به سینه منتقل میشوند تبدیل به اسطوره شده اند، برای مثال نه اینکه رستمی وجود نداشته باشد بلکه رستم در تاریخ وجود داشته اما چون تبدیل به اسطوره شده، تاریخ مستندی ندارد. بنابراین رستم کُرد با رستم سیستان و رستم حوزه سمرقند تفاوتهایی دارند و هر کدام به نحوی روایت شدهاند. که در فرهنگ و تمدن کردی نیز داستانهای بیشماری وروایتهای مختلفی وجود دارد که به صورت شفاهی و سینه به سینه به نسل امروز منتقل شده اما سند مکتوب ندارند بلکه به صورت فولکلور در حال حاضر شناخته میشوند و در ۲۰۰ سال اخیر اسکورمان بخشی از این فولکلور را در قالب کتاب گردآوری کرده است. در خصوص روایت های خاستگاه عید نوروز هم چنین است اما این روایت ها قابل استناد نیستند بلکه اصلی ترین منشا و خاستگاه نوروزی را باید همان تفسیر جغرافیایی آن در نظر گرفت.
جشن نوروز در میان کردها پررنگ تر از سایر ملل است
کریمیان ادامه می دهد: بنابراین میتوان باید گفت که عید نوروز قطعاً یک عید جغرافیایی و طبیعی است، اما باید به این نکته هم اشاره کرد که کردها به نسبت سایر ملل بیشترین اهمیت و توجه را به عید نوروز مبذول داشته اند و نمیتوان میزان اهمیت دادن همه ملتها به عید نوروز را یکسان تلقی کرد؛ بلکه ملت کرد در حفظ آداب و رسوم نوروزی یکی از آنها حفظ و برپایی آتش نوروز است به نسبت بقیه کوشاتر بوده است. همچنین میتوان به دیگر مراسم بهاری همچون میر نوروزی یا (میر میرێن) در کردستان اشاره کرد که در اعیاد نوروز دارای داستان و روایتی بسیار قدیمی است و حتی در متون بابلی نیز از آن گزارش شده است. به یاد دارم که حدود ٤٥ سال پیش در سردشت زمانی که من کودکی ۱۰ ساله بودم این مراسم برگزار میشد و حتی در شهر مهاباد به صورت کارناوال برگزار میشد و امروزه در سلیمانیه کردستان عراق دوباره این مراسم احیا میشود، بنابراین میبینیم که بسیاری از مراسمهای نوروزی از قدیم الایام تا کنون همچنان در میان کردها پررنگ است.
او اضافه می کند: امروزه نه تنها ملتهای حوزه نوروز، بلکه دیگر کشورها همچون کانادا، آمریکا و اروپا نوروز را جشن میگیرند و این آیین را گرامی میدارند بنده در مقالهای با عنوان "نوروز در کردستان" که در سال ۷۴ منتشر شد به تفصیل از به این موضوع پرداختهام که چرا نوروز در کردستان به نسبت سایر ملل پررنگتر است و حتی این جشن در بین کردها امروز رویکردی سیاسی پیدا کرده است. به هر روی نوروز در بین کردها اساساً به خاطر برپایی جشن طبیعت است و به همین دلیل دارای قدمت بیشتری است چرا که اگر شما به کردستان از منطقه هورامان تا محدوده قامیشلو در کردستان سوریه و حتی باکور و باشور کردستان، در ترکیه و عراق نگاه کنید، متوجه خواهید شد که در این حوزه تغییرات فصل بهار بسیار ملموستر است، خوب قطعاً این تغییرات ملموس سبب برجستهتر شدن برپایی جشنهای نوروزی در کردستان هم میشود.
کردها میراث دار آتش نوروزی هستند
کریمیان در پاسخ به این مسئله که چرا آتش نوروز در حال حاضر بیشتر در میان کردها به عنوان یکی از نشانههای نوروز شناخته و گرامی داشته میشود می گوید: در خصوص اهمیت برپایی آتش در اعیاد نوروز در بین کردها باید گفت که یکی از دلایل آن قداست آتش قبل از اسلام در میان کردها بوده و آتش نقش اساسی در بین زرتشتیان داشته است و آنها اعتقاد داشتند که عید نوروز باید با آتش آغاز شود چرا که آتش، سرما و تاریکی را از بین میبرد و گرما و امید و نشاط را نشان میدهد. از سوی دیگر حرکت آتش رونده و رو به بالاست و انسان را به اعلا متصل میکند. همچنین پیشتر ۴ مراسم چهارشنبه سوری در اسفند ماه برگزار میشده تا آنکه به آتش بزرگ نوروزی میرسید و در کوهها و ارتفاعات آتش به عنوان سرآغاز نوروز و خبررسانی و اطلاع دادن آغاز بهار برپا میشده و به نوعی برپا کردن آن خبر آغاز بهار بوده است.
این محقق و مدرس دانشگاهی تاکید می کند: جغرافیای کردستان گویا و تفسیر همین موضوع است در واقع حکومت میتانیها ۱۸۰۰ تا ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح که یک حکومت کردی بودند جشن نوروز را پاسداری کردهاند و همین نشان می دهد قدمت نوروز در کردستان بسیار بالا است.
سنگواره های تخت جمشید از جشن نوروزی در تمدن عیلام خبر می دهند
از استاد کریمیان در خصوص نقوش و سنگوارههایی که بر جشن نوروزی دلالت داشته باشد سوال کردم و او در این باره می گوید: با توجه به اینکه بنده کتاب نوروزنامه خیام را هم منتشر کردهام میتوانم بگویم که تنها در نقوش برجسته تخت جمشید ایران که به زمان قبل از هخامنشیان یعنی زمان عیلامیها اشاره دارد، نقوشی یافت شده که بر برگزاری مراسم نوروز اشاره دارد و در آن نشان میدهد ۷ تا ۸ هدیه به مناسبت عید نوروز به پادشاه تقدیم میشود؛ که شامل گل گندم به نشانه بهار، شمشیر، انگشتر، شراب، قلم و اسب و ... بوده است. همانگونه که در حال حاضر سبزه به سفره هفت سین راه یافته و نشان سرسبزی و آغاز بهار است در ان زمان گل گندم به شاهان وقت اهدا می شده، قلم نیز به عنوان ابزار نوشتاری یکی دیگر از هدایایی بوده که در خیام نامه به عنوان هدیه ویژه به پادشاه اهدا میشده و این کالاها دارای قداست بوده و همانطور که میبینید امروزه نیز در میان کردها اسب دارای اهمیت ویژهای است که ریشه آن به این موضوع برمیگردد. در کنار این اشیا همچنین غلامانی خوش رو به عنوان هدیه به پادشاه هدیه داده می شد.
به گفته کریمیان سردشتی؛ این نقش برجستە سنگی متعلق به ۲۵۰۰ سال قبل است و این هدایا در ابتدا از سوی موبد موبدان و سپس روسای قبایل به پادشاه هدیه داده میشد و باید گفت که عید نوروز در آن زمان همراه با دعا و نیایش برپا شده و دارای احترام و حرمت فراوانی بوده است. بنابراین تنها نقش برجستهای که میتوان نشانی از نوروز در آن پیدا کرد نقوش برجسته تخت جمشید است که آیین نوروزی قبل از دوره هخامنشیان در آن منعکس شده است و مقالات متعددی هم در این باره نوشته شده است.
هفت سین نوروزی به دربار عباسی های هم رسیده بود
کریمیان همچنین با اشاره به هفت سین در عید نوروز می گوید: هفت سین و بسیاری دیگر از مراسمات نوروزی در میان ملل مختلف منطقه وجود داشته ولی برخی از آنها به مرور کمرنگ شده و برخی دیگر همچنان ادامه دارند جالب است بدانید که هفت سین در دربار عباسیها هم وجود داشته و انها به این مناسبت در بین مردم شیرینی پخش می کند و در واقع عید نوروز به عنوان مبدا گاهشماری کشاورزی به شمار میرفته است.
او در پایان تاکید می کند: به نظر بنده عید نوروز بزرگترین عیدی است که تاریخ بشر تاکنون به خود دیده است چرا که متعلق به یک دین یا یک ملت ویژه نیست. متعلق به یک کشور به خصوص نیست.
گفت و گو: تانیا شعفی
نظر شما