کرد پرس- بحران آب و خشکسالی ادامه دار در اقلیم ایران، علت های متعدد دارد که برخی از آنها طبیعی و از دست همه خارج است اما بخش مهمی از آن هم قابل مدیریت است. برای مدیریت این بحران هر بخشی باید وظایف خود را به درستی انجام دهد تا بتوان از این چالش مهم که از نظر برخی کارشناسانِ سخت گیر، اساس تمدن ایران را تهدید می کند به سلامت عبور کرد.
1-دیپلماسی فعال
یکی از دستگاه هایی که باید به صورت ویژه در این بخش فعال شود، دستگاه دیپلماسی است. در حال حاضر علاوه بر افغانستان که در مورد حق آبه هیرمند بازی های مخصوص به خود را در می آورد، مهم ترین تهدید، سدسازی های بی قید و قاعده ترکیه است. بر اساس اعلام یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس، اثر سدسازی های ترکیه تنها بر رود ارس کاهش 30 درصدی سهم ایران از آب این رود است و این البته تنها بخشی از اثراث مخرب طرح های بلند پروازانه ترکیه در این حوزه است.
سدسازی بر روی بالادست دجله و فرات از سوی دولت ترکیه تحت پروژه سد «ایلیسو» در جنوب شرق این کشور؛ بدون رعایت حقوق بین الملل در حوزه آب باعث شده است که تالاب های حوزه آب ریز دجله و فرات به کویر تبدیل شود. این اتقاق باعث می شود، با هر اتفاق جوی، توده های عظیم گرد و خاک اول کشورهای عراق و سوریه را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و هزاران نفر را راهی بیمارستان ها کند و بعد این توده گرد و غبار یقه مردم استان های غربی و حتی در پاره ای اوقات پایتخت ایران را هم می گیرد.
«اردوغان» رئیس جمهور ترکیه روز شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۰ سد «ایلیسو» را تحت عنوان رسمی «ilisu baraji» افتتاح کرد. «ایلیسو» دومین سد بزرگ ترکیه بعد از سد «آتاترک» است. ظرفیت «ایلیسو» ۳ برابر «کرخه» به عنوان بزرگترین سد ایران است. ظرفیت سد آتاتورک (بزرگترین سد ترکیه و قاره اروپا) نیز به اندازه مجموع تمام سدهای ایران است!
سد «آتاترک» بر روی فرات و سد «ایلیسو» بر روی دجله بسته شده است. سد «آتاترک» ۷۵ درصد آب فرات را ذخیره میکند و سد «ایلیسو» نیز مانع ورود قریب به ۶۰ درصد منابع آبی به عراق میشود. همین آمار کافی است که عمق جاه طلبی ترکیه در عرصه سیاست آبی پی ببریم.
جاه طلبی های ترکیه در حوزه آب البته صرفا به پروژه «ایلیسو» و آتاترک ختم نمی شود و پروژه «داپ» این کشور سرچشمه رود ارس که به ایران می ریزد را هم نشانه رفته است. با اجرای آن ممکن است مستقیم تر مردم استان های آذربایجان شرقی و نوار شمال غرب هم تحت تاثیر قرار بگیرند. «داپ» ابر پروژهای دیگر از مجموع پروژههای سدسازی ترکیه است که نام آن اصلا در سطح رسانهها مطرح نشده است. این پروژه کاملا چراغ خاموش و محرمانه پیش میرود. پروژهای که به دلیل اثرگذاری مستقیم بر روخانه ارس، حیات شمال غرب ایران را به طور جدی تهدید میکند.
به نظر می رسد در حوزه دیپلماسی برای جلوگیری از خسران بیش از این در حوزه فشار بر منابع آبی، باید فعالانه تر مسئولان مربوطه عمل کنند.
2- مدیریت منابع آبی
بخش دوم فعالیت ها برای عبور از چالش مهم آب را می توان در در حوزه «مدیریت منابع آبی» تقسیم کرد. در حال حاضر با قاطعیت می توان ادعا کرد در زمینه آبخوان داری و آبخیزداری عملکرد دستگاه های مربوطه اگر فاجعه بار نبوده باشد، حداقل قابل قبول نیست و سازمان منابع طبیعی هنوز به مسئولیت خطیر خود در این رابطه پی نبرده است و در استان های مختلف شاهد کم کاری های جدی هستیم.
در صورتی که چند سال قبل موضوع مدیریت آب های مرزی و ... مورد تاکید ویژه رهبر انقلاب هم قرار گرفت. شرکت آب منطقه ای و آبفا و وزارت نیرو به طور کلی هم در این زمینه فاقد یک برنامه منسجم هستند و غیر از کارهای تکراری مانند پلمپ کردن برخی چاه ها، بیشتر چشم به آسمان دارند که حجم مخازن سدها مقداری آب ذخیره کنند. در واقع مدیریت در این حوزه محدود به نگاه «گذر از این وضعیت و رسیدن به سال بعد است.»
3- مدیریت کشاورزی
یکی از پر مصرف ترین بخش ها از حیث منابع آبی بخش کشاورزی است. در کنار اینکه توجه به تامین امنیت غذایی یکی از مهم ترین اولویت های کشور به شمار می آید اما باید به این نکته هم توجه کرد که این تامین امنیت باید پایدار باشد و برای پایداری در این حوزه مهم ترین اصل پایداری منابع آبی است. بخش کشاورزی در سال های اخیر بیشترین تمرکز را بر «تراکتوریزه » کردن قرار داده که فاصله معناداری با «مکانیزه» شدن دارد. متاسفانه باید اذعان کرد بخش مهمی از آب مصرفی در بخش کشاورزی ایران هدر می رود و هنوز کسی پاسخ نداده است در کشوری با وضعیت منابع آبی ایران چطور محصول مانند هندوانه که دارای کمترین میزان ارزش افزوده است و همچنین نقشی به شدت کم رنگ در زنجیره امنیت غذایی دارد در این حجم وسیع کشت می شود؟ توسعه کشت گلخانه ای و حرکت در مسیر مکانیزه کردن کشاورزی و گسترش کشت های دیمی از جمله اقداماتی است که انتظار می رود مسئولین و برنامه ریزان بخش کشاورزی باید مورد توجه قرار دهند.
نظر شما