به گزارش کرد پرس، علی مرادی با بیان اینکه تولید سریالی از زندگی مستوره اردلان در دست اقدام است؛ گفت: تولید این سریال از اوایل تیرماه در شهرک سینمایی «سنه دژ» آغاز می شود.
ماه شرف خانم معروف به مستوره اردلان» شاعر، تاریخنویس، عارف و خوشنویس زمانه خود بود و تابوی جامعه مردسالارانه آن روزگار را در هم شکست و به دفاع از حقوق زنان برخاست. زنی کُرد تبار از خاندان اردلانها.
ماهشرف خانم از خانواده قادریها و دختر ابوالحسن بیگ قادری است و در سنندج در مرکزیت اردلانها چشم به جهان گشود.
وجود پدری باسواد و دوستدار علم و دانش از مستوره کردستانی , زنی صاحب قلم و صاحب ذوق ساختو در جامعه مردسالارانهای که زنها حق یادگیری و آموزشی نداشتند او را به فراگیری علم و دانش ترغیب کرد و به او زبان عربی، فارسی و کُردی آموخت.
دیری نگذشت که این زن توانمند و با استعداد در ردیف ادیبان و سخن سنجان قرار گرفت و در عفت و پاکدامنی و آشپزی و خانهداری و خصایص و صفات خاص زنانه سرآمد زنان گشت و با ذوق و قریحهٔ شاعریاش توانست با سرودن قصاید نغز و غزلیات با شاعران نامدار زمان خود مقابله کند و در تاریخ نویسی پا به پای مورخین در عرصهٔ وقایع نگاری جلوه کند و از طریق شعر با شاعران معاصر خود در ارتباط باشد.
با این اوصاف اگر او را به خاطر فضل و کمال و خط و ربط و شعر و تاریخ نگاریاش در ردیف زنان برجسته و مورخین نامدار قرار دهیم اغراق نکردهایم.
او در سن ۱۷ سالگی به ناچار با خسروخان ناکام از حکام اردلان ازدواج کرد.
میرزا علی اکبر منشی در این باره مینویسد: "مستوره چون شأن و شایستگی خود را برابر با مردان روزگار میدانست از این مواصلت و مزاوجت امتناع داشت تا این که خسروخان پدر و جد او را همراه چند تن از بستگان به زندان انداخت و ابوالحسن بیگ را مجبور به پرداخت جریمهٔ ۳۰ هزار تومان کرد و شرط استخلاص آنان را منوط به عقد مستوره نمود، مستوره به ناچار بدین مزاوجت تن در داد و جز تسلیم در مقابل استخلاص پدر و جدش راه دیگری نداشت در حالی که خسرو خان پیشتر با حسن جهان خانم دختر فتحعلی شاه ازدواج کرده بود و حسن جهان خانم زنی بود ادیب و شاعر و سیاستمدار و صاحب قدرت و مسلط بر زندگی خسروخان..."
مستوره بیشتر اوقات خود را به مطالعه و سرودن شعر و نوشتن تاریخ میگذراند و چون خسروخان نیز مردی شاعر و صاحب ذوق بود بیش از پیش او را به این کار تشویق میکرد، رفتهرفته مستوره به خسروخان علاقهمند شد و به او دل بست و گاهی اوقات با هم به مشاعره مینشستند. هرچند که خسروخان والی، مردی عیاش و خوشگذران بود و مستوره در شعرهایش از بیوفایی او شکوه کردهاست.
نظر شما