سلامت روان جامعه در هیاهوی وعده های انتخاباتی

سرویس کردستان- آسیب به سلامت روان جامعه با وعده های انتخاباتی که تحقق نمی یابند یکی از مهم ترین مسایلی است که از نظر نایب دبیر اتحادیه علمی روانشناسی کشور از طرف کاندیداها نادیده گرفته شد.

به گزارش خبرنگار کردپرس، دو روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری است. انتخاباتی که با وعده ها و شعارهای مختلفی همراه بود. در این بین جدای از اینکه کدام کاندیدا رئیس جمهور می شود مسئله مهم این است که بعد از این پروسه سیاسی سلامت روان جامعه با وعده هایی که کاندیداها داده اند چگونه خواهد بود. مقوله ای که در هیچ کدام از انتخابات مدنظر قرار نگرفته و نمی گیرد. اینکه وعده های انتخاباتی تا چه میزان محقق می شوند یک طرف و اینکه این وعده ها تا چه میزان بر روح و روان مردم تأثیر می گذارد هم طرف دیگر ماجراست. نکته ای که تا مدت ها ذهن و فکر مردم را درگیر خود خواهد کرد.

در همین زمینه نایب دبیر اتحادیه علمی روانشناسی و مشاوره کشور معتقد است نباید برای کسب رأی به هر وعده ای که می دانیم محقق نمی شود روی آورد. «مجید زارعی» در مصاحبه با خبرنگار کردپرس به طور مفصل به واکاوی این موضوع پر اهمیت پرداخته است. «نخست باید گفت: چنان که وجه ممیز نظام های سیاسی دموکراتیک از غیر دومکراتیک را "میزان و فرایند مشارکت سیاسی" تعیین می کند، نوع شعار و محتوای آن، بستر  مشارکت شهروندان را برای خلق این مهم به همراه دارد».

به گفته او انتخابات، عصاره مردم سالاری در هر حاکمیت است و در بستر انتخابات احزاب سیاسی، همانند یک شرکت بزرگ تجاری خود را با شیوه های گوناگون در معرض تبلیغ و کسب رأی مردم قرار می دهند و توده ها هم به عنوان خریدار اصلی ایده ها و چهره های جریان سیاسی، در این عرصه نقش آفرینی می کنند.

«زارعی» با اشاره به برگزاری مناظرات و گردهمایی کاندیداها، بیان کرد «این روزها شاهد برگزاری همایش، میزگرد، مناظره، جلسه، هم اندیشی و نشست های صمیمانه، از جانب کاندیداها با اقشار مختلف مردم بودیم؛ از نمایندگان اتحادیه های کارگری و کارمندی و صنوف گرفته تا دانشجو و...، خلاصه همه به دنبال جایگاه و سهم خود در دولت آینده اند که البته ماحصل این نشست ها هم نهایتاً در قالب شعارهایی خلاصه می شود که هر چهار سال یک بار بر سر زبان ها می افتد و اندکی بعد از وقوع واقعه دچار استحاله می شود و جای خود را به واقع بینی و غنیمت شمردن وضع موجود می دهد. اما نکته قابل تأمل در انتخابات، چگونگی جذب آرا توسط نامزدهاست که آنان با چه برنامه و طرحی خواهان به دست گرفتن قدرت هستند و اینکه اصولاً چگونه این امر خود را درقالب شعارهای انتخاباتی کاندیداها آشکار می سازد».

آن طور که این روانشناس می گوید «نکته بسیار مهم و قابل اعتنا در بررسی شعارهای انتخاباتی، که جهت جذب آرا توسط کاندیداها مطرح می شود توجه به نیاز و اقبال جامعه به این شعارهاست فی الواقع این همان مطالبات، مشکلات و نیازهای مردم است که در قالب مستتر شعار، رخ عیان نموده به بیان دیگر با تحلیل این شعارها هم می توان به دغدغه ها، نیازها و حتی آرمان های یک ملت پی برد».

او یکی از خصایص مهم شعارهای انتخاباتی را ایجاد امید و روشنایی دوباره در بین مردم دانست و از عواقب وعده های بی اثر در جامعه گفت. «همان طورکه گفته شد شعارها همان خواسته های محقق نشده جامعه از سوی حکومت و یا دولت هاست که این بار وعده عینیت یافتن آن از سوی نامزدهای انتخاباتی سر داده می شود اما خود این امر علاوه بر نتایج مثبت برای حکومت، که می تواند منجر به ایجاد امید در بین مردم و حضور حداکثری آنان در انتخابات شود که خود این امر یکی از اِلِمان های مشروعیت و مؤید قوام حکومت هاست، می تواند آثار و پیامدهای مخربی را هم به دنبال داشته باشد و آن هنگامی لست که وعده های داده شده محقق نشود که در این صورت حکومت و یا دولت دیگر آن نشانه های تأیید را از جانب مردم دریافت نمی کند و این یعنی از دست رفتن و یا کمرنگ شدن همان اِلِمان هایی که برای ادامه بقای حکومت ها، از سوی مردم، حیاتی و کتمان ناشدنی است؛ در چنین موقعیتی حکومت متحمل پرداخت هزینه های گرانی می شود».

از نظر «زارعی» محقق نشدن وعده های انتخاباتی منجر به افزایش بی اعتمادی در جامعه می شود. «به هر حال در این بستر نامزدها متناسب با نیاز جامعه، مفاهیم کلیدی خاصی را که اقناع ذهنی شهروندان را تامین کند در تبلیغات و یا رقابت های مناظره ای خود به کار می گیرند. (خواه قابلیت و ضمانت اجرایی داشته باشد، یا نداشته باشد) که ناکامی پس از عدم تحقق شعارهای انتخاباتی و یا عدم ضمانت اجرایی آن در هر اجتماعی سبب ساز افزایش بی اعتمادی، بی تفاوتی اجتماعی، کاهش مشارکت سیاسی، رشد رفتارهای سیاسی مخرب، ناهنجاریهای اجتماعی، از بین رفتن سرمایه های اجتماعی، ناکامی، پرخاشگری و کاهش رضایت اجتماعی و کشتن امید و روشنایی در قلب و ذهن آدمیان یک اجتماع خواهد شد».

براساس سخنان این روانشناس «شعارهای تحقق نیافته و ناکامی های پسینی که ممکن است سال ها در زوایای روان افراد یک اجتماع رشد کند و پنهان بماند و سپس در بزنگاه هایی، خود را در قامت آسیب های رفتار فردی و اجتماعی نمایان سازد و صحنه تعاملات اجتماعی را هم از خود متأثر سازد».

او آسیب شعار و وعده های تحقق نیافته را بسیار ناگوار دانست. «ما باید این مهم را پیش چشم، ذهن و گوش بنشانیم و به واقع باید بپذیریم که عمده ناکامی های روانی و مسایل شخصیتی و روحی- روانی افراد تا اندازه زیادی تحت تاثیر همین مناسبات اجتماعی شعار داده و تحقق نیافته یک جامعه است. به عنوان مثال هر چه توزیع امکانات در یک جامعه در حال توسعه نابرابر باشد، میزان انسجام اجتماعی کم و افراد دچار ناهنجاری های بیشتری می شوند. از این رو، منشا بسیاری از این بیماری ها برخاسته از بستر اجتماعی است».

مطابق اظهارات «مجید زارعی» ما نباید غافل بمانیم که هرگاه ناکامیهای فردی و اجتماعی  فشار روانی زیاد باشد بیم آن می رود که روال زندگی طبیعی و معمول مردمان یک اجتماع از هم پاشیده شده و یا دچار نوعی اختلال عاطفی و روانی و دلزدگی اجتماعی و در پس آن کاهش مشارکت اجتماعی و سرمایه های اجتماعی شود.

نایب دبیر اتحادیه علمی روانشناسی و مشاوره کشور در ادامه بر سلامت روان جامعه به عنوان سرمایه های اجتماعی تأکید کرد. «اگرچه اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی رسمی و انسجام اجتماعی به‌ طور مستقیم یا غیرمستقیم بر روی مشارکت سیاسی شهروندان مؤثرند، اما بخش محوری سرمایه اجتماعی که ضمن تقویت سایر عناصر آن، مشارکت سیاسی شهروندان را افزایش می‌دهد، احترام به روان مردمان یک کشور و امید ساخته شده در پس شعارهای انتخاباتی است و آنچه اهمیت ویژه و فراوان دارد تحقق خواسته‌های مردم و رهایی آنان از ناکامی و پیامدهای سخت ناکامی روانی و ذهنیت های ساخته شده در هیاهوی شعارهای انتخاباتی است».

دقت در انتخاب شعارها و وعده ها و تلاش برای تحقق آن ها دیگر موردی بود که «مجید زارعی» آن را در مشارکت سیاسی مردم دارای اهمیت خواند. «در این میان باید خوب بدانیم که یکی از مقوله‌های اساسی برای حفظ نظم و ثبات نظام سیاسی هر دولت و ملتی، حضور و مشارکت مردم در عرصه‌های مختلف است، و سرمایه اجتماعی بر مفهوم اطمینان و اعتماد متقابل و تعهد در مقابل تمام شعارها و برنامه های که با آب و تاپ بر زبان می آوریم استوار است که در نهایت موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع می‌شوند».

او از بار منفی ناراستی در جامعه و نقش آن در سلامت اجتماعی گفت. «ما باید بدانیم هرچه صداقت و راستی درجامعه بالاتر رود، تحقق همدلی، اعتماد و اطمینان و مشارکت سیاسی و سلامت روان یک اجتماع در جامعه بالا می‌رود و هرچه ناراستی، شعار بدون ضمانت اجرایی و عوام فریبی در جامعه رشد یابد، در پس آن "همدلی، اعتماد و اطمینان، مشارکت سیاسی، دلزدگی اجتماعی، ناکامی روانی کاهش می یابد و سلامت اجتماعی یک کشور را با مخاطرات سخت و سنگینی مواجه می سازد»./

* مصاحبه: زیبا امیدی فر

کد خبر 2772115

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha