کرد پرس- قصیده با مشاهده «مردی بیدار »از ورود ماری در گلوی «مردی خفته » شروع می شود که، «مرد بیدار» و عاقل جز وارد کردن ضربات سنگین بر فرق سر «مرد خفته» با هدف آگاهی بخشی و بیدار کردن او و دفع شر مار از گلوی مرد آسیب دیده چاره ای نداشت.
مرد خفته که آزار مرد بیدار نسبت بخود را می دید او را از این برخورد خشن نسبت به خودش ناآگاهانه شماتت می کرد تا اینکه با خوراندن سیبهای گندیده درختان به مرد معترض نهایتا منجر به استفراغ مرد مار خورده شد که با مشاهده پرتاب شدن مار از گلوی خود آنگاه پی به علت آن همه آزار و اذیت مرد بیدار نسبت به خود برده و زبان ستایش و کرنش از مرد بیدار بابت این دلسوزی باز نمود.
مرد بیدار که میدانست چه اقدام نجات بخشی را انجام می دهد گوش به فحاشی و پرخاشگری مرد مار خورده نمیداد و با خود میگفت
میشنیدم فحش و خر میراندم/ رب یسر زیر لب میخواندم
هرزمان میگفتم از سر درون/ اهد قومی انهم لا یعلمون
مرد بیدار رسالت اخلاقی و انسانی خود را انجام میداد و میدانست هدایت و نجات مرد خفته در گرو آگاه شدن او از آسیب و مصیبت وارده به خود میباشد
نتیجه اخلاقی
کسانی که در پروسه مشارکت در انتخابات در داخل و خارج مورد شماتت و فحاشی و حتی برخورد خشن میشوند نباید از رفتارهای ما بخردانه بعضی ها دل آزرده شوند.
در خوشبینانه ترین حالت آنان را مردان خفته مار خورده تصور کنند که با افزایش آستانه تحمل خود درس اخلاق و احترام و وطن پرستی به آنان بدهند که شاید با استفراغ به هنگام مارهای کینه و نفرت از مغز آنها خارج شوند و نیت صبوری و بردباری خود را در مشارکت انتخابات در زیر سنگین ترین حملات لسانی و جسمانی به آنان بفهمانند و تحت هر شرایطی به راه بیداری خود ادامه دهند و در منصفانه ترین حالت قضاوت را به حافظه حافظ ادب ایران ارجاع داد که میفرماید؛
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند/ گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر
این قوم خفته بدانند رای دادن یعنی احراز هویت و تثبیت ملیت و ترویج مدنیت و تاکید عقلانیت.
اهانت به این باور توهین به شرف ملی است. هدف از این مشارکت «حضور و غیاب ملی» است خواه رای به نمادهای تغییر و یا نمادهای تمدید و استمرار باشد.
من #رای می دهم پس هستم
نظر شما