به گزارش خبرگزاری کردپرس، با سانحه دلخراش بالگرد حامل رئیس جمهور شهید در حین خدمت و در سفر استانی به آذربایجان شرقی، بنا بر پیش بینی قانون اساسی، انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاست جمهوری برگزار شد و در زمانی کمتر از ۵۰ روز کاری، دکتر مسعود پزشکیان نماینده پنج دوره مردم آذربایجان شرقی در مجلس، در رقابت با دکتر سعید جلیلی توانست آرای بیشتری از مردم را به صندوق خود بریزد و رسماً رئیس جمهور ایران شود که در خصوص این انتخاب و نتایج آن میتوان به نکاتی اشاره کرد:
۱) این انتخابات پیش از موعد بسیاری از برنامه ریزی های ستادی مدعیان ریاست جمهوری را به هم زد و در حالی که هنوز کمپین ها و یارگیری ها شکل نگرفته و یا در آغاز راه بود، با سانحه دلخراش پرواز اردیبهشت، انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در بازه ای کمتر از ۵۰ روز شکل گرفت و تمام مسیر یک ساله در این زمان اندک طی شد؛ کاتالیزور جبران کننده کمبود زمان برای کمپین سازی، رو آوردن به دوقطبی سازی ها شدت یافته و سوار شدن بر شکافهای فرهنگی و اجتماعی بود که هر نامزد به سهم خویش بهره ای از این ترفند همیشه جواب داده برده و سعی در ایجاد دوقطبی های مدنظر خود کرد.
۲) ایجاد دوقطبی های کثیف در این انتخابات اگر چه شاید بتواند سبد رأی یک نامزد را تقویت کند اما تأثیر عمیقی بر فرهنگ و سرمایه اجتماعی خواهد گذاشت. طالبان خواندن و انگ تحجر به بیش از ۱۳ میلیون نفر در ایران یا تجزیه طلب خواندن پزشکیان و طرفداری از همجنس گرایی اشتباهات بدی بود که برای پیروزی به هر قیمتی گفته شد که خسران آن بسیار زیاد و جبران ناپذیر است. این دست دوقطبیهایی که یا بر پایه نگرش حق و باطل شکل گرفته و یک طرف خود را حق کامل و طرف دیگر را باطل کامل می پندارد، یا یک طرف خود را برآیند تام و تمام مردم و دیگری را حکومتی در برابر مردم می داند، هیچ سودی نداشته و کار را برای همبستگی اجتماعی سخت می کند. گویی هر کدام از طرفین رادیکال دوقطبی ساز، نیازی به طرف مقابل برای برافراشته تر شدن پرچم ایران در جهان ندارد. با چنین نگرشی، آنچه در ادوار مختلف دیده شده، همواره جناح پیروز به قلع و قمع کمباینی نیروهای جناح بازنده پرداخته و نیروهایی نیز که باقی بمانند، باید با انگ دوزیستی و نفوذی بودن و دیگر برچسبهای منفی خدمت خود را ادامه دهند. در چنین شرایطی، دوقطبیهای کثیف نه تنها منجر به پیروزی هیچ جناحی نخواهد شد، بلکه باعث ایجاد و یا تشدید شکافهای اجتماعی نیز می شود.
۳) مفهوم شکاف در جامعه شناسی سیاسی معاصر عموماً برای اشاره به آن دسته از تمایزات و تفاوتهای پایداری مورد استفاده قرار می گیرد که در جریان مبارزات انتخاباتی و رفتار رأی دهی قابل مشاهده و تشخیص است. این تمایزات از قبل وجود داشته و در فرآیند انتخابات به شکل عیانی آشکار شده و مورد استفاده و سوءاستفاده کمپین ها قرار می گیرد. آنچه در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قابل مشاهده بود شکاف بین رأی دهندگان و تحریم کنندگان انتخابات بود که در دور اول ۶۰ درصد و در دور دوم به ۵۰ درصد کاهش یافت اما همچنان نسبت به آرای هر دو نامزد که دو جریان سیاسی و فکری را نمایندگی می کنند، در اکثریت قرار دارند و دولت در قبال آنها وظایفی دارد که هر چه بتواند بیشتر در راستای خواسته هایشان حرکت کند، میتوان به شکلگیری یک وجدان مشترک اجتماعی و ترمیم این شکاف امیدوار بود.
۴) از منظر نهج البلاغه آسیبهای چهارگانهی «تفرقه و گسستگی اجتماعی»، «تجمل گرایی، تملق و چاپلوسی»، «فدا کردن حق (دین) به پای مصلحت و دین را قربانی حکومت کردن» و «فقر و محرومیت اجتماعی» باعث جلوگیری از تداوم حرکت بالنده جامعه و حکومت اسلامی و ایجاد شکاف و فاصله میان رهبران و مردم و فریب و غفلت دست اندرکاران از واقعیت های موجود، و از دست دادن تدریجی پایگاه اجتماعی نظام و کمرنگ شدن مشروعیت آن می شود. دکتر پزشکیان به عنوان کسی که آموزه های نهج البلاغه و سیره امام علی (ع) در حکومت داری را مدنظر دارد، شایسته است نسبت به ترمیم شکافها اقدام و به شکل تمام عیار به رفع چهار آسیب ذکر شده از منظر نهجالبلاغه بپردازد.
نظر شما