کرد پرس- علیرغم مشکلات مشابه دیگر استانها و اختلاف رای آنها با کردستان ، نمیتوان عملکرد مدیریت استان و حاشیه های آن را در این کاهش مشارکت بی تاثیر دانست. هرچند در انتخابات اخیر رویکرد گفتمان های ملی به اقوام و مذاهب تاثیر مستقیم داشته است اما ضعف مدیران و عدم بهره گیری از رویکردهای اقتصادی دولت سیزدهم در راستای رضایت مردمی و رفتارهای حاشیه ساز و مواردی چند نیز موجب گسست های رو به تزاید مردمی بوده و یکی از علل اصلی این کاهش مشارکت بحساب می آید که میتوان نوع اعتراض عملی به رفتار های مدیران استان تلقی شود.
در بین شرح وظایف 38 گانه استانداری سه مولفه ؛ مسئولیت برقراری حفظ نظم و امنیت ، مدیریت حوادث غیر مترقبه و برگزاری انتخابات از دیگر ِوظایف مهمتر و برجسته تر می باشد از این سه موضوع تنها انتخابات را که حاشیه های زیادی بوجود آورده بعنوان کارنامه مدیریت فعلی ملاک قرار میدهیم و قضاوت در خصوص دیگر موضوعات را به مردم شریف استان واگذار میکنیم. برگزاری دو انتخابات در اسفند 1402 و تیر ماه 1403 نمونه ای عینی از مدیریت استان در دولت سیزدهم می باشد. مشارکت 23 و 29 درصدی در دو مرحله انتخابات اخیر در جدول مشارکت استانهای کشور و رای معنا دار کارکنان استانداری بعنوان مجموعه بلافصل به حوزه استاندار به رئیس جمهور منتخب و پخش شیرینی پس از اعلام پیروزی نمونه واقعی از نوعی اعتراض به رفتارهای مدیریتی در ستاد استانداری کردستان می باشد.
مدیریت استان که خود را مدیر رسانه پایه می دانست از ابتدای شروع بکار در کردستان اعتقاد خاصی به دیده شدن داشت به همین خاطر با تغییر پنج مدیر روابط عمومی، بیشترین انرژی مدیریتی خود را صرف انتصاب مدیر ی ایده آل در این حوزه نمود که هیچ وقت هم به این آرزو نرسید ضمن اینکه به نیروهای کردستانی هم اعتماد نداشت و رئیس دفتر خود را بدلایل نامعلوم همیشه از خارج از استان منصوب میکرد.مدیری که منقدان خود را متهم به سهم خواهی میکرد غافل از اینکه خود از سهمیه دیگران در بدنه دولت حضور یافته بود.
بعلت پایان کاری شاید طرح برخی مسائل صحیح نباشد اما ذکر اندکی از انبوهی مشکلات استان برای در ج در پرونده تاریخی افراد شاید خالی از حسن نباشد هرچند داستان این دوره مدیریت استان مصحفی طولانی دارد اما استثنائا چون نام کردستان به لحاظ مشارکت در انتهای جدول کشوری قرار داشت بدان پرداخته شده است منصفانه باید گفت مردم کردستان با همه کم مهری هائی که دیدند باز هم مشکلی با گفتمان انقلاب نداشتند اما مدیرانی که ناکارآمدی خود را پشت گفتمان انقلاب پنهان کرده اند موجب نارضایتی عمومی حتی در بین نیروهای وفادار انقلاب در استان گردیدند . گلایه های مدیریتی استان فراتر از این آمار بوده است اما کاتالیزورهای سیاسی مانع رسیدن این نارضایتی ها به سمع و نظر دولت میشدند ولی آمار مشارکت که نتیجه و برآیند همه فعالیتهای یک مدیر می باشد قابل پوشش نبود و تصور میشود پرونده مدیران استان با این آمار مشارکت و رای 85 درصدی در مرحله دوم به رئیس جمهور منتخب که به نوعی در مقابل گفتمان دولت مستقر محسوب میشد بر همگان آشکار گردید کاش این مدیران که خدمت برجسته ای در کارنامه خود به کردستان ندارند حداقل با "خود تودیعی " (نام دیگر محترمانه استعفا) نوعی اعتذار از مردم شریف استان را بجای بیاورند.
فارغ از مناقشات گفتمانی اصولگرائی و اصلاح طلبی کسب رتبه آخر استان کردستان در انتخابات 1403 تعابیر زیادی دارد. هرچند کاهش مشارکت کشوری تاثیراتی در مرحله اول انتخابات بر استان نیز داشته است. اما جایگاه قعر جدولی کردستان در هر دو مرحله با فاصله زیاد با استانهای مشابه کردستان قابل توجیه نمی باشد.
کد خبر 2772710
نظر شما