سهمیه‌بندی و اعتراض به یک قهرمان/ خالد توکلی

خالد توکلی با اشاره به تقاضای یک قهرمان المپیکی برای کسب سهمیه کنکور و اینکه چرا این تقاضا مورد اعتراض قرار گرفت، می نویسد: در جامعه‌ای که پول‌پرستی و نوکیسه‌صفتی بسیاری از ارزش‌های انسانی و فرهنگی را دچار فرسایش ساخته و مشکلات عدیده‌ای را پدید آورده است، تقاضا برای کسب و تقویت سرمایه فرهنگی مغتنم است!

  در روزهای گذشته مردم و به‌ویژه دانشجویان بنگلادشی در اعتراض به نظام سهمیه‌بندی، پایه‌های نظام سیاسی را به لرزه درآورده و آن را برانداختند. همزمانی درخواست مبینا نعمت زاده، با اعتراض‌ و انقلاب بنگالی‌ها موجب شد حساسیت بیشتری نسبت به این درخواست ایجاد و عمدتاً با آن مخالفت شود.

  اعتراض به مبینا در حقیقت، اعتراض (البته در شکل بسیار ضعیف و نامحسوس آن) به نظام سهمیه‌بندیی است که بیش از چهل سال است به صورت ایجابی، سلبی، حقیقی و حقوقی در دانشگاهها و سیستم اداری و استخدامی کشور اجرا و اعمال می‌شود. در این سالها، برای بخشی از جامعه، سهمیه‎‌هایی برای ورود به دانشگاه، استخدام در ادارات، اخذ وام بانکی و ... در نظر گرفته شده و در بسیاری از موارد شکل رسمی و قانونی نیز به خود گرفته است (مانند سهمیه رزمندگان، ایثارگران و خانواده شهدا). این وضعیت به‌گونه‌ای گسترش یافته است که در برخی از موارد، صرفاً کسانی که دارای سهمیه هستند، به شکل انحصاری، امکان دسترسی به آن مزایای اجتماعی را دارند و دیگران از آن محروم می‌شوند. 

سهمیه‌بندی اما صرفاً شکل ایجابی و رسمی ندارد بلکه در شکل سلبی و حقیقی آن هم بسیار گسترده‌تر و هم بسیار تبعیض‌آمیزتر است. سهمیه‌بندی سلبی بدین معناست: افرادی از جامعه که اغلب شایستگی‌های اخلاقی و فرهنگی بالایی دارند، به دلایل مختلف از جمله دگراندیشی، سلایق و علایق متفاوت با نظام رسمی، جنسیت، صداقت (آنچنان که هستند خود را می‌نمایانند)، عدم وابستگی به نهادها و مراکز قدرت و ... از مزایای اجتماعی محروم شده و می‌شوند. ستاره‌دار کردن دانشجویان، محروم کردن داوطلبان استخدامی بر اساس نوع پوشش، آرایش ظاهری، اطلاعات فقهی و ... نمونه‌های رایجی از نظام سهمیه‌بندی سلبی هستند که در بسیاری از موارد، بر اساس خواست و منویات گزینش‌گران اعمال می‌شود و حتی مبنای قانونی نیز ندارد.

معمولاً در مراسم استقبال از قهرمانان مدال‌آور، دستگاههای مختلف اداری مانند شهرداری، فرمانداری، مسکن و شهرسازی و ... هرکدام – بسته به سطح مسابقات و مدالی که کسب شده است – به قهرمانان هدایایی از زمین مسکونی گرفته تا سکه و وعده استخدام می‌دهند. ظاهراً این امر، رویه‌ای پذیرفته‌شده است، تبعیض‌آمیز تلقی نمی‌شود و کمتر مورد اعتراض قرار می‌گیرد.

مبینا اما تقاضایی دارد که با رویه‌های پذیرفته‌شده‌ کنونی، همخوان نیست. او بیش از آنکه به دنبال دسترسی به سرمایه مادی باشد، در اندیشه دستیابی به سرمایه فرهنگی است و به همین دلیل، این تقاضا را مطرح کرده است. در جامعه‌ای که پول‌پرستی و نوکیسه‌صفتی بسیاری از ارزش‌های انسانی و فرهنگی را دچار فرسایش ساخته و مشکلات عدیده‌ای را پدید آورده است، تقاضا برای کسب و تقویت سرمایه فرهنگی مغتنم است و اعتراض نسبت به آن، زیاد، روا نیست.
 

کد خبر 2774225

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha