ترکیه به بهانه مقابله با تروریسم مجوز ورود به هر نقطەای را برای نیروهایش صادر کرده و خود را در سرنوشت منطقه اقلیم سهیم میداند و با همین نگرش، بخشی از مناطق شمالی عراق را بدون توجه به اعتراضات مردمی و دولت عراق تصرف کرده است. ترکیە، بخشی دیگر از خاک اقلیم کردستان و شمال عراق را با سرویسهای امنیتی و بخشی دیگر را با ابزارهای سیاسی در ید جولان خود قرار داده است.

در حوزه سیاسی خارج از حاکمیت اقلیم علیرغم فشارهای شدید سیاسی ترکیه نهایتا با انتخاب استانداری کرد تبار، مناقشات طولانی شورای استانی کرکوک خاتمه یافت؛ اما هنوز انتخاب ارکان استانداری زیر ضربات سیاسی و امنیتی ترکیه می‌باشد فراخواندن اعضای شورای استانی کرکوک به ترکیه و تکالیف آمرانه به آنان گویا کارگر نیفتاده است و به همین خاطر آسمان کرکوک را نیز زیر چتر امنیتی پرواز پهبادهای جاسوسی و نظامی خود در آوردەاند.

سقوط پهباد ترکیه مورخه ۲۰۲۴/۸/۲۹ در داخل مناطق مسکونی کرکوک حاکی از نوعی اقتدار طلبی ترکیه در صحنه های مختلف سیاسی و امنیتی شمال عراق میباشد و یقینا بین مناقشات چینش ارکان استانداری کرکوک با سقوط پهباد در مناطق مسکونی رابطه معناداری وجود دارد. هرچند ترکها چندان تمایلی به برجسته کردن سقوط این پهباد نداشتند چون مدیریت کرکوک در حال حاضر در اختیار دولت عراق بوده و ترکیه بابت تجاوز به مناطق کردی این کشور به اندازه کافی در مظان حملات برخی احزاب ملی عراق میباشد و ترکیه علاقه ای ندارد حداقل در این مقطع پا فراتر از منطقه کردستانی عراق بگذارد.

تهدیدات مستمر منطقه سلیمانیه و ترورهای هدفمند ناراضیان کرد ترکیه در شمال عراق و نیز محدودیتهای پروازهای مسافربری منطقه سلیمانیه از جمله فشارهایی است که بر وفق مراد رقیب سیاسی اتحادیه میهنی یعنی حزب دمکرات کردستان عراق خواهد بود. حزبی که داعیه پرچمداری قومیت کرد را در منطقه دارد و هر کنش قومی را با واکنش جدی جواب میدهد، اینک در مقابل زیادت خواهی ترکیه که موجودیت و هویت حاکمیتی آنرا تهدید میکند در سکوت کامل بە سر میبرد و حتی در رقابتهای حزبی منافع سیاسی را بر منافع قومی ترجیح داده و ترجیح میدهد در جبهه ترکی- عربی قرار گیرد تا در جبهه کردی - عربی. 
گویا تهدید حاکمیت قومی را کمتر از تهدید ترکیه قلمداد میکند. خطای محاسبات سیاسی حزب دمکرات کردستان در تشخیص اولویتهای قومی و منطقەای مسبوق به سابقه است و در در چنین روزی (31 آگوست 1996) ورود دشمن خود به سرزمینشان را بر سازش و تفاهم با برادرانشان ترجیح دادند و با همکاری و درخواست این حزب، نیروهای رژیم بعث وارد اربیل و مناطق کردی شدند تا به زعم خود "دفع الافسد بالفاسد" کرده باشند. این تعبیر نخ نماشدۀ پارتی، اکنون بیش از آن که شرعیتی میهنی به عملکرد این حزب ببخشد، در چارچوب خطای محاسباتی و نقض موازین میهنی و اخلاق قومیتی صورت بندی خواهد شد. 

مثل اقتدار حزب دمکرات کردست عراق شبیه روایتی ست که می ​​گویند در زمانهای قدیم وقتی که قداره بندی میخواست اقتدار خود را ثابت کنند حتما در وسط شهر یا روستا قداره خود را بر زمین فرو می‌برد و عربده می‌کشید و هل من مبارز میطلبید یعنی آیا کسی جرات دارد این قمه را از زمین بیرون بکشد؟.  نقل است نورسیده ای جویای قدرت ، قمه ای در وسط میدان روستا فرو کرد و نعره سر داد هرکه مرد هست این قمه را خارج کند در همین حین قدارەبندی قهار از دور رسید و نزدیک بود که قداره را مقتدرانه از زمین خارج و روی قلدر نورسیده را کم کند که ناگاه قلدر نورسیده پیش دستی کرده و اعلام داشت، منظورم نفری بجز شما!!  با این کار هم نوچەای خود را ثابت کرده و هم از یک قدرت قهار بالا دست رهایی یافت. این داستان فعلی حزب دمکرات کردستان عراق است که تمام اختیارات و شریان حیات اقتصادی خود را باهدف تقویت در مقابل رقیب سیاسی در اختیار ترکیه قرار داد و اینک خود زیر دست اقتدار خودساخته می‌باشد و دم از اقتدار قومی بزند و حوزه اقتدار خود را بعد از ترکیه تعریف میکند