حادثه ترور یک جوان کُرد در ترکیه اتفاق عجیبی نیست، هر ساله دهها مورد مشابه آن اتفاق میافتد و به پدیدهای عادی تبدیل شده است، کردها همیشه تاوان دل صافی و دل پاکی خود را به مردم منطقه پرداختهاند، از بین همه مردم منطقه، کُردها بیشتر توسط ترکیه ظلم دیده است، به طور کلی، ظلم و ستم به مردم کُرد پس از سال 1908 و با ظهور اتحاد و ترقی افزایش یافت، پس از سقوط خلافت، با ما کُردها در خاک خودمان مانند مهمان و به عنوان بیگانه رفتار کردهاند و تحت ظلم و ستم قرار گرفتهایم، ترکهایی که مهمان هستند و در گذشته از ترس مغولها فرار کرده و در این منطقه سکونت یافتند، اکنون به عنوان صاحب خانه با کردها رفتار میکنند، آنها طوری تربیت شدهاند که حرف زدن به زبان کردی را کفر میدانند و لباس و فرهنگ کردی را هم مانند تیری بر قلب خود میبینند، بدبختی اینجاست که به عقیده برخی افراد، این ظلم طبیعی است و ترک سنی و برادر مذهبی ما است که به خلافت خدمت میکند، درحالی که خود ترک های چپ بودند که خلافت را نابود کردند و از هم پاشیدند و مسلمانان در سراسر جهان هنوز بهای آن را میپردازند!
به قول برخی چهره های کرد، ما کردها هر طور که باشیم، دشمنان ما همچنان به چشم دشمن به ما نگاه میکنند، اما من با این دیدگاه مخالفم، اگر نگاهی گذرا به پنجاه سال اخیر بیندازید، میبینید که ایران شیعه از ترکیۀ سنی برای ما بهتر بوده است، این یک دیدگاه احساسی نیست بلکه منطقی و واقع بینانه است، خود بنده به چندین استان ایران سفر کرده ام، در اکثر اوقات نیز لباس کردی به تن داشتهام، احترامی که مردم فارس به لباس و پوشش من گذاشتهاند را از مردم کرد هم ندیده ام، صحبت به زبان کردی بسیار عادی است و هیچکس احساس خطر نمیکند، درست است که حقوق کردها در ایران آنطور که باید نیست و شاید ترک ها از برخی لحاظ وضعیت بهتری داشته باشند، اما این دیگر به سیاست داخلی خود دولتها مربوط است، برای من کرد اقلیم کردستان و مسلمان و سنی- کشور ایرانِ فارسِ شیعه، صدبرابر از ترکیۀ مسلمانِ سنی بهتر است. من اینجا در اقلیم کردستان صبح از خواب بیدار میشوم و بدون ویزا پاسپورتم را برمیدارم و به تهران میروم، هر نوع بیماری داشته باشیم میتوانیم به دکتر خوب در ایران دسترسی پیدا کنیم، اما اگر بخواهم به آنکارا سفر کنم باید حدود دوهزار و پانصد دلار بپردازم که شاید بعد از یک ماه موافقت کنند، دیگر به توهین هایی که میشود اشاره نمیکنم چون نیازمند بحث طولانی و مفصل است.
سیاسیهای ما هنوز هم از روی تنفر مذهبی عمل میکنند و تنفر بر ذهن آنها غالب شده است، کُرد بی کس هنوز هم به خاطر نام یزید، جنگ خون حسین را به شیعه میفروشد، دیدگاه بنده به این شرح است: که جغرافیا تحلیل را تغییر میدهد، سنی های ادلب علیرغم اختلافاتی که با ایران دارند، به عنوان اولین جریان، کمکهای خود را به غزه فرستادند و به خوبی میدانند که مقامات غزه متحد ایران درمقابل آنها هستند، به این نوع برخورد واقع بینی و درک شرایط میگویند، بنابراین ما کردها نیز باید به پنجاه سال اخیر بنگریم و بدانیم چه کسی بیشتر دوست ما در اقلیم کردستان است تا ما نیز بیشتر با آنها متحد شویم.
نظر شما