کرد پرس- بااینوجود تاکنون مدعیان دمکراسی غرب نامی از تروریست دولتی اسرائیل نبردهاند. متأسفانه دراینبین برخی رهبران کشورهای عربی بیشترین نقش را در موتور محرکه تروریستهای اسرائیلی داشتهاند از خیانت در جنگ ۱۹۶۶ تا کمک به حذف رهبران حماس بهعنوان نمادهای مقاومت فلسطین، در عمده آنان رد پای رهبران عرب دیده میشود.
ترور احمد یاسین و عبدالعزیز الرنتیسی دو رهبر برجسته حماس در عرض دو هفته در سکوت کامل رهبران کشورهای عربی در سال ۲۰۰۶ صورت گرفت. دکتر هنیه و یحیی سنوار دو رهبر نسل متأخر حماس در کمتر از دو ماه ناجوانمردانه به شهادت رسیدند و کمترین واکنش را از رهبران عرب شاهد بودیم
تروریستهای یهود در ترورهای کور به زن و فرزندان و اطرافیان سوژههای خود نیز رحم نکرده و شهادت و زخمیشدن دهها زن و کودک خردسال رهبران حماس گواه بر این شهوت تروریستی است.
شبکه ترور صهیونیست محدودیت سرزمینی ندارد. آنها به مدد ثروت و قدرت نفوذ در سرویسهای امنیتی کشورهای منطقه مکان امنی برای مبارزان و مخالفان اشغالگری باقی نگذاشتهاند.
همچنین ترس رهبران عرب از حامیان اسرائیل در کشورهای غربی، اقدامات شبکههای تروریستی این رژیم غاصب را توجیه و تسهیل کرده است. این ذلت و خاری تا جایی پیشرفته است که برخی رهبران عرب که روزی بر اخراج اسرائیل از منطقه اجماع کرده بودند اینک در تلاش برای بقای آن با هم رقابت میکنند. تا آنجا که رد پای سرویسهای اطلاعاتی کشورهای منطقه در بسیاری از این اقدامات کاملاً مشهود بود.
بنا به شواهد موجود نتانیاهوی تروریست در جریان ترور ناجوانمردانه سید حسن نصرالله برخی رهبران کشورهای عربی را در جریان گذاشته بود و حتی چند ساعت قبل از این اقدام تروریستی رهبران این کشورها را از نقشه شوم خود مطلع کرده بود و یکی از رهبران عرب گلایه مندانه با دیگر رهبر زبون درد دل کرده بود که اسرائیل چنین قصدی دارد و انتظار دارد در هزینههای سیاسی و اقتصادی این اقدام ما را سهیم کند.
همان رهبر مفلوک مکالمات ضبط شده هم سلک خود را برای نتانیاهو ارسال میکند تا گوی سرسپردگی را از رقبای خود برباید. معلوم نیست روزی که این اسناد منتشر شود خلفای باشرف راجع به این سلفای ناخلف چه قضاوتی خواهند کرد.
در طول یک سال گذشته که مبارزات مسلمانان فلسطین و لبنان و عراق یمن علیه اشغالگری به اوج خود رسیده و بیش از ۵۰ هزار شهید و دهها هزار مجروح از مردم بیدفاع فلسطین در کنار ویرانیهای گسترده با بیتفاوتی رهبران عرب همراه بوده است. آیا این سکوت معنادار خیانتی بزرگ در حق مسلمانان نمیباشد؟ رهبرانی که تعصبی به دیانت و تعلقی به قومیت و تعهدی به انسانیت ندارند و تنها به بقای خفتبار خود میاندیشند چه توجیهی بر سرسپردگی خود دارند؟
اگر برخی رهبران کشورهای عربی تصورشان بر این است که اسرائیل تنها دشمن معدود رهبران جنبش مقاومت است سخت در اشتباهاند زیرا این آسیاب بهنوبت گندم همه آنان را آرد خواهد کرد در این معرکه حیاتی رهبران مقاومت ایستاده شهید میشوند درحالیکه رهبران ساکت و سازشکار ذلیلانه خواهند مرد.
ذخارف دنیا گوش و چشم و عقل این رهبران را زایل نموده است گویا نمیدانند دستورات تحریف شدهای که یهودیان افراطی بهعنوان کتاب مقدس با آن مردمان بیدفاع را قتلعام میکنند روزی گریبان آنان را نیز خواهد گرفت؛ زیرا آموزههای تحریف شده تورات همه انسانها را بهجز قوم برگزیده یهود محتوم به فنا و قلعوقمع میداند.
بر طبق آموزههای دینی، نصر و پیروزی در مقابل ظالمان و کافران جزو اعتقادات راسخ مسلمانان است و معتقدند فتح و ظفر در سایه تلاش و مجاهدت حافظان دین حنیف حاصل خواهد شد آنگاه رهبرانی که میتوانستند با کوچکترین حرکت پیشگیرانه ارابه مرگ رژیم غاصب را متوقف کنند چه جوابی برای تاریخ خواهند داشت. این پرسش اصلی آیندگان است که رهبران کنونی عرب در کجای تاریخ ایستاده بودند؟
نظر شما