چالشها و سناریوهای پسا انتخاباتی در اقلیم کردستان/ منصور رحیمی

در ماه‌های اخیر، اقلیم کردستان عراق در میانه‌ تحولات سیاسی داخلی و تأثیرات گسترده منطقه‌ای قرار گرفته است. از انتخابات جنجالی ششمین دورۀ پارلمان اقلیم تا بازتاب رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، همۀ این عوامل تصویری پیچیده از وضعیت فعلی ارائه می‌دهند. این گزارش با تمرکز بر تشکیل دولت آینده اقلیم کردستان به تحلیل مرحلۀ پسا انتخاباتی اقلیم می‌پردازد.

کردپرس

انتخابات ششم پارلمان اقلیم در سایه‌ اعتراضات گسترده جریان‌های سیاسی مخالف و منتقد برگزار شد. برخی از این انتقادها و مخالفتها پیش از برگزاری انتخابات و در فرایند تبلیغاتی احزاب با شعارهایی همچون "دیگر بس است" و "پایان خواهیم داد"  و "دروغ می گویند" نمایان شد. این شعارها بازتابی از خستگی و نارضایتی عمیق بخش‌هایی از جامعه نسبت به وضعیت کنونی اقلیم بود. با وجود مشارکت نسبتاً  زیاد (۷۲ درصدی)، نتایج این انتخابات به سود حزب دمکرات کردستان و تا حدی اتحادیه میهنی کردستان تمام شد؛ اما احزاب اپوزیسیون، به‌ویژه جماعت عدالت کردستان و موضع میهنی و جبهۀ خلق، این نتایج را به چالش کشیدند و جماعت عدالت تصمیم گرفته است که در پارلمان و دولت آتی شرکت نکند. آنها با اشاره به نارسایی‌های ساختاری در برگزاری انتخابات و مدیریت کمیسیون انتخابات، نتایج را غیرقابل‌قبول دانسته و خواستار اصلاحات جدی شدند.

با این وجود، روند تشکیل دولت آینده آغاز شده است. حزب دمکرات کردستان به‌عنوان پیروز اصلی انتخابات، تلاش دارد ائتلافی قدرتمند شکل دهد. اما شکاف‌های عمیق میان احزاب حاکم و منتقدان، به‌ویژه در مناطق مورد مناقشه و میان دو حزب تاریخی دمکرات و اتحادیۀ میهنی، می‌تواند فرآیند تشکیل دولت را با تأخیر و پیچیدگی مواجه کند. اتحادیۀ میهنی کردستان اکنون مطالبەگر جدی یکی از دو پست ریاست اقلیم و ریاست دولت اقلیم کردستان است. بر این اساس، تشکیل دولت آینده در اقلیم کردستان عراق در یکی از حساس‌ترین دوره‌های تاریخی این منطقه قرار گرفته است. نتایج انتخابات ششم پارلمان اقلیم نشان‌دهنده تغییرات جدی در وزن احزاب و همچنین افزایش مطالبات سیاسی و اجتماعی جامعه است. با این حال، روند تشکیل دولت، تحت تأثیر چندین عامل پیچیده قرار دارد که سرنوشت این فرآیند را مبهم کرده است.

۱. تقابل احزاب بزرگ: حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان

دو حزب سنتی اقلیم، یعنی حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان، همچنان محور اصلی قدرت سیاسی هستند، اما شکاف میان این دو حزب به یکی از بزرگ‌ترین موانع تشکیل دولت تبدیل شده است. اختلافات بر سر تقسیم قدرت، منابع اقتصادی و مدیریت مناطق مورد مناقشه، به‌ویژه کرکوک، همچنان پابرجاست.

حزب دمکرات که در انتخابات اخیر دست بالا را دارد، به‌دنبال تثبیت بیشتر جایگاه خود به‌عنوان حزب غالب اقلیم است، اما اتحادیه میهنی با استناد به پایگاه سنتی خود در سلیمانیه و مناطق اطراف، خواستار توازن قدرت و مشارکت فعال در تصمیم‌گیری‌ها است. این اختلافات، فضای مذاکرات را متشنج کرده و احتمال طولانی شدن فرآیند تشکیل دولت را افزایش می‌دهد.

۲. مطالبات جریان‌های اپوزیسیون و احزاب کوچک

احزاب مخالف نظیر جماعت عدالت اسلامی، موضع میهنی و اتحاد اسلامی کردستان و جبهۀ خلق پس از انتخابات، نه‌تنها نتایج را به چالش کشیدند، بلکه با طرح مطالباتی مانند شفافیت در اداره امور اقلیم، مبارزه با فساد و اصلاحات ساختاری، شرایط دشواری برای تشکیل دولت ایجاد کرده‌اند. این احزاب خواستار تغییرات جدی در نظام حاکمیتی و کاهش نفوذ دو حزب بزرگ بر دستگاه‌های اجرایی و امنیتی هستند.

جنبش نسل نو، به‌ویژه با شعارهای انتقادی تند، سعی دارد خود را نماینده نسل جدید و صدای معترضان معرفی کند. عدم توافق این جریان‌ها با حزب دمکرات کردستان بر سر حضور در دولت، ممکن است به تداوم اپوزیسیون قوی در پارلمان آینده منجر شود، که می‌تواند ثبات دولت را در بلندمدت به خطر اندازد.

۳. چالش مناطق مورد مناقشه و اختلافات با بغداد

مناطق مورد مناقشه، به‌ویژه کرکوک، یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقلیم است که مستقیماً بر تشکیل دولت تأثیر می‌گذارد. هرگونه توافق میان احزاب اقلیم باید موضع واحدی در قبال بغداد و آینده این مناطق ارائه دهد. اما اختلافات میان PDK و PUK بر سر مدیریت کرکوک، تاکنون مانع از رسیدن به این توافق شده است.

بغداد نیز با اعمال فشار برای شفافیت مالی، سعی دارد تأثیر بیشتری بر فرآیندهای داخلی اقلیم داشته باشد. این موضوع، بر پیچیدگی‌های مذاکرات سیاسی و نحوه تقسیم وزارتخانه‌ها و مناصب کلیدی میان احزاب افزوده است.

۴. فشارهای اجتماعی و مطالبات مردمی

مردم اقلیم کردستان که از مشکلات اقتصادی، فساد و ناکارآمدی سیستم اداری رنج می‌برند، خواستار اصلاحات جدی در ساختار حکومت هستند. نسل جوان، که بخش عمده‌ای از جمعیت اقلیم را تشکیل می‌دهد، از سیستم سنتی سیاسی خسته شده و خواستار تغییرات بنیادی است. این خواستۀ مردم اقلیم کردستان در قالب مبارزات مدنی و غیرمسلحانه در حال بروز و اوج گیری است و نمی توان وزن این فشار اجتماعی را در مذاکرات احزاب برای تشکیل دولت آینده نادیده گرفت.

اگر احزاب حاکم به خواسته‌های مردم بی‌توجهی کنند، احتمال افزایش اعتراضات و تقابل اجتماعی وجود دارد که می‌تواند ثبات اقلیم را به خطر اندازد. از سوی دیگر، اگر این فشار اجتماعی منجر به پذیرش اصلاحات واقعی شود، ممکن است فرصتی برای بازسازی اعتماد عمومی و عبور از بحران‌های جاری فراهم شود. پرسش کلیدی این است که آیا رهبران اقلیم توانایی درک حجم این نارضایتی‌ها و تطبیق خود با مطالبات نسل جدید را دارند؟ یا اقلیم کردستان شاهد بحرانی جدید و جدی‌تر خواهد بود؟

۵. نقش بازیگران خارجی

قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، از جمله ایران، ترکیه و ایالات متحده، هر یک با استراتژی‌های خاص خود بر فرآیند تشکیل دولت آینده اقلیم کردستان و جهت‌گیری سیاسی آن تأثیر گذار خواهند بود. این رقابت‌ها نه‌تنها منافع حزبی را تحت تأثیر قرار داده، بلکه بر تعاملات داخلی اقلیم نیز سایه افکنده است.

ایران، به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه، همواره روابط نزدیکی با اتحادیه میهنی کردستان داشته و از طریق این حزب، اثرگذاری خود را در سلیمانیه و مناطق شرقی اقلیم تقویت کرده است. اما نقش ایران تنها به حمایت از اتحادیه میهنی محدود نمی‌شود. در تاریخ و پیشینۀ مبارزاتی حزب دمکرات کردستان  و البته در مدت اخیر نیز ایران نقش مهمی در تعامل با حزب دمکرات کردستان داشته است. ایران، گرچه به‌طور سنتی به اتحادیه میهنی نزدیک‌تر است، اما برای حفظ تعادل در اقلیم، در مواقعی از حزب دمکرات نیز حمایت کرده است.

در سوی دیگر، ترکیه با روابط استراتژیک و سنتی خود با حزب دمکرات کردستان، تلاش دارد از طریق همکاری‌های اقتصادی و امنیتی نفوذ خود را در اقلیم گسترش دهد. این کشور، که اربیل را به‌عنوان متحدی کلیدی در مقابله با  پ.ک.ک و تأمین امنیت مرزهای خود می‌بیند، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در بخش انرژی و زیرساخت‌های اقلیم انجام داده است. نفوذ ترکیه در اقلیم، به‌ویژه در روابط اقتصادی و سیاسی با اربیل، به حزب دمکرات کردستان قدرتی مضاعف داده است. این حزب با استفاده از حمایت‌های ترکیه توانسته است نفوذ خود را در مناطق شمالی و مرکزی اقلیم تثبیت کند و در برابر فشارهای داخلی و خارجی مقاومت بیشتری نشان دهد.

با توجه به این مسایل منطقه‌ای، احزاب اقلیم، به‌ویژه حزب دمکرات و اتحادیه میهنی، به‌دنبال بهره‌برداری از حمایت‌های خارجی برای تقویت موقعیت داخلی خود هستند. این وابستگی متقابل میان قدرت‌های منطقه‌ای و احزاب اقلیم، پیچیدگی فرآیند تشکیل دولت را افزایش داده و نشان می‌دهد که آینده سیاسی اقلیم نه‌تنها به توافق داخلی احزاب، بلکه به نحوه تعامل و توازن قدرت‌های خارجی نیز بستگی دارد.

با این وضعیت، آیا احزاب اقلیم خواهند توانست با کاهش وابستگی به قدرت‌های خارجی و تمرکز بر مطالبات داخلی مردم، دولتی کارآمد و مستقل تشکیل دهند؟ یا رقابت‌های منطقه‌ای و جهانی همچنان بر سرنوشت اقلیم سایه خواهند افکند؟

آینده: سناریوهای محتمل

با توجه به شرایط موجود، چند سناریوی محتمل برای تشکیل دولت اقلیم وجود دارد:

  • ائتلاف شکننده: حزب دمکرات با اتحادیه میهنی و برخی احزاب کوچک به توافق می‌رسد، اما این ائتلاف ممکن است به‌دلیل اختلافات عمیق داخلی، در طولانی‌مدت ناپایدار باشد.
  • تأخیر طولانی در تشکیل دولت ائتلافی: اختلافات ممکن است تشکیل دولت را ماه‌ها به تعویق بیندازد و تشکیل دولت ائتلافی -مانند آنچە در بغداد انجام شد- یکی از گزینەهای محتمل است کە بسیار زمانبر خواهد بود و مستلزم مشارکت دادن تمامی احزاب کوچکتر است. این سناریو نیاز بە زمان بسیاری دارد و در صورت عدم تشکیل دولت، در درازمدت، اقلیم با بحران سیاسی و اقتصادی عمیق‌تری مواجه خواهد شد. 
  • دولت تکنوکرات: فشارهای اجتماعی ممکن است احزاب را به تشکیل یک دولت تکنوکرات و غیرحزبی مجبور کند، اما تحقق این گزینه در میان نفوذ شدید احزاب سنتی، دشوار و حتی محال به نظر می‌رسد.

آنچه روشن است، این است که اقلیم کردستان برای عبور از این مرحله حساس، نیازمند رویکردی جدید و سازش‌های گسترده میان احزاب و جریان‌های سیاسی است. هرگونه تأخیر یا شکست در تشکیل دولت، می‌تواند بحران‌های داخلی و منطقه‌ای را تشدید کرده و بر ثبات و آینده اقلیم تأثیر منفی بگذارد.

کد خبر 2777951

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha