اقلیم کردستان عراق تا قبل از حمله داعش به عنوان «عراق دیگر» از آن یاد می شد و در شروع حمله داعش منطقه کردستان بستری برای ایجاد ائتلاف بینالمللی برای مبارزه علیه این گروه شد. اما اقلیم کردستان عراق پس از گذشت یک دهه از آغاز حمله داعش، به طرز عجیبی، میان دستاوردهای گذشته و آینده ای ناروشن سرگردان شده است.
جامعه بینالمللی با کاهش شدید تهدید داعش و ظهور بحرانهای اوکراین و غزه، تمرکز خود را به جای دیگری معطوف کرده است. در نتیجه، چالشهای داخلی در منطقه کردستان عراق بسیار قویتر از گذشته بوده و دیگر نمیتوان آنها را برطرف کرد.
یوسف محمد صادق، رئیس سابق پارلمان اقلیم کردستان، اذعان کرد که جنگ علیه داعش مهم بود اما استدلال کرد که در ارزیابی دهه گذشته باید تمرکز بیشتری بر عوامل داخلی صورت گیرد.
یوسف محمد به نیوعرب گفت: «حوادث دیگری که همراه با ظهور جنگ داعش رخ داد، تأثیر بیشتری بر کردستان گذاشت. متأسفانه کردها نتوانستند از تمام فداکاری هایی که در جنگ علیه داعش انجام دادند، سود ببرند.»
دولت اقلیم کردستان علیرغم سیل گسترده توجه و بودجه از سوی جامعه بین المللی برای مبارزه با داعش، به سختی برای پرداخت حقوق کارمندان دولتی خود تلاش کرد و یک برنامه ویرانگر ریاضت اقتصادی را آغاز کرد. اقتصاد این منطقه در میان اختلافات با بغداد و مشکلات صادرات نفت همچنان درگیر است.
اقلیم کردستان از نظر سیاسی، به دو جهت کشیده شد: تلاش برای اصلاح سیستم کنترل دو حزبی که در دهه 1990 ظهور کرده بود یا تحقق تولد یک کیان مستقل. اما آنها نتوانستند در هیچ کدام از این جهات به اهداف خود برسند. از نظر اجتماعی، نسل جدیدی از جوانان که تحت تأثیر این جریان های مخالف اقتصادی و سیاسی شکل گرفته بودند، روی صحنه آمدند.
یوسف محمد گفت: «با توجه به مسائل محلی در اقلیم کردستان، من انتظار دارم که وضعیت آن یا به همین شکل باقی بماند یا ضعیفتر شود.»
دوره سیاه اقتصادی
رونق اقتصادی اقلیم کردستان در سال 2014 به صورت ناگهانی متوقف شد. اگرچه این امر با ظهور داعش مصادف شد و تشدید یافت اما عمدتاً ناشی از اختلافات بین دولت فدرال عراق و اقلیم کردستان بر سر بودجه و تمایل اربیل برای صادرات مستقل نفت بود.
بغداد با شروع صادرات مستقل نفت از سوی اربیل، انتقال بودجه به اقلیم کردستان را قطع کرد. این اتفاق تأثیر بزرگی بر اقتصاد این منطقه داشت زیرا بخش دولتی تا حد زیادی مهمترین کارفرما است و دولت اقلیم کردستان دیگر نمی توانست حقوق و دستمزد را پرداخت کند. اربیل در مقابل شروع به حذف بخشی از حقوق همه کارمندان دولتی کرد.
اگرچه این سیاست ریاضتی به عنوان یک اقدام موقت در نظر گرفته شد اما به مدت پنج سال و تا سال 2019 ادامه داشت و سپس برای مدتی در طول همه گیری کووید-19 از سر گرفته شد. دولت اقلیم کردستان قول داد آنچه را که از حقوق گرفته، بازپرداخت کند اما هرگز به این تعهد عمل نکرده است. صادرات نفت مستقلی که برای دستیابی به آن سخت مبارزه کرد، هرگز پول کافی برای جبران آنچه از بودجه فدرال از دست داده بود به همراه نداشت.
یوسف محمد در این باره گفت: «شرایط مردم بدتر شد و آنها تمام پساندازهای خود را تا قبل از سال 2014 را خرج کردند. زمان پرداخت حقوق همچنان جزء خبرهای صفحه اول نشریات در اقلیم کردستان است.
او افزود: «این اتفاق نه تنها کارمندان دولت، بلکه همه ساکنان کردستان را تحت تأثیر قرار داده است زیرا همه فعالیت های اقتصادی متکی به حقوق بخش دولتی است».
امروز روابط بین بغداد و اربیل همچنان مشکل دارد. چشم انداز تصویب قانون ملی نفت و گاز کم رنگ شده است. با وجود برخی صداهای دلگرم کننده، صادرات نفت پس از گذشت تقریباً دو سال همچنان به حالت تعلیق درآمده است. با توجه به اینکه همه جناحها به حفظ پایگاههای خود نظر دارند، پیشرفت بودجهای با توجه به برگزاری انتخابات پارلمانی عراق در سال آینده بعید به نظر می رسد.
اگر بغداد و اربیل نتوانند توافقی برای تأمین به موقع، منظم و کلان نقدینگی از بودجه فدرال پیدا کنند ممکن است یک دهه دیگر بی رونقی اقتصاد در اقلیم کردستان در راه باشد.
شکست های سیاسی
جنبش گوران تا سال 2014، چالشی جدی برای دو قطبی حاکم یعنی حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان بود. این حزب در انتخابات منطقه ای 2013 دومین حزب برنده انتخابات بود تعداد قابل توجهی کرسی پارلمان کردستان را با شعار مبارزه با فساد و برقراری دموکراسی پارلمانی به دست آورد.
بحران مشروعیت و قانونگذاری نیز مطرح بود. مسعود بارزانی، رئیس وقت اقلیم کردستان، تا حدودی، به دلیل توافق اضطراری برای کمک به حکومت اقلیم کردستان در مبارزه با داعش داعش در سمت خود باقی مانده بود. همزمان که پارلمان اقلیم کردستان در حال بررسی این موضوع بود، حزب دمکرات کردستان عراق از ورود یوسف محمدصادق، رئیس پارلمان به اربیل برای ریاست جلسه بررسی این موضوع در پارلمان جلوگیری کرد. کابینه مشترک و طرح تقسیم قدرت میان حزب دمکرات کردستان و گوران یا جنبش تغییر سقوط کرد.
در همین حال، جنگ علیه داعش و حمایت جامعه جهانی، بارزانی را متقاعد کرد که فرصتی بی نظیر برای استفاده از رویای دیرینه استقلال فراهم شده است. اقلیم کردستان کردستان به رهبری حزب دمکرات کردستان، در نبود پارلمان کارآمد، طرح همه پرسی استقلال سال 2017 را به پیش برد.
این همه پرسی به عنوان یک اشتباه استراتژیک بزرگ تلقی شده است و منجر به خسارات قابل توجهی از جمله از دست دادن کرکوک شد. از آن زمان، بغداد بر نفوذ خود افزوده و بارها خودگردانی اقلیم کردستان را محدود کرده است.
با فروپاشی پروژه اصلاحات به رهبری گوران، حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان جایگاه خود را به عنوان دو حزب قدرتمند بازیافتند. با این حال، آنها به طور فزاینده ای دچار تفرقه شده و قادر به ارائه یک جبهه واحد نیستند.
یوسف محمد که نقش اصلی را در این رویدادها ایفا کرد، تایید کرد که سیاست یک دهه گذشته احزاب حکمران در اقلیم کردستان « باعث ایجاد تأثیر عمیقی بر منطقه و از بین رفتن اعتماد به روند دموکراسی در اقلیم کردستان شده است.»
او افزود: «اقلیم کردستان به دلیل ادامه مشکلات بین حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان در حال ضعیفتر شدن و تقسیم شدن است. در نتیجه، اقلیم کردستان به عنوان یک موجودیت در چارچوب دولت عراق ضعیفتر شده است.»
در شرایطی که هم پروژههای اصلاحات و هم پروژههای ملیگرایانه با شکستهای سنگین مواجه شدهاند، دو قطبی حاکم دو حزب KDP-PUK بر اقلیم کردستان، دوباره به نیروی محرکه اصلی در صحنه سیاسی کردستان عراق تبدیل شده است.
این مسئله دلگرم کننده نیست. پس از برگزاری انتخابات پارلمان کردستان در 20 اکتبر، احتمالاً یک روند طولانی تشکیل دولت وجود خواهد داشت. در نتیجه، بی ثباتی بیشتر و حس اطمینان کمتر خواهد بود.
به صحنه آمدن نسل جدید
اگرچه اقتصاد اقلیم کردستان هنوز با تحولاتی دست و پنجه نرم می کند که ده سال پیش آغاز شد و سیاست اقتصادی در حال بازگشت به دوره قبلی است اما پویایی اجتماعی آن در دهه گذشته به شکلی گسترده تغییر کرده است.
یوسف محمد در این باره گفت: «نسل جدیدی در جامعه ما شکل گرفته و ظهور کرده است. «این نسل دوران قیام و جنگ داخلی [1991] را تجربه نکرده است. به همین دلیل آنها اهداف و رویاهای متفاوتی دارند».
بحثهایی در مورد آزادی بیان، نقش زنان و اقلیتها و محافظهکاری مذهبی وجود دارد. همه آنها به شدت تحت تأثیر ظهور رسانه های اجتماعی هستند.
او تاکید کرد نسل جدید «تمام حوادث دنیا را از طریق تلفنهای خود میبیند و بیشتر آنها به زبانی متفاوت، بهویژه انگلیسی صحبت میکنند. آنها همچنین آرزوها و رویاهای زیادی دارند اما فرصت های کافی ندارند.»
یکی از پیامدهای این تحول اجتماعی، همراه با نابسامانی های اقتصادی و سیاسی، تلاش بسیاری از کردهای عراقی برای مهاجرت به اروپا است. این اتفاق با توجه به مهاجرت معکوس کردها از اروپا به خانه، در اواخر دهه 2000 تلختر است.
با پایان یافتن دهه ای که با ظهور داعش آغاز شد، اقلیم کردستان با مجموعه ای نگران کننده از چالش های داخلی مواجه است. حتی در عادی ترین شرایط، مدیریت این چالشها برای یک حکمرانی و جامعه دشوار خواهد بود. اقلیم کردستان در بخشی از یک جنگ قرار دارد که وقوع فاجعه در آن بسیار رایج است.
عصر جدیدی آغاز شده است اما آینده بسیار نامشخص است.
منبع: نشریه نیوعرب
نویسنده: وینتروپ راجرز؛ کارشناس مسائل کردها
نظر شما