طرح آب بر نمی خواهیم؛ آب نیست/ شیوا میرکی

سرویس کردستان- شیوا میرکی؛ کنش گر محیط زیست در یادداشتی ادبی به انتقاد از ایجاد طرح های آب بر همانند فولاد به نام اشتغالزایی پرداخته و از درد و رنجی که نسل های آینده با بی آبی و خشکسالی خواهند کشید نوشته است.

کرد پرس- نام نوشته را چه بگذارم؟ درد دل، درد مغز، درد روح یا فریاد مشترک!؟ نمیدانم شما درد دل مرا می خوانید یا من درد رنج شما را می نویسم؛ از ما که کارد به استخوانمان رسیده است.

ابتدا از ما می نویسم نسلی که اخلاق گرا بود. باور به تلاش داشت و امید به تولید کنندگی. می خواست فرد مفیدی باشد و دانشش را به فراتر از مرزها صادر کند. شریف بود و تلاش کرد و شریف ماند. اما نمی ‌دانست هیولای دلالی و رانت، همگان را خواهد بلعید. بله همگان جز عده ای از نورچشمی ‌ها را...

ما که تمام سال از خورد و خوراک و پوشاکمان گرفتیم تا ماشینی بخریم، شب با خیال ماشین خوابیدیم اما فردا که بیدار شدیم صد میلیون ناقابل پول کم آوردیم تا همان ماشین دیروز را بخریم. هم اکنون فهمیده ایم باید بدویم تا حداقل سرجای دیروزمان بمانیم، پیشرفت پیشکش...

بدو همدرد، بدو هم آه... احتمالاً دویدنمان نه فیلتر است نه کسی درباره آن نظری دارد. به هرحال ما معمولی ها هیچ چیزمان اهمیت ندارد.

از خانه که حرف نمی ‌زنم چون گویا تنها خانه ای که خواهیم داشت همان یک متر قبر است البته اگر آن هم قسمت بشود... راستی خانه  متری چند؟

عین یک زندانی که دستمان از دنیا کوتاه است نفسمان حبس شده و فکر می کنیم کدام پُک عمیق به کدام کوفت و زهرماری که ندیدیم، اینجور دودِ هوامان کرد. اما حالا به بهانه ایجاد اشتغال و تولید، کارخانه فولاد سازی که هیچ استانی به دلیل آلودگی شدید زیست محیطی و آب بر بودن آن را نمی‌خواهد در بیخ گوشمان بنا می کنند، چه خوب... فارغ از اینکه آن هم نصیب از ما بهتران خواهد شد! کاری نکنید بگوییم کاش ما هم میراث ‌دار چیزی بودیم جز شرافتمان و اخلاقیاتمان...

گفتم محیط زیست و آب و خاک؛ کوتاه و مختصر بگویم فریادمان را بشنوید که آب نیست. پارسال بر اثر خشکی چند هکتار جنگل و کوه و موجود زنده در آتش سوخت؟ حدود یک دهه است که شهرمان جزو دشت های ممنوعه در حفاری به سطح هشدار رسیده، راستش می ترسم از آن روز که اداره مدیریت منابع آب به موزه آب تبدیل شود و بار و بندیلمان را بالاجبار ببندیم و کوچ کنیم.

صدقه سر نمایندگان با درایت! قیمت گندم بالا رفته، این مزید بر فاجعه باعث شده که زمین داران در سایه رانت و فساد اداری چاه های بیشتر و بیشتر حفر کرده، چاه های موجود معلوم نیست طبق کدام بند و ماده و ذیل کدام حق، مجوز عمیق و عمیق ‌تر شدن بگیرند و این سرمایه همگانی را بیشتر و بیشتر به انحصار خود در آورند، سطح آب زیرزمینی روز به روز بیشتر تنزل کند و خطر فرونشست را بیشتر بیخ گوشمان احساس کنیم.

هر ساله مدیران کارآمد! جشن خودکفایی در تولید خیار و هندوانه و سیب زمینی که جزو آب بر ترین محصولات کشاورزی هستند را برگزار می کنند و صفحاتی بر کارنامه شغلیشان اضافه می شود.

دفعه بعد که سیب زمینی خریدید یادتان باشد برای هر کیلو سیب زمینی ۱۱۱ لیتر آب مصرف شده و هر کیلو هندوانه که کامتان را شیرین کند حدود ۳۰۰ لیتر آب خرجش شده است. تلخ کامیمان فدای تار موی مبارکتان...

یادتان باشد اب را یارانه ای لوله کشی کردید که این همه اختلاف طبقاتی ایجاد کنید بین ما مردم عادی و زمین داران...

کاش به خواب می‌ دیدیم این روزها را؛ تا که با کرونا هم آغوش می شدیم و یک متر سیمان هم رویمان بریزند و برای همیشه نفس راحتی بکشیم... چه کردید با ما که آرزوی مرگمان را بکنیم و بگوییم خدارا شکر راحت شد!

شنیده ایم سر اینکه زنجیره فولاد (که به شدت آب بر است) در شهر همجوار ایجاد شود یا اینجا، دعواست. آقای نماینده شما را به خدا ما که هیچ نداشتیم، این را هم از ما دریغ کنید تا رحمتی نثار روح امواتتان کنیم و با تبر بر پیکر طبیعت نیمه جانمان نکوبید و روزگاری که سرسبزترین دشت بودیم را به کویر بدل نکنید! شما که می دانید ما آب نداریم.

آقای نماینده از الآن تُف نسل‌ های آینده را بر صورتمان حس کنیم و با کشت محصولات مقرون به صرفه در کشاورزی و پرکردن چاه های غیرمجاز و عدم صدور مجوز برای تعمیق چاه های موجود، به روش علمی به تولید و تولیدکنندگی بها بدهید. به کشاورزان شیوه صحیح آبیاری را آموزش دهید از همان محصولات تولیدی خودمان کارآفرینی کنید و دلالی را حذف کنید... کارشناسی اینکه چه کشت شود یا نشود هم از خود ما بیکارهای تحصیل کرده...

کوتاه سخن اینکه حضرات والا بشنوید فریادمان را: اشتغالزایی نمی خواهیم... آب نیست...

کد خبر 2778312

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha