به گزارش کردپرس، اوایل سال جاری، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در پی فراخوان عبدالله اوجالان، رهبر زندانی این گروه، آتشبسی یکجانبه اعلام کرد؛ اقدامی که دومین تلاش جدی برای آغاز روند حلوفصل میان ترکیه و پکک پس از تجربه ناکام سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ محسوب میشود. روند نخست در فضایی مبهم و مملو از نمایشهای سیاسی پی گرفته شد و در نهایت با بازگشت سریع دو طرف به درگیری آشکار فروپاشید. اما این بار، رویکرد تازه بر محتوا و نتیجه متمرکز است، نه بر نمایش. مذاکرات در سکوت و دور از هیاهوی رسانهای پیش میرود تا زمینه برای دخالت بازیگران خرابکار فراهم نشود. همزمان دولت ترکیه پیشنویس قانونی را برای ساماندهی خلع سلاح و بازگشت نیروهای پکک تدوین کرده که اگر بر پایه قواعد روشن و اجماع پارلمانی شکل گیرد، میتواند پشتوانه اجتماعی لازم برای روند صلح را ایجاد کند و مانع کارشکنی مخالفان شود.
این قانون زمانی میتواند اثربخش باشد که نقشها، ضربالاجلها و سازوکارهای نظارتی را صریح و دقیق تعریف کند و نهادی مستقل مسئولیت تحویل سلاحها، تعطیلی پایگاهها و راستیآزمایی تعهدات را بر عهده گیرد. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد گذار از مبارزه مسلحانه نه یک تغییر ناگهانی، بلکه فرآیندی طولانی، پیچیده و مذاکرهمحور است که تنها با وجود سه عنصر کلیدی پایدار میماند: تضمین امنیتی واقعی برای نیروهای سابق، مسیر شفاف برای ورود به سیاست قانونی و فرصتهای اقتصادی قابل اعتماد که جایگزین شبکههای دوران جنگ شود. نبود هر یک از این سه مؤلفه، زمینه را برای انشعاب، بازگشت به خشونت یا لغزش به اقتصاد غیرقانونی فراهم میکند.
برای اینکه تلاش جدید دولت ترکیه و پکک سرنوشتی متفاوت از گذشته پیدا کند، قانون پیشنهادی باید سه تضمین اصلی ارائه دهد: نخست، حمایت دولتی روشن برای جلوگیری از انتقامگیری، خشونت گروههای تبهکار یا تبدیل همکاری به «اعتراف اجباری»؛ دوم، تعیین دقیق جایگاه حقوقی نیروهای سابق پ.ک.ک و تبدیل وضعیت آنان به شهروندان عادی با تعاریف مشخص درباره حدود تعقیب قضایی و حقوق قانونی و سوم، تعیین برنامهای واقعی برای ادغام اقتصادی که مبتنی بر ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و پیوند مستقیم با بازار کار باشد، نه کمکهزینههای کوتاهمدت یا کمپهای جداافتاده.
مرحله بازگشت به جامعه باید از ابتدا با دقت طراحی شود. بسیاری از نیروهای پ.ک.ک سالها از آموزش رسمی و بازار کار دور بودهاند و بدون پشتیبانی اولیه توان بازگشت موفق به زندگی مدنی را ندارند. این افراد به مدارک شناسایی معتبر، معاینات پزشکی، آموزشهای حقوقی، کمکهزینه اولیه و از همه مهمتر، دسترسی سریع به تحصیل، آموزش حرفهای یا فرصت شغلی نیاز دارند. تجربه صلح کلمبیا نشان داده که تعاونیهای تولیدی و برنامههای کارآموزی زمانی موفقاند که حمایت فنی، اعتباری و بازار تضمینی وجود داشته باشد. با این حال، قتل نیروهای سابق فارک در مناطق فاقد امنیت نیز یادآور این واقعیت است که هیچ درآمدی بدون حفاظت پایدار نمیماند. ترکیه باید از بخشهای موفق این تجربه بهره بگیرد و میان «امنیت» و «فرصت اقتصادی» هیچگاه معامله نکند.
اجرای مرحله انتقال نیازمند ایجاد مراکز پذیرش کوتاهمدت است؛ جایی که ارزیابی سواد و مهارت، معاینات سلامت، مشاوره حقوقی و تطبیق شغلی در همان ابتدا انجام شود. شهرداریها باید آماده استقبال از بازگشتکنندگان باشند تا نیروی پلیس بتواند تمرکز خود را بر تأمین امنیت معطوف کند، نه اقدامات پراکنده و اضطراری. ادغام موفق تنها زمانی محقق میشود که همراه با احترام و کرامت باشد. در مناطق کردنشین ترکیه، ظرفیتهای قابل توجهی در بخشهایی مانند صنایع غذایی و کشاورزی، ساختوساز، انرژیهای تجدیدپذیر، پروژههای آبیاری، جنگلکاری، خدمات شهری و لجستیک وجود دارد. بسیاری از بازگشتکنندگان میتوانند در این حوزهها جذب شوند و آنهایی که تمایل به کارآفرینی دارند، باید از آموزشهای تخصصی و کمکهزینههای کوچک برخوردار شوند. هرچه فاصله بین خلع سلاح و اولین درآمد کمتر باشد، احتمال گرایش به فعالیتهای غیرقانونی نیز کاهش مییابد.
زنان عضو پکک با چالشهای پیچیدهتری روبهرو خواهند بود. آنها اغلب در ساختار تشکیلاتی نقشهای فعال و رهبری داشتهاند، اما بازگشت به جوامع محافظهکار میتواند با سوءظن، فشارهای اجتماعی و زخمهای درماننشده ناشی از خشونتهای جنسیتی همراه باشد. دولت باید با ارائه بورسیه تحصیلی، دورههای حرفهآموزی و حمایت از تعاونیهای زنان، زمینه استقلال و بازسازی زندگی آنان را فراهم کند؛ در غیر اینصورت، همان نابرابریهایی که بخشی از زنان را به سمت مبارزه مسلحانه سوق داد، بازتولید خواهد شد.
تأمین امنیت نیروهای سابق از ارکان اصلی مرحله بازگشت اعضای پ.ک.ک به میان جامعه ترکیه است. این افراد ممکن است هدف انتقامگیری، حملات گروههای افراطی یا فشارهای اجتماعی قرار گیرند و کوچکترین تنش میتواند دوباره به خشونت بیانجامد. تعریف یک نظام حفاظتی معتبر باید شامل ارزیابی خطر در زمان ورود، بهروزرسانی منظم این ارزیابی در دو سال نخست، امکان تغییر محل سکونت یا اسکان امن و حتی تغییر هویت در موارد ضروری باشد. پلیس و دستگاه قضایی نیز باید تهدیدها علیه بازگشتکنندگان را در اولویت قرار دهند و روند رسیدگی به آنها را شفاف گزارش کنند. بازدارندگی واقعی زمانی شکل میگیرد که احکام قضایی سریع و مؤثر صادر شود، نه با بیانیههای رسمی.
با این حال، بازسازی اعتماد اجتماعی مهمترین عامل موفقیت چنین روندی است؛ امری که تنها با حضور نیروهای امنیتی محقق نمیشود. رهبران محلی باید مفهوم «فرصت دوباره» را جا بیندازند و در عین حال مرز روشنی در برابر تکرار خشونت ترسیم کنند. پروژههای مشترک نظیر بازسازی کانالها، جنگلکاری، برنامههای بهداشتی یا کارزارهای سوادآموزی میتواند جوانان محلی و نیروهای سابق را در کنار هم قرار دهد و با ایجاد منافع ملموس، اعتماد از دست رفته را بازسازی کند. هنگامی که جوامع محلی نتایج واقعی این همکاری را ببینند، انگزنی کاهش مییابد و فضای فعالیت خرابکاران نیز تنگتر میشود.
تأثیرات یک روند صلح موفق محدود به مرزهای ترکیه نخواهد بود. امنیت داخلی ترکیه ارتباط تنگاتنگی با شمال عراق و شمال سوریه دارد؛ مناطقی که مسیرهای مهاجرت، گذرگاههای انرژی و جوامع بزرگ کردی را در خود جای دادهاند. کاهش تنش در این مناطق میتواند شدت درگیریهای نیابتی را کاهش دهد، مسیرهای تجارت و بازسازی را باز کند و زمینه ادغام اقتصادی و انرژی را تقویت کند. در نتیجه، مرزهایی آرامتر، شبکههای لجستیکی امنتر و جنوبشرقی با ثباتتر پدید خواهد آمد که برای سرمایهگذاران بهمراتب جذابتر است. برای اروپا و کشورهای خلیج فارس نیز کاهش ریسک امنیتی، امکان سرمایهگذاری بیشتر در پروژههای انرژی، حملونقل و خدمات فرامرزی را فراهم میکند.
در پایان، اگر ترکیه میخواهد توقف فعلی درگیریها به صلح پایدار تبدیل شود، باید این «وقفه امنیتی» را به اصلاحات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی تبدیل کند. تنها با پر کردن فاصله میان آتشبس و زندگی مدنی است که توقف شکننده درگیری میتواند به صلحی ماندگار بدل شود. در این صورت، یکی از طولانیترین و کمتر مورد توجه قرار گرفتهترین مناقشات خاورمیانه – یعنی مسئله کردها – میتواند به سمت حلوفصل حرکت کند؛ فضای فعالیت شورشیان محدود شود؛ تنش با اربیل و بغداد فروکش کند؛ وضعیت شمال سوریه ثبات بیشتری پیدا کند؛ و منابع منطقه پس از چهار دهه درگیری، به سوی تجارت، انرژی و بازسازی هدایت شود. خلع سلاح شاید شلیک گلوله را متوقف کند، اما پایان واقعی شورش زمانی فرا میرسد که امنیت، قانون و معیشت در کنار یکدیگر فراهم شوند.
روزنامه نشنال، یروان سعید

نظر شما