به گزارش کرد پرس، نمیتوان خشونتهای خانوادگی که قتلهای ناموسی یکی از شدیدترین این موارد است را به منطقه و یا فرهنگی خاص محدود ساخت. هر روز اخبار این نوع خشونت ها در سراسر دنیا و البته با ضریب بسیار بیشتر در خاورمیانه از هند گرفته تا ایران و عراق در رسانهها منتشر میشوند.
«مرد جوان با مشت و لگد همسرش را کشت»، «قتل همسر سابق در ساعت 3 بامداد»، «قتل عروس هلیلانی توسط پدرشوهر»، «مردی سر بریده همسر خود را در شهر چرخاند» و...
این تیترها و داستان این حوادث موضوعی آشنا برای ایرانیها است. در این میان مناطق کردنشین هم تراژدیهای هولناکی را در این باره رقم زدهاند.
رایجترین مصادیق قتلهای ناموسی در ایران قتل زن توسط شوهر یا شوهر توسط زن است. شاید یکی از تفاوت ها در قتلهای ناموسی میان مناطق کردنشین با مناطق مرکزی ایران این است که در بیشتر موارد، زنها قربانی میشوند.
به طور طبیعی یکی از پرسشهای مهم در این زمینه آن است که آیا میان قتلهای ناموسی و فرهنگ غالب در یک منطقه، ارتباط معناداری وجود دارد؟ دکتر «خالد توکلی» جامعهشناس در این باره به خبرگزاری کُردپرس گفت: پاسخ دقیق به این پرسش نیازمند انجام یک تحقیق و مشخص شدن فرضیات آن است تا بتوان به صورت علمی به آن پاسخ دقیقی بدهیم؛ اما اگر بخواهیم به صورت فرضیه به این پرسش پاسخ داده شود؛ بله برخی از باورهای فرهنگی و ارزش ها و هنجارها بر میزان افزایش یا کاهش قتلهای ناموسی تاثیرگذار هستند؛ به طور مثال در جامعه ای که مردسالاری و ارزش های مردسالارانه مبنای رفتار مردم باشد، به طور طبیعی میزان قتلهای ناموسی هم بیشتر خواهد بود.
اما به صورت دقیقتر این موضوع را چگونه میتوان در مناطق کردنشین ایران توضیح داد؟ توکلی در این باره گفت: در مناطق کردنشین نیز مانند سایر مناطق ایران، ارزشهای مردسالارانه رواج دارد و بر اساس این ارزشها و پیش فرضهایی که از ارزشهای مردسالارنه در جامعه رواج پیدا کرده است؛ ما از نهاد خانواده، نهاد دین و از عرف جامعه تفسیرهای مشخصی داریم؛ تفسیرهای ما از این موارد بر اساس همان ارزشهای مردسالارانه است. حتی از نهاد حقوقی هم یک تفسیر مردسالارانه وجود دارد. هنگامی که دین، خانواده و روابط خویشاوندی همه بر اساس ارزشهای مردسالارانه باشد این عوامل بر میزان قتلهای ناموسی تاثیرگذار خواهند بود. تصور میکنم مردسالاری در جاهای مختلف خود را بازسازی و بازتولید میکند و از طریق آن نهادها بر رفتار موجود در جامعه اثرگذار است.
به باور برخی جامعهشناسان، نمیتوان به برخی از موارد فرهنگی که برگرفته از عُرف مردسالارنه است و به شیوه یک «قرارداد اجتماعی» در جامعه خود را نشان داده است، نام «قرارداد» گذاشت، بلکه این یک «استبداد» است.
نسخه جامعهشناسان برای کاهش قتلهای ناموسی
مسئلهای به نام قتلهای ناموسی در جامعه ایران و همچنین مناطق کردنشین نیازی به اثبات ندارد و خبرهای منتشر شده در این زمینه گویای وجود یک مشکل اجتماعی از نوع شدید آن است. آن گونه که توکلی هم بارها تاکید کرد، این مسئله نیازمند پژوهشهای دقیق علمی است. با این وجود جامعه انتظار یافتن راهکار را دارد. بدون تردید مسئلهای تا این اندازه مهم مستلزم تحقیقات بین رشتهای از جمله جامعه شناسی است. آیا جامعه شناسان نسخهای برای کاهش آمار قتلهای ناموسی دارند؟
توکلی میگوید: بله حتما نسخههایی وجود دارد یکی از موضوعهای مهم این است که سطح آگاهی جامعه به ویژه زنان افزایش یابد و همچنین مبانی فرهنگی مردسالاری مورد انتقاد قرار گیرد. نهادهای جامعه مانند نهاد حقوقی، نهاد خانواده و نهادهای آموزشی بر حقوق برابر زن و مرد تاکید کنند. این نگرش که زن ناموس مرد، خانواده و خویشاوندان خود است باید به عنوان یک نگرش منسوخ و نادرست مورد انتقاد قرار گیرد. اگر آگاهی بخشی در این سطح صورت گیرد و برخی از نهادهای حقوقی هم از این آگاهی بخشی حمایت و بر برابری حقوق زن و مرد تاکید کنند. در عین حال سرمایه اجتماعی یا اصول اخلاقی مبتنی بر مدارا، اعتماد، وفاداری و احترام به حقوق دیگران در جامعه رواج یابد، تصور میکنم بخش زیادی از قتلهای ناموسی به سادگی حل میشود و اختلافهای موجود در خانواده به روش دیگر که متضمن رعایت حقوق طرفین است، حل میشود.
اما با توجه به محدودیت دسترسی به آمار رسمی و همچنین ملاحظات نهادهای رسمی در این باره، کار پژوهش برای محققان در زمینه قتلهای ناموسی بسیار دشوار است؛ حال در این میان رسانهها به بازتاب این حوادث میپردازند که در روش انعکاس این نوع اخبار همواره نقدهایی از سوی کارشناسان رسانه، روانشناسان اجتماعی و جامعهشناسان مطرح شده است. پرسش این است که آیا آمار این گونه حوادث در دهههای اخیر افزایش یافته است یا مخاطبان شاهد بازتاب بیشتر آن در رسانه و فضای مجازی هستند؟
توکلی درباره این سوال توضیح داد: آمار بسیار بالا است. اما انتشار وسیع آن در رسانهها و فضای مجازی به صورت سریع، خود یک نقطه قوت برای بازتاب شرایط فعلی است. یعنی اگر ما از آمارها مطلع شویم و بدانیم چه وضعیتی در جامعه وجود دارد، جامعه شناسان، مصلحین اجتماعی و فعالان مدنی برای کاهش این حوادث وارد میدان میشوند؛ اما در صورت نداشتن آمار، نمیتوان برای حل مسئله تلاش کرد. پس شرط اول، داشتن اطلاعات کافی و در اختیار قرار دادن این دادهها در اختیار مصلحان اجتماعی، جامعه شناسان و فعالان مدنی است تا راهکارهای لازم را ارئه دهند. تصور میکنم این نوعی آگاهی دادن، وارد کردن شوک به جامعه است.
به گفته این جامعه شناس، گام بعدی پس از ارائه اطلاعات، فراهم شدن زمینه برای محققان و فعالان اجتماعی است تا بتوانند برای کاهش آن چارهای بیندیشند؛ اما اگر یک طرف قضیه وجود داشته باشد یعنی این اطلاعات وجود داشته باشد اما امکان فعالیت برای فعالان مدنی میسر نباشد، مشکل به قوت خود باقی خواهد ماند. بنابراین موارد مطرح شده لازم و ملزوم همدیگرند. اگر زمینه برای پرژوهشگران و نهادهای مدنی مهیا نباشد، جامعه بدبین شده و بر این باور خواهند بود که آنها نمیتوانند راهکار ارائه دهند. تنها در شرایط بیان شده یعنی ارائه آمار و میسر شدن فعالیت برای مصلحان اجتماعی میتوانیم شاهد کاهش آمار باشیم.
چرایی اختلاف آمار قتلهای ناموسی در مناطق کردنشین
موضوع دیگر در ارتباط با قتلهای ناموسی در مناطق کردنشین، اختلاف آمار در شهرهای مختلف است به گونهای که در شهری مانند مریوان، این آمار نسبت به جاهای دیگر بیشتر است. هنوز پژوهشی هم در این زمینه انجام نشده است و به گفته توکلی به طور دقیق نمیتوان در این باره اظهار نظر کرد. این جامعهشناس میگوید: شاید سنتیتر بودن جامعه و همچنین نوعی در گذار بودن جامعه در این مورد موثر باشد، یعنی چون مریوان به لحاظ موقعیت جغرافیایی در مرز قرار دارد و ارتباطاتی با عراق و فرهنگهای دیگر دارد، شاید به نوعی تاخر فرهنگی در برخی موارد وجود داشته باشد؛ مثلا دخترها و زنها نسبت به حقوق خود آگاهی بیشتر یافته و آن را مطالبه میکنند؛ اما در عین حال نهادهای مدنی در آن اندازه امکان و فرصت فعالیت برای نرمال کردن این تاخر فرهنگی را نداشتهاند؛ یعنی بخش سنتی جامعه در برابر ارزشهای جدید جامعه مقاومت میکند که بیشتر این نهادها مردسالارانه و در اختیار مردها هستند و مردها هم چون دارای قدرت هستند به شیوه خشونت آمیز با آن مقابله می کنند که در برخی موارد در شکل قتلهای ناموسی خود را نشان میدهد.
خشونتهای خانوادگی و به ویژه قتلهای ناموسی به یک پدیده سریالی در ایران تبدیل شدهاند. در این زمینه جامعهشناسان و حقوقدانان بسیاری اظهار نظر کردهاند؛ اما کاهش این دست آمار بدون تردید نیازمند حضور فعالان نهادهای مدنی و پژوهشهای بین رشتهای است و این خود مستلزم ارائه دادههای درست از واقعیت موجود جامعه است. برای سیاستگذاران حوزه اجتماعی مواردی مانند آموزش، فرهنگسازی و پیشگیری از وقوع چنین جرایمی باید در اولویت قرار گیرد و آن هم با همفکری نهادهای مدنی و مردمی.
گزارش از: سامان عابری
نظر شما