یکی از ریشه دارترین و پیچیده ترین مسائل ترکیه که همراه در این کشور تلاش شده است با توسل به زور و قوه قهریه مورد حل و فصل قرار بگیرد مسئله علوی های ترکیه بوده است. از کشتار درسیم در سال 1938 تا کشتار مدیمک در دهه 90، از تخریب جمع خانه های علوی ها تا نشانه دار کردن منازل علوی ها و تهدید آنان به مرگ از سوی افراد ناشناس و دیگر سیاست های تبعیض گرایانه حکومت های مختلف ترکیه علیه این قشر از جامعه نمود بارز مسئله علوی ها در این کشور است که در کنار مسئله کردها یکی از ریشه دارترین مسائل ترکیه به حساب می آید.
اگر چه مسئله علوی ها در ترکیه ریشه در دوران امپراتوری عثمانی دارد ولی بروز این مسئله به عنوان یک مسئله سازمان یافته در جامعه ترکیه بعد از تاسیس جمهوری ترکیه توسط مصطفی کمال آتاترک و با قیام سید رضا از علویان زازا، شکل گرفت.
در واقع یکی از برنامه های جدی گروه ترکان جوان که در دوران حکمرانی مصطفی کمال آتاترک، عصمت اینونو، عبدالله آلپدوغان، کمال ارگودن و ... به شکل جدی پیگیری شد از میان برداشتن هویت علوی ها و کردها در بخش های شرق و جنوب شرقی آناتولی بود. برنامه ای که تا دهه 90 میلادی ادامه داشته و اکنون نیز چنین به نظر می رسد که بار دیگر به شکل متفاوتی ولی با همان هدف در دستور کار قرار گرفته است. تمام این سیاست ها و فشارهای فزاینده بر جامعه علوی های ترکیه باعث شکل گیری قیامی توسط سید رضا و دوستان وی شد. قیامی که به شدت سرکوب شد و به گفته برخی از منابع 50 الی 70 هزار تن در حملات هوایی و زمینی ارتش ترکیه به مناطق علوی نشین در بین سال های 1937 و 1938 جان باخته اند. این آخرین کشتار سازمان یافته علوی ها توسط حاکمیت ترکیه نبود و نیروهای حکومتی در 1993 در شهر سیواس 33 تن از علوی های ترکیه را در جریان برگزاری جشن شانزدهمین قرن چکامه سرایی، به نام پیر سلطان ابدل در هتل مدیمک به قتل رساندند تا لکه سیاه دیگری در تاریخ ترکیه علیه علوی های ترکیه رقم بخورد.
آزادی عقیده از گذشته همواره یکی از مهمترین مسائل ترکیه بوده و همچنان به قوت خود باقی مانده است. اگرچه در پاره ای از زمان ها تلاش هایی برای حل مسئله علوی ها صورت گرفته است ولی هیچ کدام از آنان کارساز نبوده و این مسئله دیرین ترکیه همچنان به قوت خود باقی مانده است.
در سال 2005 کارگروه علوی به منظور حل و فصل مسائل علوی ها با ابتکار عمل حزب تازه تاسیس شده عدالت و توسعه (AKP) که با وعده حل مسئله کردها و علوی ها بر سر کار آمده بود ایجاد شد ولی بعدها روشن شد که این اقدامات هیچ کدام نتیجه ای در بر نخواهد داشت و کارگروه بعد از پنج سال فعالیت بی ثمر به کار خود پایان داد. اگرچه حاکمیت سیاسی ترکیه پیش از کودتای 2016 اقداماتی در راستای مطالبات علوی ها انجام داد و حتی در سال 2014 به صورت رسمی جمع خانه های علوی ها القاب عبادتخانه را به خود گرفت ولی با کودتای 15 جولای 2016 و اعلام وضعیت اضطراری در کشور ورق به کلی برگشت و علوی ها نیز در کنار کردها به یکی از هدف های مورد حمله حاکمیت تبدیل شدند.
حال این سوال پیش می آید که علوی ها چه چیزی می خواهند که در طول تاریخ این گونه مورد حمله قرار گرفته و تهدید شده اند؟
چیزی که آنان می خواهند شناسایی هویت کردی از سوی حاکمیت سیاسی ترکیه و زندگی بر اساس این هویت است. سیاست های انکار و نادیده گرفتن هویت علوی که از دوران عثمانی به یک سیاست معمول تبدیل شده بود همچنان ادامه پیدا کرده و مهمترین فاکتور در غیر قابل حل ماندن این مسئله دقیقاً همین موضوع است. علوی ها که در دوران عثمانی از آنان به عنوان ملحد و رافضی یاد می شد خواستار پایان دادن به این نوع نگاه و عدم تبعیض نژادی در سرزمین آبا و اجدادی خود هستند. ذهنیت کوری که مسئله سنی – علوی ها را از زمان عثمانی در این سرزمین ها به یک مسئله غیر قابل حل تبدیل کرده است همان ذهنیتی است که به در خانه علوی ها در مالاتیا با رنگ قرمز علامت ضربدر زده و اقدام به تهدید آنان به مرگ می کند.
در واقع سیاست های همگون سازی علوی ها که همزمان با سیاست های همگون سازی کردها در جامعه ترکیه با بافت ترک – سنی در ادوار مختلف حاکمیت سیاسی این کشور پیگیری شده است در دوران حاکمیت حزب آک پارتی نیز در دستور کار قرار گرفته و تلاش های زیادی در این خصوص صورت پذیرفته است. تلاش هایی که به خصوص بعد از کودتای نافرجام در ترکیه به شکل سازمان یافته ای ادامه دارد.
خبرگزای کردپرس/ سرویس ترکیه
نظر شما