به گزارش کردپرس، وقتی از موسیقی کردی سخن به میان می آید، اولین کلمه ایی که در اذهان شکل می گیرد، نام «حسن زیرک» است. قلم عاجز از نوشتن مرگ است، چرا که این نام، نامیرا است و از بلبل کردستان، بالغ بر یک هزار و 500 ترانه باقی مانده است.
از اوایل تابستان 1337 که برای اولین بار برنامه کردی به مدت یک ساعت از رادیو ایران پخش می شد، به همت زیرک حدود یک هزار ترانه بدون تکرار در آن سال ها از ایستگاه رادیو تهران توسط او خوانده شد.
«حسن زیرک» نابغه قرن خودش بود
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی، در گفت و گو با کردپرس، او را "شوالیه موسیقی کردی" می داند، که در میان تمامی کردها شناخته شده و بی رقیب است.
به عقیده جاوید؛ «زیرک» یکی از عاشقان واقعی موسیقی بود، که در هر قرنی یک نفر می تواند به عنوان نابغه در یک عرصه سربرآورد که آن فرد نابغه هم «حسن زیرک» است .
زیرک، هیچگاه در موسیقی کُرد تکرار نخواهد شد
این استاد بی بدیل موسیقی کردی، با آنکه سواد چندانی نداشت اما اکثر شعر و آواز ترانه هایش را با نبوغ مادرزادی که در این عرصه داشت، می ساخت.
مجتبی میرزاده، نوازندهٔ ویولون و موسیقیدانی که در تمام آثار حسن زیرک در دههٔ ۱۳۴۰ در ارکستر رادیو کردی کرمانشاه نوازندگی و تنظیم آهنگهای او را بهعهده داشته، در مورد این هنرمند فقید در گفتوگو با راقم چنین اظهار داشت: «حسن زیرک، با اینکه به هیچ عنوان سواد نداشت، اما اشعار اغلب آثارش را بهصورت بداهه و در آن لحظه که میخواند، میسرود.
او از حافظهای بسیار قوی در حفظ شعر و آهنگ و مقامهای کردی برخوردار بود و باید گفت که حسن زیرک هیچگاه در موسیقی کُرد تکرار نخواهد شد؛ چرا که ماندگارترین و زیباترین نغمات کردی را خلق کرد، و اینک نهتنها در ایران، بلکه حتی در میان همه کردهای سایر نقاط جهان، آثار و نام و یاد او از مقام و منزلت والایی برخوردار است».
اندوه بلبل کردستان در ترانه هایش پیداست
ایران و کردستان اما انگار برای این نابغه موسیقی کردی، کوچک بودند. چرا که در رادیوهای تهران و کرمانشاه با او بی مهری ها شد و دلش را شکستند.
حزن زیرک، از نوایش پیداست. از «باران بارانه» تا «چی بکه م نیمه چاره». طبیعت زیبا و سرکش کردستان به داد این بلبل تکرار نشدنی می آمد تا اندوه دلش را در این جغرافیای بی رحم ثبت کند.
زیرک چهره ایی عمومی و عجین شده با همه اقشار جامعه بود، چهره ایی مردمی که در نزد عموم جامعه مقبول بود و همین راز ماندگاری این اسوه موسیقی کردستان است .
اما روزگار با این اسوه موسیقی خوب تا نکرد و او را هر بار روانه زندان های بغداد و تهران می کردند. زمانی که دژبان رادیو تهران به دستور شیخ عابد سراجالدینی، رئیس وقت برنامۀ کردی رادیو تهران به زیرک اجازه ورود نداد، او با دلی شکسته، به سوی بغداد روانه شد هر چند هنگامی که به آنجا هم رسید، راهی زندانش کردند و شکنجه و آزار بود که نصیب این هنرمند نامی کرد شد.
زیرک چگونه به رادیو بغداد راه یافت
جلال طالبانی، رییس جمهور درگذشته عراق سال 2000 میلادی در مصاحبه با مجله خاک از سال های حضور استاد زیرک در عراق می گوید و با انتشار عکسی قدیمی از خودش و فردی شبیه به زیرک که در مقابل یک مسافرخانه هستند، در مجله خاک ادعا میکند که او حسن زیرک را در مسافرخانه "الشمال اکتبیر" دیده و شناخته و به همین دلیل زیرک را به رادیو کردی بغداد بردهاست.
ورود حسن زیرک به رادیو کُردی بغداد همزمان بودهاست با سالهای آغازین ۱۹۵۰ میلادی، و او بنا به گفتهٔ خودش در آنجا با اساطیر موسیقی کُردی آن سالها از جمله علیمردان، حسن و محمدعارف جزیری، شمال صائب، طاهر توفیق، باکوری، الیاس فرنگی (ارمنیتبار)، و قادر دیلان آشنا شدهاست.
او در همان سالهای ابتدای فعالیت در رادیو بغداد مورد توجه شنوندگان قرار میگیرد و از آنجایی که شناخت و مهارت ویژهای بر ملودیها و ترانههای کردی منطقهٔ مکریان داشته و به اجرای آنها پرداخته بود، توانسته بود به خوبی علاقهمندان را به صدایش جذب کند و به شهرت برسد.
ستاره بی بدیل رادیو کردی تهران و کرمانشاه
در سال ۱۳۳۷ که زیرک به بوکان بازگشت، عبدالله مفتیزاده از اهالی سنندج به بوکان میرود و از زیرک میخواهد به رادیو کردی تازه تأسیس تهران بپیوندد.
همایون کمانگر از فعالین حوزه فرهنگی و همکاران استاد حسن زیرک در رادیو کردی کرمانشاه می نویسد؛ زیرک همکاری خود را با این مرکز، از سال ۱۳۳۷ که بخش کردی رادیو ایران در تهران گشایش یافت، آغاز کرد. حضور زیرک در تهران و در رادیو کردی آنجا موجب خوشحالی دستاندرکاران شد و به این ترتیب حسن زیرک به صورت رسمی به عنوان خواننده در آن رادیو پذیرفته شد.
طبق تعهدنامهای به تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۳۷ توسط محمد کیهان از مسئولان گمنام تأسیس رادیو کُردی در تهران دال بر پرداخت ماهیانه دوازده هزار ریال به زیرک جهت اجرای آهنگهای کُردی نشان از آغاز همکاری این خواننده در رادیو کردی پایتخت دارد. آثاری که حسن زیرک در رادیو کردی تهران به ضبط رساند، اغلب با ساز استادانی همچون حسین یاحقی، حسن کسایی، جلیل شهناز، جهانگیر ملک، احمد عبادی، و با سرپرستی مشیر همایون شهردار همراه بود.
به گفته کمانگر؛ در مرداد سال ۱۳۴۱ که رادیو کردی تهران تعطیل شد، حسن زیرک و همکارانش به کرمانشاه رهسپار شدند. رادیو کردی کرمانشاه به بخش کردی رادیو ایران تغییرنام پیدا کرد. در واقع آن برنامهٔ محلی تعطیل گردید و یک رادیوی جدید که صدای برون مرزی ایران بود آغاز به کار کرده که ساعات پخش برنامه هم افزایش یافت و نه تنها کشورهای منطقه بلکه بخشهای وسیعی از اروپا و خاورمیانه را تحت پوشش قرار داد.
ورود حسن زیرک به کرمانشاه و پیوستن به جمع همکاران رادیو، موجب تحرک و فعالیت بیشتر ارکستری گردید که از چند سال پیش وجود داشت و در کار تولید موسیقی و ترانههای کُردی قدمهای خوبی برداشته بود.
سرپرست آن ارکستر محمد عبدالصمدی که خود نوازنده کلارینت بود. در سالهای بعد محمود بلوری نوازندهٔ عود و گروهبان موزیک زید یحیایی نوازندهٔ کلارینت به این جمع اضافه شدند. همکاری او در رادیو کردی کرمانشاه با هنرمندان برجستهٔ کرمانشاهی همچون مجتبی میرزاده (ویولن)، محمد عبدالصمدی (قرهنی)، اکبر ایزدی (سنتور)، استوار درویشی (تار) و بهمن پولکی و مرتضی صنعتی قصری (ویولن) (تیمپو) سبب آفرینش آثاری شد که از برجستهترین کارهای وی بهشمار میرود.
بی مهری ها در حق استاد «حسن زیرک» از زبان همسرش «میدیا زندی»
زمانی که زیرک، به تهران بازگشت ساواک نیز او را گرفت و زیر شکنجه قرار داد تا در کنار آوارگی، مزه درد را هم از یاد نبرد.
در کنار آن هم پس از کسب معروفیت، افرادی در ایران مانع از ادامهٔ فعالیت حسن زیرک شده و به بهانههای مختلف او را از رادیوهای تهران و کرمانشاه اخراج کردند. در سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۳ زندگی کارمندی زیرک به سرازیری میافتد و دولت به او حقوق نمیدهد.
هیجده سال پیش "میدیا زندی" همسر استاد زیرک در گفت و گویی که با رادیو کردی تهران داشت، از تغییر رفتار شکرالله بابان نسبت به حسن زیرک وبی مهری برخی ها با شریک زندگیش گفت.
به گفته زندی؛ «در رادیو کردی تهران حدود هزار ترانه از زیرک ضبط و آرشیو شد، اما بعدها جناب بابان که مسئول وقت رادیو بود، بیان کرد: به اندازه کافی از زیرک ترانه ضبط شده است و دیگر نیازی به او نیست. همین مسائل باعث شد تا حسن زیرک رادیو تهران را ترک کند».
در زمان ریاست مظهر خالقی در رادیو کرماشان، نیز با بلبل کردستان بی مهری شد و او را به بهانه های واهی از رادیو اخراج کردند در حالی که کارمند رسمی رادیو کرماشان بود.
در همین خصوص حسامالدین امین یکی از نخبان کُرد و اهل سنندج نیز گفت: پس از آمدن حسن زیرک به رادیو و مشهور شدنش برخوردهای ناشایست و غیرمنصفانهای با او کردند. حسن زیرک فردی ساده و بیآلایش بود. بدون واهمه میگویم خالقی با زیرک ارتباط خوبی نداشت و حتی یکی از عوامل در بدری و آوارگی زیرک او بود متأسفانه؛ این خصیصهٔ بازدارندهٔ اغلب مردم است که حسادتشان بر احساس همکاریشان میچربد.
«نالشکینه» یار وفادار «حسن زیرک»/ استاد هنوز هم در زادگاهش غریب است
پس از سال ها آوارگی در جای جای کردستان ایران و عراق، آخر سر به زادگاهش بوکان برمی گردد تا کوه نالشکینه او را در آغوش بگیرد . به نالشکیه بر مزارش که بروید صدای زیرک در گوشتان می پیچد؛ «ده چمه سه ر نالشکینه، به رامبه ر به بوکانی».
سرطان هم بی رحم تر از مردمی نبود که قدرش را ندانستند و آزارش دادند. در سال 1351 در پی ابتلا به سرطان کبد در بیمارستان بوکان بستری شد و یک سال بعد... .
زیرک در سن 53 سالگی در زادگاهش بوکان درگذشت، هنرمندی که با این کارنامه درخشان بعد از 49 سال هنوز هم در شهر خودش غریب است و آنچنان که شایسته و بایسته نام زیرک است از او قدردانی نشده است. مزارش ساده و بی آلایش است و میهمان نواز مردمی است که از گوشه و کنار به زیارتش می آیند. شوالیه ایی همیشه ماندگار و نوایی تکرار نشدنی.
در آن زمان رادیو لندن اعلام کرد: «یگانه هنرمند مردم کرد، در بوکان درگذشت».
نظر شما