بیش از یک سال است که جلسات شورای اسلامی شهر مهاباد به صورت غیر علنی برگزار می شود. بی توجهی به انبوه اعتراضات شهروندان و اصرار بر ادامه این روند، به همه ثابت نمود آنانکه خود را منتخب مردم می دانند و شعارهایشان مبنی بر شفافیت بارها به سمع و نظر شهروندان رسید، تاب و تحمل مشاهده شیوه تصمیم گیری هایشان را در معرض دید عموم ندارند و علی الظاهر آثار کنایه ها و عوارض شیوه برگزاری چنین جلساتی در برابر منافع و مزایای غیر علنی بودن چنین جلساتی، حائز اهمیت چندانی نیست.
با حذف رسانه ها و شهروندان از صحن جلسات شورا، اطلاعات و نتایج تصمیمات پشت درهای بسته، از طریق عضو در اقلیت و به پشتوانه فعالین و منتقدین مدنی، هر چند عمدتا دیر هنگام، به سمع و نظر مردم می رسد.
با وصف وجود نقدهای اساسی بر عملکرد عضو در اقلیت، خصوصا در بخش اطلاع رسانی به شیوه متناسب (اطلاع رسانی در وقت مناسب و به شیوه مستدل و توام با اسناد) روند رو به اصلاح ایشان در شیوه اطلاع رسانی هر چند بسیار دیر هنگام، قابل توجه است.
البته نباید فراموش کرد که تاب و تحمل هجمه های سنگین اعضای پر نفوذ و نیش و کنایه های یک جمع متحد، خود اراده ای آهنین می طلبد که نیازمند طبعی جنگنده، آگاه و البته سازش ناپذیر است که در توان هر کسی نیست و از سوی دیگر رسیدن به این اعتقاد و باور درونی که بحث و استدلال با این طیف با تجربه و پر رابطه، به رغم انواع تصمیمات خارج از حدود اختیار و پر عارضه، مستلزم زمان و البته درکی عمیق از عوارض تصمیمات شهر فروشانه و تهاجمی آنان است تا حدی که سرانجام بتوان در مخاطب قرار دادن راس این طیف او را ارباب مکتب شهر فروشی خواند.
محتوای نوشته اخیر عضو در اقلیت و مظلوم شورای شهر مهاباد را باید نقطه عطفی در روند رویکرد تعامل او با دیگران پنداشت! دیگرانی که دارای ارتباطات وسیع و قدرت تبلیغ و چانه زنی در میان مسوولین و نهادهای مختلف شهری و استانی هستند و البته ثابت نموده اند در میدان بحث و جدل و رویارویی با منتقدین، چندان تابع قواعد اخلاقی نبوده و از امکانات و قابلیت های در دسترس خود نهایت استفاده را برده و برای از میدان به در کردن منتقدین، ابایی از رد گزارش و پرونده سازی و طرح شکایت و ... ندارند.
صحبت کردن در مورد منش و شیوه عمل این طیف جهت معرفی ماهیت جمعی آنان و عوارض و صدماتی که بر بدنه شهر و بر گرده شهروندان در طول یک دهه ی اخیر تحمیل کرده اند، در این یادداشت نمی گنجد و مستلزم صرف زمان و بررسی و اظهار نظر از ابعاد مختلف است که باید قلم به دستان منتقد در موردش روشنگری نمایند.
با رویت تصمیمات شورای شهر، محرز است رویکرد جمع غالب تهاجمی است و منفعت طلبانه! منفعتی نه از سر درد و خیر عمومی ! بلکه در راستای تامین منافع فردی خود و افرادی که به عناوین مختلف به این طیف وصلند و از ارتباط متقابل با هم نیز بارها سود برده و منتفع شده اند. البته نباید متغیر عدم آگاهی و عدم دانش را نیز در این مقوله بی تاثیر دانست .
بدون شک آگاهی و اشراف بر علوم لازمه تصدی چنین منصبی خصوصا در حوزه شهرسازی و حقوق می تواند مانع بسیاری از تصمیمات پر عارضه شود که با نگاهی به گذشته و سوابق تحصیلی و شیوه تحصیل مدارک عالیه دانشگاهی، می توان به کم و کیف دانش این طیف غالب پی برد.
اکنون به هر دلیلی این طیف با این منش و قابلیت ها، خود را مبسوط الید بر هر امری و اتخاذ هر تصمیمی می دانند و برای خود مصونیتی آهنین نیز قائلند. در حقیقت امروز همان شاگردان ته کلاس که رغبتی به یادگیری و همراهی با جمع کلاس نداشتند، در نقش مدیر و معلم و به اصطلاح نخبه های کلاس ظاهر شده و برای دیگران تعیین تکلیف می کنند.
بدیهی است که روند معکوس و غیر متعارف حاصل از خرد جمعی و دادن قدرت به چنین اشخاصی بر ذهن و وجود دیگران خصوصا نخبگان جامعه چه خواهد آورد و تا چه میزان می تواند آسیب زا و مایوس کننده باشد. بنابراین به هر اقدام و تصمیم شهر فروشانه متصدیان مکتب شهر فروشی باید تاخت و آنان را که در این راه قدم گذاشته اند ستود و حمایت نمود.
در راستای اثبات صدق مدعا، کافیست پای صحبت منتقدین و نخبگان جامعه اعم از اصحاب رسانه و منتقدین قلم به دست و عامه مردم نشست و دریافت این جمع تا چه میزان از محبوبیت برخوردارند و تا چه میزان عملکردشان منطبق با منافع عموم شهروندان است.
و اما چند پیشنهاد به نخبه حاشیه نشین شورا؛ به وعده هایتان پایبند باشید. اگر در یک جمع کوچک یا بزرگ از مخاطبین یا در فضای مجازی کلامی بر زبان راندید و یا مطلبی نوشتید، بدانید آنان که می بینند و می خوانند، خصوصا آنانکه با تاسی به سیاست ها و شعارهای شهر انسان محور به شما رای دادند، طالب و مترصد اجرای وعده هایتان هستند.
وعده هایی که اگر در موعد مقرر محقق نشود، آسیب زا، مایوس کننده و دلسرد کننده و گاه غیر قابل جبران خواهد بود.
زمان به اصطلاح سیاسی کاری و تعامل با این جمع متحد و ناسازگار و منتفع از اتحادی با محوریت منافع فردی خلط شده با کم مایگی، گذشته است! قلم به دست گیرید و در اندک فرصت باقیمانده به اتمام این دوره، بدون تعارف و محذوریت، از قابلیت های خود به عنوان یک منتخب مردم و به پشتوانه همان مردم بهره گیرید. آنجا که منافع عمومی و خیر جمعی مصلوب و یا در معرض تضییع است،
حلیت استفاده از هر روش قانونی، اعم از نقد و ارسال گزارش و شکایت بدیهی و حتی استفاده از آن واجب است و نباید با بی خیالی و امید به اصلاح به این روش ها بی توجه بود و زمان را از دست داد.
آگاهی رسانی به مردم در خصوص تصمیمات پشت درهای بسته، قابل توجه و ارزشمند است خصوصا از آن جهت که ارباب مکتب شهر فروشی و همفکران و حامیانشان، نهایت تلاش خود را به کار بسته اند که با پنهان کاری و عدم اطلاع رسانی حتی اگر شده با پا پس کشیدن از شعارهای محوری خود و تحمل عوارض آن، آنچه که می خواهند انجام دهند و آنگونه که می خواهند تصمیم بگیرند و به احد الناسی هم پاسخگو نباشند.
بدون شک منافع چنین تصمیماتی در ذهن چنین جمعی چنان زیاد است که پیه تیغ تیز منتقدین را و عواقب و مسوولیتهای دنیوی آن را به تن مالیده اند! حال که آنان چنین می کنند انتظار از شما آن است ضمن اطلاع رسانی به شهروندان و مسوولین و نهادهای ناظر، مستندات، مدارک و نقشه های هر تصمیم شهر فروشانه ای را نیز ضمیمه گزارش خود به اطلاع مردم برسانید. ابهام و اجمال در اطلاع رسانی آفت این رویه میمون است و باید به شدت از آن احتراز نمود، زیرا شهروند عام، قادر به تحلیل اطلاعات تخصصی نیست و لازمه اطلاع رسانی دقیق و درست، فارغ از تحلیل دقیق، مستلزم استفاده از مدارک و مستندات امر و ارایه آن به مردم است.
با گذشت بیش از سه چهارم از مدت فعالیت این دور از اعضای شورا، بر همه ثابت شده است سیاست مدارا و تعامل با آنان و توقع اصلاح و حرکت بر مدار قانون بی فایده است. بنابراین با روشنگری و سهیم نمودن منتقدین در اطلاعات لازم، حمایت و پشتوانه آنان را کسب نمایید. ثابت شده منتقدین برای شهر و شهروندان در قبال تعرضات این چنینی حاضر به هزینه کرد هستند. تحمل انبوه شکایات کیفری صرفا نمونه ای از این دست هزینه هاست.بنابراین اجازه ندهید زمان برای سد نمودن عوارض این تصمیمات از دست رود و حامیان و مصلحین پراکنده گردند.
باشد که سرانجام شهر به دست کسانی رقم خورد که ریشه در خاک دارند و برایش آرزوی عزت و سربلندی دارند.
نظر شما