کردپرس - برافروخته نشوید و گریبان چاک نزنید این یک برداشت انتزاعی از وضعیت کردها در شمال عراق بعنوان مرکز تحولات کردی منطقه خاورمیانه میباشد. تحولات سیاسی منطقه اقلیم کردستان عراق و رفتارهای برخی رهبران احزاب کردی که با کشور ترکیه دارای روابط حسنه میباشند این تعابیر را نمود عینی بخشیده است. آری در حالی بیش از ۳۰ درصد از خاک اقلیم کردستان عراق توسط ارتش ترکیه اشغال شده و حملات سازمان یافته جدیدی در این منطقه شکل گرفته است که هیچ اعتراض رسمی و غیر رسمی از ناحیه رهبران احزاب کردستانی بدان صورت نمیگیرد، بلکه در گسترش این وضعیت همکاریهای اطلاعاتی با قوای نظامی ترکیه گامهای بزرگی برداشته شده است.
هر چند دولت ترکیه هیچگاه به هویت قومی کردهای این کشور که ۳۰ درصد جمعیت آنرا تشکیل میدهند اذعان نداشته و آنها را به رسمیت نشناخته و از سوی دیگر، تا کنون حاضر بە اعتراف و بە رسمیت شناختن نهادها و سازمان های فدرالی کردها تحت لوای دولت اقلیم کردستان آن گونە کە قانون اساسی عراق بر آن تاکید کردە، نشدە و آن را ادارە شمال عراق یا ادارە کردی می نامد، ولی بنا به مصالح مقطعی و در راستای نیل به اهداف خود که همانا رسیدن به ذخایر نفتی شمال عراق و اجرای دکترین "میهن آبی " این کشور میباشد و نیز در شرایط فعلی بخشی از کردها که با او در این کشور گشایی سهیم میباشند بە دید کردهای "خوب" و همراه و همسوی خود مینگرد. از دولت ترکیه که از ابتدا خط سیاسی خود را مشخص کرده است و کردها را فاقد هویت دانسته انتظار نمیرود که رفتارش با سیاست کلی آن تفاوت داشته باشد اما انتظار جامعه کردی از حزبی که متولی پرچمداری هویت طلبی قومی در کشور عراق میباشد این بود که مصالح قومی را فدای منافع حزبی و قبیله ای نکند و در مواجهه با حزب کردی کارگران کردستان ترکیه و هر حزب دیگری در صحنه اقلیم کردستان عراق که در مقابل آنان بایستاد را " کرد بد " محسوب نماید. بنابراین حزب کردی شمال عراق با دولت ترکیه در یک تناسب هندسی دارای مخرج مشترکی بنام منافع اقتصادی نفت و گاز و صورتی متفاوت میباشند. بدین معنی که ترکیه ای که هیچگونه قرابت و نزدیکی با کردها ندارد در یک اتفاق مصلحتی با یک مخرج مشترک با یک حزب کردی در یک سوی معادله و دیگر کردهای منطقه اعم از اقلیم و خارج از آن در سوی دیگر معادله ایستاده اند و قضیه "ترکیه مخالف کردهاست" و "هرکه با ترکیه باشد مخالف کردهاست" پس "حزب دمکرات کردستان عراق مخالف کردها میباشد" را در این معادله ثابت کردند.
علیرغم وجود اسناد و ادله کافی بر اینکه کردها در منظر دولت ترکیه که بیشترین جمعیت کردی را در خاورمیانه در خود جای داده است، هیچ محلی از اعراب ندارند و معلوم نیست قدیمی ترین حزب کردی شمال عراق با سوابق طولانی و مدعی قوم گرایی با چه توجیهی در کنار مطالبات این دولت ایستاده است؟ حزبی که با استفاده از قدرت مالی و رسانه ای خود توانسته هم پیمانانن قومی خود را در ساختار سیاسی عراق بایکوت کند و راضی به حیات سیاسی هیچکدام از آنان نمیباشد حزبی که بنا به مصالح سیاسی و در راستای بایکوت رقبای خود حاضر به هر گونه همکاری با دولتهای اقلیمی ولو مخالف کردها در منطقه میباشد. بنابر این "کرد خوب" از منظر دولت ترکیه کردی است که در مسیر و مسیل جریان حزبی و سیاسی دولت ترکیه باشد و "کرد بد " کردی است که در مقابل منافع این کشور بایستد همچنین "کرد خوب" از منظر حزب پارتی کردی است که در کنار بقا حاکمیت همسوی منافع حزبی او باشد و "کرد بد" کردی است که موجودیت حاکمیتی او را تهدید کند. این حزب قومی در تشخیص خوب و بد قومی و حسن و قبح فعلی دچار اشتباه محاسباتی تاریخی شده است و شاید هم دانسته و بخاطر منافع عظیم نفت و گاز و منافع اقتصادی مشترک تن به این همپیمانی با دشمن قومی خود زده است در حالیکه میداند افکار عمومی کردها و نیز تاریخ جنبشهای کردی در منطقه در حال و آینده چه قضاوتی از این همسوئی خواهند کرد باید دانسته شود اگر پرده کذایی ترکیه بیفتد و به اهداف کشورگشایی خود برد نه از این حزب کردی اثری خواهد ماند و نه از هویت ساختاری اقلیم کردستان عراق.
نظر شما