خبرگزاری کردپرس _ مطلبی از آقای مهدی خالوندی در خبرگزاری کردپرس در خصوص ضرورت سرمایه گذاری و بسته های سرمایه گذاری خواندم که دغدغه ای بسیار ارزشمند بود و به نکاتی زیبایی اشاره شده بود. توسعه اقتصادی استان کرمانشاه محقق نخواهد شد مگر محدود شدن دولت به امور زیربنایی و تلاش دولت در مدرن سازی زیرساخت ها در استان. اما اگر دولت ورود به دیگر حوزه ها نماید تاریخ نشان داده که دولت ناکارآمد است. یکی دیگر از شاخص های توسعه استان گسترش، انتخاب و ارتقا مدیران براساس معیارهای فنی اما چیزی که در استان شاهد بوده ایم رویه ای کاملا مخالف آن اعمال گردیده است.
سوال اساسی اینجاست چرا مدیران تکنوکرات و فنی در حوزه های مدیریت استان نیستند و اگر اندک مدیری هست توانایی نقش آفرینی در این بستر مدیریت استان را ندارند؟
در خصوص کیک سرمایه گذاری هم که در این مطلب اشاره شده بود این کیک - اگر منظور سرمایه گذاری ثابت و بودجه های عمرانی در ساخت و سازها می باشد - سوال اینجاست آیا استان هایی که سرمایه گذاری ثابت بالایی داشته اند الزاما به توسعه اقتصادی دست یافته اند؟ مثال خوزستان پروژه های عمرانی و صنعتی زیادی دران انجام شده آیا این استان به توسعه دست یافته است؟ مشکل اساسی کجاست؟ چرا این راه توسعه بقول دکتر رنانی گم کرده ایم؟ آیا انسانی که فقط غذا می خورد و لباس می پوشد انسان توسعه یافته هست؟ اگر پاسخ مثبت است پس هر استانی که خرج ساخت و ساز و سرمایه گذاری ثابت بالایی دارد توسعه یافته است ؟
در اغلب استانهای کشور اولویت های سرمایه گذاری متناسب با توسعه اقتصادی و فرهنگی رعایت نشده است. فقر منابع انسانی اعم از پژوهشگر، مهندسان برجسته و مدیران مدرن در طول چند دهه ی اخیر در کرمانشاه کاملا مشهود بوده و این ها عوامل اصلی بوده اند که تولید را در استان به عقب رانده اند. سرمایه گذاری در استان باید بر اتکا فرهنگی صورت پذیرد که با فقر وسیع سازگار نباشد و هرگونه سرمایه گذاری بر بسترهای فقیر و زیرساخت های قدیمی امکان دسترسی به توسعه اقتصادی را به صفر می رساند اگر هزاران میلیارد تومان سرمایه گذاری صورت پذیرد.
سیر تاریخ توسعه در استان کرمانشاه دو حالت را به ما نشان می دهد گاهی دچار خمودگی و سستی بوده ایم و گاهی دچار توهم و خیال پردازی که سوار بربال رویاهای شیرین در فضای بیکران آسمان ها پرواز کرده ایم. بصراحت می گویم نه واقعیت های موجود استان بدان تاریکی است و نه آینده استان بدان روشنی است .
تشدید برخوردهای سیاسی _اجتماعی، باندی و قبیله ای و نبود تفاهم فرهنگی بین مدیران و نخبگان و مردم در طی چند دهه اخیر در استان منجر به آن شده که مبانی تولید، سرمایه گذاری و صنعت در استان نابود شود، که ارمغان آن فقر شدید و تنش های اجتماعی و بیکاری مزمن گردیده است. اگر چاره ای اندیشیده نشود دور تسلسل این رویه های ناصواب تشدید عقب ماندگی های اقتصادی در استان خواهد شد و فقر را در این استان پنجم دوچندان خواهد نمود.
نبود باورهای فرهنگی توسعه گرا در بین نخبگان، مدیران و دانشگاهیان در استان رویای اینکه استان به یکی از استان های سرمایه پذیر و توسعه یافته همانند سایر استان های توسعه یافته کشور شود را باید در زیر خروارها خاک دفن نمود و مارپیچ توسعه اقتصادی در یک حرکت دورانی فقط یک دایره تنگ و محدود را در استان ترسیم می کند و بس.
نظر شما