بهزیستی کردستان هم از این آفت ها مصون نبوده و مدتهاست از مدار خدماتی و ماموریت ذاتی خود خارج شده و در گردونه سیاست بازان قرار گرفته است. قدمت مدیران در پست های مدیریتی می تواند به عنوان تجربه ای گران سنگ در حوزه خود باشد اما گویا این قدمت در بهزیستی کردستان جواب نداده است و به علت عدول از حوزه فعالیت خود این سازمان خدماتی را با مشکلاتی مواجه نموده است. مماشات در برخی حوزه ها از مصادیق سیاسی شدن این سازمان خدماتی می باشد. به عنوان مثال دستورالعمل جامع مالی مشارکت های مردمی صراحتا اعلام نموده است که هرگونه هدایا و کمک های مردمی به مراکز نگهداری سالمندان می بایست به نام بهزیستی به عنوان مرجع اصلی اینگونه مراکز باشد در حالی که اخیرا ملکی توسط یکی از سالمندان به نام فردی از پرسنل مراکز نگهداری از سالمندان گردیده است که بر خلاف این دستورالعمل قانونی می باشد و یا اینکه به منظور راضی نگه داشتن برخی افراد و فعالین رسانه ای وام هایی که فقط برای مددجویان بهزیستی در نظر گرفته شده به افراد غیر اهدا شده است.
داستان پیچیده تشکیلات اورژانس اجتماعی بماند که به حیاط خلوت برخی نمایندگان ادوار و افراد متنفذ و برخی مدیران فعالان سیاسی و رسانه ای تبدیل شده است. این مقوله اخیر خود داستانی دراز دارد.
با این تفاصیل جا دارد به احترام همه مدد جویان و خانواده بزرگ بهزیستی تحقیق و تفحص از این سازمان خدماتی صورت گیرد تا انحرافات در ساختارمدیریتی مشخص و ظرفیت های این سازمان درجاهای واقعی آن قرار گیرد.
برخلاف برداشت های برخی مدیران متخلف، این رسانه هیچگونه عداوتی با هیچ مدیری ندارد ولی وقتی که فساد پیکره سازمانی را می گیرد چاره ای جز اطلاع رسانی ندارد شاید مدیران نظارتی و بالادستی مدار مدیریتی را براصل خود برگردانند.
نظر شما